English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fashionmonger U علاقمند به مد وسلیقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
down one's alley <idiom> U مناسب ذوق وسلیقه
To draw on peoples taste and talent . U از ذوق وسلیقه مردم مایه گرفتن
up one's street [British English] , down one's alley [American English] U مناسب ذوق وسلیقه [مهارت درچیزی ]
It is to your taste (liking). U باب دندان شما است ( مطابق میل وسلیقه )
fonder U علاقمند
fond U علاقمند
devoted U علاقمند
fondest U علاقمند
long haired U علاقمند به چیزی
philoprogenitive U علاقمند به اولاد
hydrophilic U اب دوست علاقمند به اب
longhair U علاقمند به چیزی
sweet tooth U علاقمند به شیرینی
zoophilic U علاقمند به جانور
zoophilous U علاقمند به جانور
beseeching U علاقمند-ازرویاشتیاقوآرزو
enamoured U علاقمند و عاشقبهچیزی
wedded U بسیار علاقمند
hydrophile U اب دوست علاقمند به اب
amative U علاقمند بامورجنسی
interests U علاقمند کردن
interest U علاقمند کردن
kleptomaniac U علاقمند به دزدی
kleptomaniacs U علاقمند به دزدی
attached U دلبسته علاقمند
responsive U علاقمند ومتوجه
air minded U علاقمند به فضانوردی وهوانوردی
heterosexuals U علاقمند به جنس مخالف
heterosexual U علاقمند به جنس مخالف
They grew attached ( attracted) to each other. U به همدیگر علاقمند شدند
thermotropic U علاقمند به گرما دماگرای
spelunker U علاقمند به اکتشاف غار
gastronome U علاقمند بغذای خوب
discophile U علاقمند به صفحات گرامافون
bonvivant U علاقمند بزندگی خوب
jaeger U علاقمند به شکار مرد شکارچی
audiophile U شخص موسیقی دوست علاقمند بموسیقی
sig U علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند
irrigationist U کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
national educational computing conferenc U جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
computer nik U استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
special interest group U که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com