Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sampling offer
U
عرضه ازمایشی
trial offer
U
عرضه ازمایشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reaganomics
U
اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
tentative
U
ازمایشی
experimental
U
ازمایشی
thrusting
U
تک ازمایشی
thrusts
U
تک ازمایشی
thrust
U
تک ازمایشی
probatory
U
ازمایشی اکتشافی
trail run
U
رانش ازمایشی
probative
U
ازمایشی اکتشافی
bore hole
U
چاه ازمایشی
trial balance
U
ترازنامه ازمایشی
trial elevation
U
درجه ازمایشی
probationary period
U
دوره ازمایشی
trial balance
U
تراز ازمایشی
trial function
U
تابع ازمایشی
prep
U
مسابقه ازمایشی
check problem
U
مسئله ازمایشی
test specimen
U
نمونه ازمایشی
test run
U
رانش ازمایشی
test run
U
اجرای ازمایشی
studies
U
طرح ازمایشی
study
U
طرح ازمایشی
studying
U
طرح ازمایشی
tentatively
U
بطور ازمایشی
proof load
U
بار ازمایشی
prototypes
U
نمونه ازمایشی
prototype
U
نمونه ازمایشی
tentative plan
U
طرح ازمایشی
test data
U
دادههای ازمایشی
test pattern
U
طرح ازمایشی
test piece
U
نمونه ازمایشی
test pit
U
گودال ازمایشی
test point
U
سوزن ازمایشی
pilot model
U
مدل ازمایشی
trial run
U
استفاده ازمایشی
dry run
U
اجرای ازمایشی
verification fire
U
تیراندازی ازمایشی
trial hole
U
چاه ازمایشی
on probation
U
در دوره ازمایشی
measuring well
U
چاه ازمایشی
empiric
U
ازمایشی تجربی
experimental control
U
کنترل ازمایشی
experimental data
U
دادههای ازمایشی
experimental error
U
خطای ازمایشی
experimental extinction
U
خاموشی ازمایشی
experimental group
U
گروه ازمایشی
experimental method
U
روش ازمایشی
experimental probability
U
احتمال ازمایشی
trial shot
U
تیر ازمایشی
pilot model
U
نمونه ازمایشی
dead load
U
بار ازمایشی
pilots
U
راندن ازمایشی
trial order
U
سفارش ازمایشی
pilot
U
راندن ازمایشی
probation
U
دوره ازمایشی
tentative
U
ازمایشی موقت
tentative
U
به طور ازمایشی
experimental psychology
U
روانشناسی ازمایشی
experimental variable
U
متغیر ازمایشی
trial shot
U
گلوله ازمایشی
piloted
U
راندن ازمایشی
trial runs
U
استفاده ازمایشی
Test match
U
مسابقه ازمایشی
Test matches
U
مسابقه ازمایشی
search sweeping
U
مین روبی ازمایشی
sketch
U
پیش نویس ازمایشی
sketched
U
پیش نویس ازمایشی
trials
U
ازمایش کردن ازمایشی
wind sprint
U
مسابقه ازمایشی دو سرعت
trial
U
ازمایش کردن ازمایشی
sketches
U
پیش نویس ازمایشی
quasi experimental designs
U
طرحهای شبه ازمایشی
experimental neurosis
U
روان رنجوری ازمایشی
trial trip
U
مسافرت ازمایشی یا امتحانی
prolusion
U
مقاله ازمایشی تمهید
testable
U
امتحان پذیر ازمایشی
check sweeping
U
مین روبی ازمایشی
tamp
U
دوباره پرکردن حفرههای ازمایشی
trialling
U
مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
shakedown
U
دوره ازمایشی عملیات ناو
downrange
U
دورتر از محل پرتاب ودرمسیر ازمایشی خود
damp land pit curing
U
نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
waggling
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggles
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggled
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
fog curing room
U
اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
waggle
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
check sum
U
جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
experimental free handicap
U
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
offered
U
عرضه
offers
U
عرضه
total supply
U
عرضه کل
offer
U
عرضه
good for nothing
U
بی عرضه
supply
U
عرضه
supplied
U
عرضه
inept
U
بی عرضه
supplying
U
عرضه
aggregate supply
U
عرضه کل
presentation
U
عرضه
proffered
U
عرضه
presentations
U
عرضه
proffering
U
عرضه
proffer
U
عرضه
proffers
U
عرضه
dowdy
U
بی عرضه
slouchy
U
بی عرضه
efficiency
U
عرضه
bench check
U
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
jackstraw
U
ادم بی عرضه
inelastic supply
U
عرضه بی کشش
supply and demand
U
عرضه و تقاضا
joint supply
U
عرضه مشترک
supply and d.
