Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sign of aggregation
U
علائم مخصوص جمله جبری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
traffic signal
U
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
zoomorphism
U
استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
topic sentence
U
جمله سرسطر جمله عنوان
legend
U
شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legends
U
شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
deterministic
U
جبری
necess
U
جبری
predestinarian
U
جبری
algebraist
U
جبری
algebraic
U
جبری
algebraical
U
جبری
determinism
U
فلسفه جبری
algebraic value
U
مقدار جبری
algebraic language
U
زبان جبری
predestination
U
فلسفه جبری
transcendental
U
غیر جبری
algebriac notation
U
نمادگذاری جبری
algebric sum
U
جمع جبری
algebraic structure
U
ساختار جبری
[ریاضی]
inertia
U
قوه جبری ناکاری
analytical
U
قابل حل بطریق جبری
analytic
U
قابل حل بطریق جبری
algebraic hierarchy parenthese
U
پرانتزهای سلسله مراتبی جبری
figurine algebraic notation
U
ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
algebriac notation
U
ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
symbols
U
علائم
zaph dignbats
U
علائم زف
symptoms
U
علائم مرض
sound signal
علائم صدا
control signals
U
علائم کنترلی
hazard signs
U
علائم خطر
symptom
U
علائم مرض
indication signs
U
علائم راهنمائی
signal regeneration
U
باززایی علائم
shading symbols
U
علائم سایهای
signal transformation
U
ترادیسی علائم
signal fidelity
U
وفاداری علائم
economic indicator
U
علائم اقتصادی
signalman
U
متصدی علائم
symbolic table
U
جدول علائم
erection marks
U
علائم نصب
symbolic string
U
رشته علائم
sinusoidal signals
U
علائم سینوسی
character set
U
مجموعه علائم
facing
U
علائم ریاضی
signal man
U
متصدی علائم
epiphenomenon
U
علائم ثانویه
supervisory signals
U
علائم نظارتی
The symptoms ( of a disease) .
U
علائم بیماری
schematic symbols
U
علائم الگویی
facings
U
علائم ریاضی
mathematical symbols
U
علائم ریاضی
identification signs
U
علائم تشخیص
semiotic
U
مکتب علائم رمزی
pictograph
U
نشان یا علائم تصویری
symptomatic
U
حاکی از علائم مرض
semeiotic
U
وابسته به علائم مرض
legends
U
فهرست علائم واختصارات
dual intensity
U
تاکید علائم خاص
staggy
U
دارای علائم ونشانههای نر
semeiotic
U
مکتب علائم رمزی
number plate
U
پلاک علائم مشخصه
prodrome
U
علائم اولیه مرض
legend
U
فهرست علائم واختصارات
emblazonment
U
تزئین با نشان و علائم
tablature
U
نوعی علائم موسیقی
baud rate
U
نسبت علائم درثانیه
number plates
U
پلاک علائم مشخصه
semiotic
U
وابسته به علائم مرض
syndromes
U
علائم مشخصه مرض
nomenclature
U
فهرست علائم واختصارات
syndrome
U
علائم مشخصه مرض
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
morsecode
U
علائم رمز تلگرافی مرس
sigil
U
علامت نجومی علائم رمزی
accent mark
U
یکی از علائم تکیه در موسیقی
signal box
U
توقف گاه متصدی علائم
discriminates
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminated
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
Road signs
U
علائم راهنمایی و رانندگی جاده
epiphenomenon
U
علائم بعدی و ثانوی مرض
discriminate
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
symbolization
U
استعمال علائم ونشانهای رمزی
signal boxes
U
توقف گاه متصدی علائم
accidentalism
U
تشخیص علائم گمراه کننده مرض
syndromes
U
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
syndrome
U
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
symbology
U
مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
symbolism
U
نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
insignia
U
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
insigne
U
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
Follow signs for York.
به علائم شهر یورک توجه کنید.
signalment
U
تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
monitored
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
lights out
U
علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
monitors
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
amongst
U
از جمله
among the rest
U
از ان جمله
sentence
U
جمله
outrightly
U
جمله
sentence
U
جمله
comprising
<prep.>
U
از جمله
including
<prep.>
U
از جمله
sentencing
U
جمله
inclusive of
<prep.>
U
از جمله
terming
U
جمله
term
U
جمله
outright
U
جمله
termed
U
جمله
sentences
U
جمله
mongst
U
از جمله
typographies
U
فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typography
U
فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
pragmatics
U
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
term
U
جمله طیفی
termed
U
جمله طیفی
provisos
U
جمله شرطی
an involed sentence
U
جمله پیچدار
loose sentence
U
جمله بیربط
assignment statement
U
جمله جایگزینی
terming
U
جمله عبارت
sentence adverb
قید جمله ای
wording
U
جمله بندی
term
U
جمله عبارت
wordage
U
جمله بندی
choice of words
U
جمله بندی
terming
U
جمله طیفی
proviso
U
جمله شرطی
termed
U
جمله عبارت
verbiage
[American English]
U
جمله بندی
word choice
U
جمله بندی
double talk
U
جمله دو پهلو
diction
U
جمله بندی
final term
U
جمله نهایی
sentence fragment
U
جمله جزء
one word sentence
U
جمله تک واژهای
residual term
U
جمله باقیمانده
error term
U
جمله خطا
definiens
U
جمله تعریفی
statement label
U
برچسب جمله
stochastic term
U
جمله تصادفی
period
U
جمله کامل
periods
U
جمله کامل
mathematical term
U
جمله
[ریاضی]
executable statement
U
جمله اجرایی
term
U
جمله
[ریاضی]
clauses
U
جزئی از جمله
total
U
جمله سرجمع
totaled
U
جمله سرجمع
totaling
U
جمله سرجمع
totalled
U
جمله سرجمع
totalling
U
جمله سرجمع
totals
U
جمله سرجمع
compound statement
U
جمله مرکب
residual term
U
جمله پسماند
parenthesis
U
جمله معترضه
control statement
U
جمله کنترلی
declaration statement
U
جمله تعریفی
middling
U
جمله مشترک
clause
U
جزئی از جمله
annular
U
وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
flowchart text
U
اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
closed circuits
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuit
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
term symbol
U
نشانه جمله طیفی
parsed
U
جمله راتجزیه کردن
parse
U
جمله راتجزیه کردن
subroutine reentry
U
ورود جمله به زیرروال
monomial
U
دارای فقط یک جمله
nonexecutable statement
U
جمله غیر اجرایی
punch line
U
جمله اساسی واصلی
punch-line
U
جمله اساسی واصلی
punch-lines
U
جمله اساسی واصلی
job control statement
U
جمله کنترل برنامه
impresa
U
نشانه جمله شعاری
parses
U
جمله راتجزیه کردن
colloquialisms
U
جمله مرسوم درگفتگو
period
U
نقطه پایان جمله
sentence completion test
U
ازمون تکمیل جمله
periods
U
نقطه پایان جمله
reporter
U
جمله ساز نویسنده ناصادق
job control statement
U
جمله کنترل کار
colloquialism
U
جمله مرسوم درگفتگو
full point
U
نقطه پایان جمله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com