Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
passionist
U
عضو دستهای از نصارا که پیوسته مصیبت حضرت مسیح رابایدیاداورشوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dominical
U
یعنی حضرت مسیح
ikons
U
تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
icons
U
تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
icon
U
تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
struck
U
بصورت پسوند نیز بکار رفته وبمعنی ضربت خورده و مصیبت دیده یا مصیبت زده میباشد
the prophet
U
حضرت رسول حضرت محمد
sudarium
U
دستمال دور سر مسیح دستمالی که نقش صورت مسیح بران باشد
antichrst
U
مسیح دروغی مسیح کاذب
christly
U
شایسته مسیح مربوط به مسیح
calvary
U
نام صلیب گاه حضرت عیسی نمایش صلیب کردن حضرت عیسی
labarum
U
پرچم قستنطین که نشان نصارا بران بود
the three persons
U
اقانیم پدرو پسر روح القدس بنابرعقیده نصارا
Noel
U
سرود میلاد مسیح جشن میلاد مسیح
away
U
پیوسته بطور پیوسته
sainthood
U
حضرت
saintship
U
حضرت
his eminece
U
حضرت
honor
U
حضرت
saintdom
U
حضرت
holiness
U
حضرت
the precursor
U
حضرت مبشر
the inaccessible god
U
حضرت تنگبار
moses
U
حضرت موسی
her majesty
U
علیا حضرت
adam's wine
حضرت آدم
Madonnas
U
تصویر حضرت مریم
Madonna
U
تصویر حضرت مریم
book of psalms
U
زبور حضرت داود
the psalms of david
U
زبور حضرت داود
adams apple
U
سیب حضرت ادم
little office
U
نماز مخصوص حضرت مریم
It is an elephantine task . it takes a lot of doing . It is a Herculean task.
U
کار حضرت فیل است
book of proverbs
U
کتاب امثال حضرت سلیمان
it is a hard row to hoe
U
کار حضرت فیل است
isaac
U
اسحق فرزند حضرت ابراهیم
tragedy
U
مصیبت
disaster
U
مصیبت
depravement
U
مصیبت
sorrow
U
مصیبت
sorrows
U
مصیبت
tragedies
U
مصیبت
catastrophes
U
مصیبت
catastrophe
U
مصیبت
disasters
U
مصیبت
depravation
U
مصیبت
afflictions
U
مصیبت
affliction
U
مصیبت
last supper
U
اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود
fateful
<adj.>
U
مصیبت آور
bale
U
مصیبت بلا
curses
U
بلا مصیبت
curse
U
بلا مصیبت
passion week
U
هفته مصیبت
bales
U
مصیبت بلا
passionary
U
مصیبت نامه
catastrophical
U
مصیبت امیز
affiction
U
مصیبت محنت
calamities
U
مصیبت فاجعه
calamity
U
مصیبت فاجعه
accident
U
مصیبت ناگهانی
tragical
U
مصیبت امیز
accidents
U
مصیبت ناگهانی
catastrophic
U
مصیبت بار
adversity
ادبار و مصیبت
cursing
U
بلا مصیبت
baleful
U
مصیبت بار
blighter
U
مصیبت بار
disastrous
U
مصیبت امیز
blighters
U
مصیبت بار
afflictive
U
مصیبت امیز
ahmad
U
اسم حضرت رسول اکرم -ستوده تر- برگزیده ترین
passion play
U
نمایش مصیبت وشهادت
passion plays
U
نمایش مصیبت وشهادت
disastrously
U
بطور مصیبت امیز
calamitous
U
مصیبت بار خطرناک
fatal
U
مصیبت امیز وخیم
Christ
U
مسیح
anointed
U
مسیح
messianic
U
مسیح
antichrist
U
ضد مسیح
blighter
U
شخص یا چیزی که موجب مصیبت و بلا شود
blighters
U
شخص یا چیزی که موجب مصیبت و بلا شود
antichrst
U
دشمن مسیح
christhood
U
مسیح بودن
christlike
U
مسیح وار
christly
U
مسیح وار
jesus christ
U
عیسی مسیح
vicar of christ
U
مسیح پاپ
pseudo christ
U
مسیح نما
IHS
U
نمودار مسیح
lachryma christi
U
اشک مسیح
messiahs
U
مسیح موعود
Christmases
U
عیدمیلاد مسیح
Christmas
U
عیدمیلاد مسیح
messiah
U
مسیح موعود
batch
U
دستهای
claque
U
دستهای که
bunchy
U
دستهای
processionary
U
دستهای
batches
U
دستهای
party line
U
خط دستهای
party lines
U
خط دستهای
denominational
U
دستهای
congregational
U
دستهای
fascicled
U
دستهای
fascicular
U
دستهای
pseudo christ
U
مسیح کاذب دجال
carols
U
سرودشب عیدمیلاد مسیح
carol
U
سرودشب عیدمیلاد مسیح
neo christianity
U
دین نوین مسیح
gospels
U
بشارت درباره مسیح
gospel
U
بشارت درباره مسیح
anno domini
U
بعد از میلاد مسیح
christology
U
مبحث مسیح شناسی
gregarious
U
اجتماعی دستهای
batch file
U
فایل دستهای
batch processing
U
پردازش دستهای
batch mode
U
باب دستهای
batch compiler
U
همگردان دستهای
block copolymer
U
همبسپار دستهای
pentadelphous
U
پنج دستهای
poppyhead
U
گل اذین دستهای
group flashing light
U
چشمک زن دستهای
production
U
تولید دستهای
productions
U
تولید دستهای
multiple contact
U
کنتاکت دستهای
evangelising
U
بشارت بدین مسیح دادن
evangelises
U
بشارت بدین مسیح دادن
evangelised
U
بشارت بدین مسیح دادن
adventism
U
اعتقاد بدوباره امدن مسیح
judns be trayed jesus
U
یهودابه مسیح خیانت کرد
orthodox
U
مطابق عقاید کلیسای مسیح
Yule
U