U
عرضه وتقاضا
work effort
U
عرضه کار
leader merchandising
U
پیشرو در عرضه
representable
U
قابل عرضه
supply price
U
قیمت عرضه
supply of money
U
عرضه پول
supply of labor
U
عرضه کار
supply management
U
مدیریت عرضه
supply function
U
تابع عرضه
presentative
U
عرضه داشتنی
quantity of supply
U
مقدار عرضه
supply curve
U
منحنی عرضه
supply constraints
U
محدودیتهای عرضه
oversupply
U
عرضه بیش از حد
national supply
U
عرضه ملی
money supply
U
عرضه پول
supply schedule
U
جدول عرضه
money stock
U
عرضه پول
offers
U
عرضه کردن
glut
U
عرضه بیش از حد
offer
U
عرضه کردن
offered
U
عرضه کردن
presenting
U
عرضه کردن
disposable
U
قابل عرضه
present
U
عرضه کردن
presented
U
عرضه کردن
counter offer
U
عرضه متقابل
presents
U
عرضه کردن
change in supply
U
تغییر عرضه
aggregate market supply
U
عرضه کل بازار
expositions
U
عرضه نمایشگاه
exposition
U
عرضه نمایشگاه
presentations
U
ارائه عرضه
presentation
U
ارائه عرضه
provides
U
عرضه کردن
provide
U
عرضه کردن
supplying
U
عرضه داشتن
supply
U
عرضه داشتن
offer and demand
U
عرضه و تقاضا
excess supply
U
عرضه اضافی
gluts
U
عرضه بیش از حد
excess supply
U
عرضه بیش از حد
elasticity of supply
U
کشش عرضه
fixed supply
U
عرضه ثابت
elastic supply
U
عرضه با کشش
supplied
U
عرضه داشتن
elastic supply
U
عرضه حساس
test driver
U
برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
marketed
U
به بازار عرضه کردن
markets
U
به بازار عرضه کردن
goon
U
تروریست بی عرضه و نالایق
goons
U
تروریست بی عرضه و نالایق
offer
U
پیشکش کردن عرضه
scruff
U
ادم بی عرضه وفقیر
glut
U
عرضه بیش از تقاضا
market
U
به بازار عرضه کردن
gluts
U
عرضه بیش از تقاضا
to offer
U
عرضه کردن
[ کالا]
to put on the market
U
به بازار عرضه کردن
offers
U
پیشکش کردن عرضه
supply side economics
U
اقتصاد طرفدار عرضه
to place on the market
U
به بازار عرضه کردن
supply and demand law
U
قانون عرضه و تقاضا
marketable
U
قابل عرضه دربازار
offered
U
پیشکش کردن عرضه
disposure
U
نمایش عرضه داشت
price elasticity of supply
U
کشش قیمتی عرضه
quantity supplied
U
مقدار عرضه شده
elastic supply
U
عرضه انعطاف پذیر
offeror
U
فروشنده عرضه کننده
demand and supply market
U
بازار عرضه و تقاضا
perfectly elastic supply
U
عرضه کاملا با کشش
law of supply and demand
U
قانون عرضه و تقاضا
personal service utility
U
عرضه سرانه کار
perfectly inelastic supply
U
عرضه کاملا بی کشش
marginal supply price
U
قیمت عرضه نهائی
institute of purchasing and supply
U
موسسه خرید و عرضه
marketability
U
قابلیت عرضه در بازار
real money supply
U
عرضه واقعی پول
supply push inflation
U
تورم ناشی از فشار عرضه
backward bending supply curve
U
منحنی عرضه به عقب خم شونده
long run industry supply curve
U
منحنی عرضه صنعت در بلندمدت
marketable goods
U
کالاهای قابل عرضه به بازار
supply
U
تامین موجودی عرضه نمودن
supplying
U
تامین موجودی عرضه نمودن
supplied
U
تامین موجودی عرضه نمودن
to offer a reward
[for]
U
عرضه کردن پاداشی
[برای]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com