English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air minded U علاقمند به فضانوردی وهوانوردی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
astronavigation U فضانوردی
space medicine U پزشکی فضانوردی
astronautics U علوم فضانوردی
aeronautical chart U نقشههای فضانوردی
aeronautical U مربوط به فضانوردی
aviationelectronic U بکارگیری الکترونیک در صنعت هوانوردی یا فضانوردی
fond U علاقمند
fondest U علاقمند
fonder U علاقمند
devoted U علاقمند
hydrophile U اب دوست علاقمند به اب
zoophilic U علاقمند به جانور
zoophilous U علاقمند به جانور
kleptomaniac U علاقمند به دزدی
hydrophilic U اب دوست علاقمند به اب
sweet tooth U علاقمند به شیرینی
longhair U علاقمند به چیزی
wedded U بسیار علاقمند
philoprogenitive U علاقمند به اولاد
fashionmonger U علاقمند به مد وسلیقه
beseeching U علاقمند-ازرویاشتیاقوآرزو
interest U علاقمند کردن
enamoured U علاقمند و عاشقبهچیزی
long haired U علاقمند به چیزی
interests U علاقمند کردن
amative U علاقمند بامورجنسی
kleptomaniacs U علاقمند به دزدی
attached U دلبسته علاقمند
responsive U علاقمند ومتوجه
spelunker U علاقمند به اکتشاف غار
thermotropic U علاقمند به گرما دماگرای
They grew attached ( attracted) to each other. U به همدیگر علاقمند شدند
discophile U علاقمند به صفحات گرامافون
heterosexual U علاقمند به جنس مخالف
heterosexuals U علاقمند به جنس مخالف
gastronome U علاقمند بغذای خوب
bonvivant U علاقمند بزندگی خوب
jaeger U علاقمند به شکار مرد شکارچی
aeronautical designation U کد تخصصی فضانوردی مدرک تخصصی هوانوردی
audiophile U شخص موسیقی دوست علاقمند بموسیقی
sig U علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند
irrigationist U کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
national educational computing conferenc U جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
computer nik U استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
special interest group U که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com