جشن میلاد عیسی مسیح
passion week
U
هفته پیش از رستاخیز مسیح
evangelizes
U
بشارت بدین مسیح دادن
evangelize
U
بشارت بدین مسیح دادن
evangelized
U
بشارت بدین مسیح دادن
evangelizing
U
بشارت بدین مسیح دادن
splitting
U
چند دستهای شدن
gallowglass
U
دستهای سرباز مزدور
asterism
U
برج دستهای از ستارگان
wash your hands
U
دستهای خود را بشویید
saints
U
عنوان روحانیون مثل "حضرت " که در اول اسم انهامیاید ومخفف ان st است جزو مقدسین واولیاء محسوب داشتن
saint
U
عنوان روحانیون مثل "حضرت " که در اول اسم انهامیاید ومخفف ان st است جزو مقدسین واولیاء محسوب داشتن
incarnationist
U
کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
zechariah
U
یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
zachariah
U
یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
psilanthropism
U
عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
millenarian
U
معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarianism
U
اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
Anno Domini
[AD]
<adj.>
پس از میلاد مسیح
[جهت بیان سال]
chiliasm
U
اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
psilanthropy
U
عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
vespiary
U
اجتماع زنبوران دستهای زنبور
processionist
U
کسیکه با دستهای راه میافتد
deadman's float
U
شناور بودن با دستهای باز
squadrons
U
دستهای از مردم گروه هواپیما
prone float
U
روی شکم با دستهای کشیده
feverweed
U
دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
squadron
U
دستهای از مردم گروه هواپیما
dinosaurs
U
دستهای ازسوسماران دوره تریاسیک
postmillennialist
U
معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
the holy grail
U
دوری یاجامی که مسیح دراخرین شام خودبکاربرد
postmillenarian
U
معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
before Christ
[BC]
قبل از میلاد مسیح
[جهت بیان سال]
batches
U
سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
wide arm handstand
U
بالانس ژاپنی با دستهای فاصله دار
deme
U
دستهای از موجودات زنده مرتبط با یکدیگر
batch
U
سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
Doom
U
[نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
fasciculus
U
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
chain gang
U
دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
maharajas
U
لقب دستهای ازراجه ها یا شاهزادگان بزرگ در هند
maharaja
U
لقب دستهای ازراجه ها یا شاهزادگان بزرگ در هند
strappado
U
مچ دستهای مجرم را بر پشت او بستن واویختن وی ازطناب
maharajah
U
لقب دستهای ازراجه ها یا شاهزادگان بزرگ در هند
bursts
U
انتقال دستهای از داده در یک باس بدون وقفه
burst
U
انتقال دستهای از داده در یک باس بدون وقفه
someone's hands are tied
<idiom>
U
دستهای کسی بسته بودن
[اصطلاح مجازی]
fascicule
U
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
hard handed
U
دارای دستهای پینه خورده سخت گیر
fascicle
U
دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
Chrismon
U
[حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
kenosis
U
اعتقادباینکه مسیح بصورت ادمی جنبه خدایی را ازخوددورساخته است
christian era
U
مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
lord of misrule
U
متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
monophysite
U
کسیکه عقیده دارد باینکه مسیح دارای یک ذات است و بس
hurdy gurdy
U
نوعی الت موسیقی که باگرداندن دستهای کار میکند
monoprogramming system
U
سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
essene
U
راهب یهودی) عضوفرقهای که دوقرن پیش ازامدن مسیح درفلسطین تشکی
apocrypha
U
کتاب مشکوکی که راجع بزندگی عیسی ودین مسیح نوشته شده
batch
U
فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
songfest
U
دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
happy family
U
دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
queueing
U
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queue
U
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queues
U
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
batches
U
فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
forlorn hope
U
دستهای که قبلا مامور حمله و بمباران جای محصوری میشوند
windrow
U
دستهای علف که برای خشک کردن جمع شده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com