English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
epiphenomenon U علائم ثانویه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
output voltage U ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
legends U شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legend U شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
secondary U ثانویه
subsequent U ثانویه
secondry air U هوای ثانویه
secondary nozzle U نازل ثانویه
secondary obligation U تعهدات ثانویه
secondary memory U حافظه ثانویه
secondary standard U استاندارد ثانویه
secondary storage U انباره ثانویه
secondary storage U حافظه ثانویه
secondary key کلید ثانویه
secondary winding U سیم پیچ ثانویه
secondary electron emission U پیل ثانویه الکترون
secondary great circle U دایره عظیمه ثانویه
plastic zone U منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
synchronous U سیستم پنهان ثانویه سریع در بسیاری از کامپیوترها که از نقط ه پردازنده pentium استفاده میکند
symbols U علائم
zaph dignbats U علائم زف
androgen U هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen U هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
economic indicator U علائم اقتصادی
control signals U علائم کنترلی
character set U مجموعه علائم
symbolic string U رشته علائم
erection marks U علائم نصب
hazard signs U علائم خطر
identification signs U علائم تشخیص
indication signs U علائم راهنمائی
sinusoidal signals U علائم سینوسی
mathematical symbols U علائم ریاضی
schematic symbols U علائم الگویی
symptoms U علائم مرض
symptom U علائم مرض
signal man U متصدی علائم
signalman U متصدی علائم
signal regeneration U باززایی علائم
signal transformation U ترادیسی علائم
supervisory signals U علائم نظارتی
symbolic table U جدول علائم
sound signal علائم صدا
The symptoms ( of a disease) . U علائم بیماری
facings U علائم ریاضی
signal fidelity U وفاداری علائم
facing U علائم ریاضی
shading symbols U علائم سایهای
number plate U پلاک علائم مشخصه
semeiotic U مکتب علائم رمزی
semiotic U مکتب علائم رمزی
legend U فهرست علائم واختصارات
tablature U نوعی علائم موسیقی
semeiotic U وابسته به علائم مرض
number plates U پلاک علائم مشخصه
pictograph U نشان یا علائم تصویری
semiotic U وابسته به علائم مرض
staggy U دارای علائم ونشانههای نر
legends U فهرست علائم واختصارات
nomenclature U فهرست علائم واختصارات
emblazonment U تزئین با نشان و علائم
syndromes U علائم مشخصه مرض
baud rate U نسبت علائم درثانیه
syndrome U علائم مشخصه مرض
prodrome U علائم اولیه مرض
symptomatic U حاکی از علائم مرض
dual intensity U تاکید علائم خاص
symbolization U استعمال علائم ونشانهای رمزی
sigil U علامت نجومی علائم رمزی
sign of aggregation U علائم مخصوص جمله جبری
Road signs U علائم راهنمایی و رانندگی جاده
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
epiphenomenon U علائم بعدی و ثانوی مرض
discriminated U با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminates U با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminate U با علائم مشخصه ممتاز کردن
signal boxes U توقف گاه متصدی علائم
morsecode U علائم رمز تلگرافی مرس
signal box U توقف گاه متصدی علائم
syndrome U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
syndromes U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
insignia U علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
traffic signal U علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
symbolism U نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
symbology U مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
accidentalism U تشخیص علائم گمراه کننده مرض
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
insigne U علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
zoomorphism U استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
monitor U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
signalment U تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
lights out U علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
monitors U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitored U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
typographies U فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typography U فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
pragmatics U مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
autotransformer U ترانسفورماتوری با یک سیم پیچ که بوسیله یک لغزنده کربنی تعدادی از دورهای سیم پیچ را بعنوان ثانویه جدامیکند
annular U وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
flowchart text U اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
closed circuit U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuits U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
homeopathy U معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
front panel U مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
phonetician U متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
umbrella U طرح چتر [یکی از علائم هشتگانه بودا که در فرش های چینی بکار رفته و نشانه قدرت و اقتدار دولت است.]
lockjaw U قفل شدن یا کلید شدن دهان که از علائم زودرس کزاز است
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
wire matrix printer U یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
flowchart template U یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com