Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
englacial
U
عبورکننده از یخچال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transcutaneal
U
عبورکننده از پوست
crossing
U
هدف عبورکننده در مسیر رژه
refrigerator
U
یخچال
refrigerators
U
یخچال
ice house
U
یخچال
ice pond
U
یخچال
icehouse
U
یخچال
a fridge
U
یخچال
glaciers
U
یخچال
glacier
U
یخچال
icebox
U
یخچال
iceboxes
U
یخچال
frigidaire
U
یخچال برقی
glacier snout
U
یخچال پوز
refrigerator
U
یخچال مصنوعی
glaciers
U
یخچال طبیعی
iceman
U
یخچال دار
glacier
U
یخچال طبیعی
food freezer
U
یخچال فریزر
refrigerator
U
یخچال برقی
refrigerators
U
یخچال مصنوعی
refrigerators
U
یخچال برقی
ice-house
U
[ساختمان یخچال مانند]
fridge
U
یخچال برقی سردخانه
fridges
U
یخچال برقی سردخانه
freezer
U
یخچال خیلی سرد
frig
U
یخچال برقی سردخانه
freezers
U
یخچال خیلی سرد
refrigerator vehicle
U
وسیله نقلیه یخچال دار
refrigeration
U
خنک کنی نگاهداشتن در یخچال
reefers
U
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
reefer
U
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
to pilfer from the fridge
U
یواشکی تکه های کمی غذا از یخچال کش رفتن
to snarf from the fridge
U
یواشکی تکه های کمی غذا از یخچال کش رفتن
esker
U
برجستگی باریک و طویلی که ازرسوب سنگ ریزه یا شن درضمن جریان اب یخچال ایجادمیگردد
Pazyryk rug
U
فرش پازیریک
[این فرش از قدیمی ترین فرش های بافته شده که در منطقه ای به هم نام در یخچال های طبیعی سیبری می باشد بود. دانشمندان معتقدند محل بافته شدن جایی غیر از سیبری بوده است.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com