English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
traffic signal U علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
means of transport U وسائط نقلیه
traffics U عبو ومرور وسائط نقلیه
meeting U تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
trafficking U عبو ومرور وسائط نقلیه
meetings U تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
traffic U عبو ومرور وسائط نقلیه
traffick U عبو ومرور وسائط نقلیه
trafficked U عبو ومرور وسائط نقلیه
hijacks U دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
stoplight U چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
stoplights U چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
hijack U دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
hijacked U دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
checkpoint U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
checkpoints U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
trailerite U ساکن اتاقهای متحرک بوسیله وسائط نقلیه
check-points U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
dilly U وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
trailer camp U محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer court U محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer park U محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
motor pool U گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
logistics U شعبهای از فنون نظامی که درباره فن لشکرکشی و وسائط نقلیه وتهیه اردوگاه واذوقه ومهمات لازمه درطی لشکرکشی بحث میکند
sign of aggregation U علائم مخصوص جمله جبری
zoomorphism U استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
inbound traffic U مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
airport traffic area U منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
hawse hole U سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
rack railway U راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
piggyback trafic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
piggy back traffic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
crosswalk U محل میخکوبی شده یا خط کشی شده عرض خیابان مخصوص عبور پیاده
legend U شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legends U شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
transhipment U انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
transhipment U انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
tracked vehicle U وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
wading crossing U عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
zaph dignbats U علائم زف
symbols U علائم
supervisory signals U علائم نظارتی
hazard signs U علائم خطر
schematic symbols U علائم الگویی
symbolic string U رشته علائم
facings U علائم ریاضی
facing U علائم ریاضی
identification signs U علائم تشخیص
indication signs U علائم راهنمائی
mathematical symbols U علائم ریاضی
shading symbols U علائم سایهای
symbolic table U جدول علائم
economic indicator U علائم اقتصادی
signal fidelity U وفاداری علائم
sound signal علائم صدا
character set U مجموعه علائم
erection marks U علائم نصب
signal regeneration U باززایی علائم
signalman U متصدی علائم
signal transformation U ترادیسی علائم
signal man U متصدی علائم
symptom U علائم مرض
symptoms U علائم مرض
sinusoidal signals U علائم سینوسی
The symptoms ( of a disease) . U علائم بیماری
control signals U علائم کنترلی
epiphenomenon U علائم ثانویه
semeiotic U مکتب علائم رمزی
semeiotic U وابسته به علائم مرض
emblazonment U تزئین با نشان و علائم
symptomatic U حاکی از علائم مرض
number plates U پلاک علائم مشخصه
legends U فهرست علائم واختصارات
semiotic U مکتب علائم رمزی
semiotic U وابسته به علائم مرض
legend U فهرست علائم واختصارات
tablature U نوعی علائم موسیقی
prodrome U علائم اولیه مرض
syndrome U علائم مشخصه مرض
pictograph U نشان یا علائم تصویری
staggy U دارای علائم ونشانههای نر
nomenclature U فهرست علائم واختصارات
baud rate U نسبت علائم درثانیه
dual intensity U تاکید علائم خاص
syndromes U علائم مشخصه مرض
number plate U پلاک علائم مشخصه
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
symbolization U استعمال علائم ونشانهای رمزی
discriminated U با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminates U با علائم مشخصه ممتاز کردن
epiphenomenon U علائم بعدی و ثانوی مرض
signal box U توقف گاه متصدی علائم
sigil U علامت نجومی علائم رمزی
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
morsecode U علائم رمز تلگرافی مرس
signal boxes U توقف گاه متصدی علائم
Road signs U علائم راهنمایی و رانندگی جاده
discriminate U با علائم مشخصه ممتاز کردن
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
syndromes U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
insignia U علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
insigne U علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
symbology U مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
accidentalism U تشخیص علائم گمراه کننده مرض
symbolism U نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
syndrome U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
monitors U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
signalment U تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
lights out U علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
monitor U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitored U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
typography U فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typographies U فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
pragmatics U مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
closed circuits U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
annular U وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
closed circuit U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
flowchart text U اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
transport U وسیله نقلیه
transported U وسیله نقلیه
conveying appliance U وسیله نقلیه
transports U وسیله نقلیه
transporting U وسیله نقلیه
vehicles U وسیله نقلیه
transport car U وسیله نقلیه
vehicle U وسیله نقلیه
steed U وسیله نقلیه
steeds U وسیله نقلیه
conveyances U وسیله نقلیه
conveyance U وسیله نقلیه
homeopathy U معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
front panel U مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
vehicle chain U زنجیر وسیله نقلیه
right of way U حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
traction motor U موتور وسیله نقلیه
utility vehicle U وسیله نقلیه عمومی
Other means of transport U سایر وسایل نقلیه
six by six U وسیله نقلیه شش چرخه
rights of way U حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
utility car U وسیله نقلیه عمومی
traction battery U باطری وسیله نقلیه
space vehicle U وسیله نقلیه فضایی
motor vehicle U وسیله نقلیه موتوری
conveyance U وسیله نقلیه ابلاغ
conveyances U وسیله نقلیه ابلاغ
articulated vehicle U وسیله نقلیه مفصلی
power plants U محرکه وسیله نقلیه
power plant U محرکه وسیله نقلیه
to alight from a vehicle U پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
to catch the connection U وسیله نقلیه رابط را گرفتن
motorcar U وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
pay load U فرفیت مفید وسیله نقلیه
utility vehicle U وسیله نقلیه عام المنفعه
amphibian vehicle U وسیله نقلیه برای خشکی و اب
shuttled U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
trafficking U رفت و امد وسایل نقلیه
traffics U رفت و امد وسایل نقلیه
shuttles U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
shuttle U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
refrigerator vehicle U وسیله نقلیه یخچال دار
crawl drive U محرک وسیله نقلیه خزنده
crawl type vehicle U وسیله نقلیه نوع خزنده
bare boat charter U اجاره دربست وسیله نقلیه
dead storage U انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
amaxophobia U هراس ازمسافرت با وسایل نقلیه
traffic U رفت و امد وسایل نقلیه
automotive U مربوط به وسایل نقلیه خودرو
deadweight tonnage U حداکثر تناژ وسیله نقلیه
automotive U تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
bale cubic capacity U تناژ وسیله نقلیه از نظرحجمی
trafficked U رفت و امد وسایل نقلیه
phonetician U متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
earthmover [bulldozer] U بولدوزر [ساخت و ساختمان] [وسایل نقلیه]
intermodal transport U حمل با چند نوع وسیله نقلیه
intermodal transport U حمل با چند نوغ وسیله نقلیه
high beam U نقطه درخشان ونورانی جلووسایل نقلیه
high jack U دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
tractive force U نیروی کشش وسایل نقلیه موتوری
caterpillar bulldozer U بولدوزر [ساخت و ساختمان] [وسایل نقلیه]
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com