English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
galloper U عراده توپ سبک تاخت کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
invasive U تاخت وتاز کننده
landing gear U عراده هواپیما وسایل فرود امدن
limber U عراده را به عقب توپ بستن پیش قطار
attacked U تاخت
galloped U تاخت
canters U تاخت
gallop U تاخت
cantered U تاخت
cantering U تاخت
canter U تاخت
attack U تاخت
attacks U تاخت
gallops U تاخت
invasion U تاخت وتاز
to sweep down on U تاخت کردن
invasions U تاخت و تاز
inbreak U تاخت و تاز
to run across or against U بکسی تاخت
invasions U تاخت وتاز
gallops U تاخت کردن
brattle U تاخت چهارنعل
onset U تاخت و تاز
hand gallop U تاخت ملایم
incursions U تاخت و تاز
gallop U تاخت کردن
inroad U تاخت و تاز
incursion U تاخت و تاز
invasion U تاخت و تاز
galloped U تاخت کردن
inruption U تاخت وتاز
raided U تاخت و تاز
raid U تاخت و تاز
raiding U تاخت و تاز
raids U تاخت و تاز
irruptive U تاخت وتازکننده
invaders U تاخت و تازگر
invader U تاخت و تازگر
inburst U تاخت وتاز
attacks U تاخت و تاز یورش
raided U تک سریع تاخت و تاز
attack U تاخت و تاز یورش
raiding U تک سریع تاخت و تاز
incursive U تاخت و تاز امیز
raid U تک سریع تاخت و تاز
attacked U تاخت و تاز یورش
raids U تک سریع تاخت و تاز
ravaging U تاخت وتاز کردن
ravaging U تاخت و تاز ویرانی
ravages U تاخت وتاز کردن
ravages U تاخت و تاز ویرانی
ravaged U تاخت وتاز کردن
ravaged U تاخت و تاز ویرانی
ravage U تاخت وتاز کردن
ravage U تاخت و تاز ویرانی
forays U تاخت وتاز کردن
foray U تاخت وتاز کردن
loped U تاخت حرکت خرامان
invades U تاخت و تاز کردن در
overruns U تاخت و تاز کردن
overrunning U تاخت و تاز کردن
lopes U تاخت حرکت خرامان
loping U تاخت حرکت خرامان
overrun U تاخت و تاز کردن
invade U تاخت و تاز کردن در
forays U تاخت و تاز کردن
foray U تاخت و تاز کردن
lope U تاخت حرکت خرامان
invaded U تاخت و تاز کردن در
invading U تاخت و تاز کردن در
lope U شلنگ انداختن تاخت رفتن
loped U شلنگ انداختن تاخت رفتن
loping U شلنگ انداختن تاخت رفتن
lopes U شلنگ انداختن تاخت رفتن
raiding party U قسمت مامور دستبرد یا تاخت
to outflank an army U گرد سپاهی گشتن و از پهلوبدان تاخت کردن
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
golden horde U سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
invades U تک کردن تاخت و تاز کردن
attacked U مبادرت کردن به تاخت کردن
invading U تک کردن تاخت و تاز کردن
invade U تک کردن تاخت و تاز کردن
invaded U تک کردن تاخت و تاز کردن
attack U مبادرت کردن به تاخت کردن
attacks U مبادرت کردن به تاخت کردن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
fillets U پر کننده
hopper U لی لی کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com