English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
name brand U علامت تجارتی مشهور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brand U علامت تجارتی
trademarks U علامت تجارتی
brand leader U علامت تجارتی
trademark U علامت تجارتی
trade mark U علامت تجارتی
branding U علامت تجارتی
capital asset U علامت تجارتی
brands U علامت تجارتی
Trade mark. U علامت تجارتی
trademark U علامت تجارتی گذاشتن
subsidiary brand U علامت تجارتی فرعی
trademarks U علامت تجارتی گذاشتن
name plugging U تکرار نام یا علامت تجارتی
public image U تاثیر علامت تجارتی روی ذهن مردم
flexowriter U علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
commercialize U بصورت تجارتی دراوردن جنبه تجارتی دادن به
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol U علامت ترسیمی علامت فرمولی
of d. U مشهور
magnific U مشهور
go-ahead U مشهور
rents U مشهور
renting U مشهور
well-known U مشهور
reputed U مشهور
famed U مشهور
famous U مشهور
loudest U مشهور
proverbial U مشهور
popular U مشهور
louder U مشهور
loud U مشهور
historic U مشهور
rented U مشهور
renowned U مشهور
putative U مشهور
illustrous U مشهور
well known U مشهور
illustrated U مشهور
grand U مشهور
grander U مشهور
grandest U مشهور
reputable U مشهور
well-thought-of U مشهور
known U مشهور
well thought of U مشهور
of renown U مشهور
celebrated U مشهور
of reputation U مشهور
character U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
names U مشهور نامدار
to create an image for oneself as somebody U مشهور شدن
sayings U گفتار مشهور
well known U معروف مشهور
famed for valour U دردلاوری مشهور
to make a noise in the world U مشهور شدن
reputedly U بطور مشهور
name U مشهور نامدار
renown U مشهور کردن
glaring U اشکار مشهور
as is well known U چنانکه مشهور
saying U گفتار مشهور
known U مشهور معروف
celebrator U مشهور کننده
accepted barbarism U غلط مشهور یا پذیرفته
as the saying goes U مثلی است مشهور
reputably U بطور معتبر یا مشهور
to create an image for oneself as somebody U معروف و مشهور شدن
popularizer U مشهور ومتداول کننده
as the saying is U مثلی است مشهور
tron U یک پسوند عالی فنی و مشهور
world wide U مشهور جهان متداول درهمه جا
proverbially U بشکل ضرب المثل بطور مشهور
calebrate U باتشریفات انجام دادن مشهور کردن
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
pc paint U برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
to make one's mark U مشهور شدن نشان بجای امضا گذاشتن
relating to business <adj.> U تجارتی
business <adj.> U تجارتی
corporate [commercial] <adj.> U تجارتی
for-profit <adj.> U تجارتی
commercial <adj.> U تجارتی
commerical U تجارتی
mercantile U تجارتی
commercial U تجارتی
merchants U تجارتی
merchant U تجارتی
sidekick U برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
pc write U IB و کامپیوتر سازگار با ان برنامه مشهور پردازش کلمه برای PC
worthy of remark U قابل ملاحظه برجسته مشهور فوق العاده استثنائی
sidekicks U برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
she was her putative daughter U اورا دختری فرض میکرد مشهور بودکه وی دختراوست
ideograph U مارک تجارتی
merchant bar U فولاد تجارتی
merchantman U کشتی تجارتی
mercantile marine U کشتیهای تجارتی
commerical papers U اوراق تجارتی
industrial tube U لامپ تجارتی
merchant ship U کشتی تجارتی
trade balance U موازنه تجارتی
trade agreement U موافقتنامه تجارتی
trade barrier U مانع تجارتی
trade disputes U دعاوی تجارتی
trade gap U کسری تجارتی
merchandise U کالای تجارتی
commercial items U اقلام تجارتی
commodity rate U براتهای تجارتی
trade price U بهای تجارتی
trade price U قیمت تجارتی
trade restrictions U تضییقات تجارتی
trade winds U بادهای تجارتی
trading company U شرکت تجارتی
commerical papers U اسناد تجارتی
document bills U اوراق تجارتی
brand U عنوان تجارتی
brand names U نام تجارتی
brands U عنوان تجارتی
trades unions U اتحادیه تجارتی
trade unions U اتحادیه تجارتی
commercial papers U اوراق تجارتی
commercial loading U بارگیری تجارتی
commercial attache U وابسته تجارتی
brand name U نام تجارتی
argosy U ناوگان تجارتی
advertisements U اگهیهای تجارتی
commercial marine U کشتیرانی تجارتی
commercials U اگهیهای تجارتی
commercial bills U اوراق تجارتی
commercial pure U خلوص تجارتی
commercial items U کالاهای تجارتی
commercial value U ارزش تجارتی
trade union U اتحادیه تجارتی
bill of goods U فهرست تجارتی
commercial transactions U معاملات تجارتی
commercial invoice U سیاهه تجارتی
commercial structural steel U فولادسازهای تجارتی
commercial paper U سند تجارتی
trade name U نام تجارتی
trade names U نام تجارتی
branding U عنوان تجارتی
brand loyalty U نام تجارتی
business name U اسم تجارتی
commercial firm U شرکت تجارتی
business type operation U عملیات تجارتی
appearance money U پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
in restraint of trade U تحت محدودیت تجارتی
local trade customs U عرف تجارتی محل
advertisement آگهی های تجارتی
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
commercial light gage sheet U ورق فریف تجارتی
register of commerce U دفتر ثبت تجارتی
unfavorable balance of trade U توازن نامطلوب تجارتی
business income U درامد خالص تجارتی
commercial representative U قائم مقام تجارتی
passive trade balance U توازن تجارتی منفی
commercial procuration U قائم مقام تجارتی
trade barrier U قید و بند تجارتی
commercial structural steel U فولاد ساختمان تجارتی
cost plus U براساس قیمت تجارتی
commercial banking system U نظام بانکداری تجارتی
dominant firm U واحد تجارتی مسلط
cbasic U یک کامپایلر مشهور زبان برنامه نویسی که بسیارسریعتر از مترجم BASIC میباشد
commercial type vehicle U خودروی تجارتی خودروهای شخصی
transferable commercial instrument U اوراق تجارتی قابل انتقال
secular trend U سهام تجارتی وگواهی نامه ان ها
downswing U تنزل کارهای تجارتی وغیره
roll out U معرفی یک کالای تجارتی به بازار
camial U وابسته بمبادله تجارتی تهاتری
charter party U قرارداد اجاره کشتی تجارتی
merchandies U معامله کردن کالای تجارتی
visicalc U یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
Biro U نام تجارتی نوعی قلم خودکار
Biros U نام تجارتی نوعی قلم خودکار
stock exchnge U بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
copywriters U نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
copywriter U نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
commercialization U تبدیل بصورت بازرگانی تجارتی کردن
privateer U درکشتی تجارتی مسلح کار کردن
macintosh U یک سیستم ریزکامپیوتری مشهور که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است مکینتاش
dacron U نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
adverts U توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
advert U توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
atari U نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود
word star U یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
service marking U علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
confirming house U موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
take over bid U پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
payola U وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
privateer U کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
favourble balance of trade U تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
Mohtasham design U طرح محتشمی [اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
legal reserves U مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
spam U مقالهای که به بیشتر از یک گروه خبری پست شود و بنابراین حاوی پیام های تجارتی است
league of nations U تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
reserve requirement U مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
rediscount rate U نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
brand switching U تغییر مصرف از یک نام به نام تجارتی دیگر
Sarab U سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
free ports U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com