English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 253 (3887 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
control member U عضو تنظیم کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
delimit U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimited U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimiting U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimits U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
self- U قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
pacemaker U دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemakers U دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
thermostat U تنظیم کننده حرارت
thermostat U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostat U تنظیم کننده هوای سرد
thermostats U تنظیم کننده حرارت
thermostats U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostats U تنظیم کننده هوای سرد
regulator U تنظیم کننده
regulators U تنظیم کننده
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
automatic timing advance U تنظیم کننده خودکار
carbon pile voltage regulator U تنظیم کننده ولتاژ زغالی
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
control wheel U صفحه تنظیم کننده
corrector U تنظیم کننده
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
field regulator U تنظیم کننده میدان
field rheostat U تنظیم کننده میدان
framer U تنظیم کننده
gavernor valve U سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
induction regulator U تنظیم کننده ولتاژ القائی
line drop compensator U تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ
line regulator U تنظیم کننده
load regulator U رگولاتور بار تنظیم کننده بار
main regulator U تنظیم کننده محور اصلی
medical regulator U تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
on board regulation U تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
pressure gaverner U تنظیم کننده فشار
regularizer U تنظیم کننده
regulating resistance U مقاومت تنظیم کننده
rotary type regulator U تنظیم کننده گردان
setting ring U حلقه تنظیم کننده
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
slip regulator U تنظیم کننده لغزش
speed governor U تنظیم کننده سرعت
speed regulator U تنظیم کننده سرعت
tangent screw U پیچ تنظیم کننده در تئودولیت
throttling type governor U تنظیم کننده نوع ساساتی رگولاتور نوع ساساتی گاورنر نوع ساساتی
torque regulator U تنظیم کننده گشتاور پیچشی
turbine governor U تنظیم کننده توربین
voltage regulator U تنظیم کننده اختلاف سطح
voltage regulator U تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
voltage regulator U تنظیم کننده ولتاژ
zero adjuster U تنظیم کننده صفر
elevation adjustment تنظیم کننده بالابر
frog-adjustment screw پیچ قلابی تنظیم کننده
Other Matches
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
calibration U تنظیم
adjustments U تنظیم
shaping regulating U تنظیم
formulation U تنظیم
regulation U تنظیم
alignments U تنظیم
set out U تنظیم
adjustment تنظیم
spreading U تنظیم
regularization U تنظیم
alignment U تنظیم
timing U تنظیم
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
classifies U تنظیم کردن
regulating U تنظیم کردن
regularised U تنظیم کردن
depth adjustment تنظیم عمیق
adjusability U قابلیت تنظیم
regularises U تنظیم کردن
attending U تنظیم کردن
adjusting point U نقطه تنظیم
will adjust U تنظیم می کنم
adjustment of fire U تنظیم تیر
adjustment of rools U تنظیم غلطک
check U دریچه تنظیم
fine setting U تنظیم میکرومتری
attend U تنظیم کردن
pressure regulator U شیر تنظیم
attends U تنظیم کردن
focusing control U تنظیم تمرکز
checked U دریچه تنظیم
checks U دریچه تنظیم
adjustments U تنظیم تطبیق
formulate U تنظیم کردن
formulated U تنظیم کردن
adjustment U تنظیم کردن
purity adjustment U تنظیم خلوص
formulates U تنظیم کردن
formulating U تنظیم کردن
classifying U تنظیم کردن
classify U تنظیم کردن
frame U تنظیم کردن
regularising U تنظیم کردن
regularize U تنظیم کردن
adjustments U تنظیم کردن
regularized U تنظیم کردن
range of adjustment U ناحیه تنظیم
regularizes U تنظیم کردن
regularizing U تنظیم کردن
range calibration U تنظیم مسافت
range adjustment U تنظیم مسافت
range adjustment U تنظیم برد
fine setting U تنظیم دقیق
fine adjustment U تنظیم دقیق
fine adjustment U تنظیم فریف
regulable U تنظیم پذیر
trigger control U تنظیم با ماشه
levelling screw U پیچ تنظیم
timing U تنظیم وقت
to set out U تنظیم کردن
to put in to shape U تنظیم کردن
to make out U تنظیم کردن
to draw up U تنظیم کردن
to draw out U تنظیم کردن
check valve U شیر تنظیم
thermostatic regulation U تنظیم با دماپای
indicement U تنظیم ادعانامه
tunes U تنظیم کردن
lineup U تنظیم کردن
regiments U تنظیم کردن
regiment U تنظیم کردن
calibrating U تنظیم کردن
regulation U پهنه تنظیم
indictments U تنظیم ادعانامه
calibrates U تنظیم کردن
indictment U تنظیم کیفرخواست
indictment U تنظیم ادعانامه
variability U قابلیت تنظیم
calibrate U تنظیم کردن
body alinement U تنظیم بدن
speed adjustment U تنظیم سرعت
method of drawing up U طرز تنظیم
cascade control U تنظیم زنجیری
make out U تنظیم کردن
carburetor adjustment U تنظیم کاربراتور
cam type regulation U تنظیم بادامکی
electronic tuning U تنظیم الکترونی
electronic control U تنظیم الکترونیکی
caliper setting U تنظیم پرگار
spark setting U تنظیم جرقه
frequency tuning U تنظیم فرکانس
adjust U تنظیم کردن
adjusting U تنظیم کردن
set up U تنظیم کردن
initial adjustment U تنظیم صفر
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1gorse melatonin
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1may fader good
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com