English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phraseology U عبارت پردازی
Verbosity. Rhetoric. U عبارت پردازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
locution U سبک عبارت پردازی
locutions U سبک عبارت پردازی
phraseologically U ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
Other Matches
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
supererogation U بس پردازی
post processing U پس پردازی
supererogatory U وابسته به بس پردازی
symbolization U نماد پردازی
data processing center U مرکزداده پردازی
teleprocessing U دور پردازی
rhythmization U نواخت پردازی
pseudologia fantastica U دروغ پردازی
endocathection U به خود پردازی
file processing U پرونده پردازی
ideation U اندیشه پردازی
image processing U تصویر پردازی
exocathection U برون پردازی
dp U داده پردازی
document processing U متن پردازی
naturalism U طبیعت پردازی
preprocessing U پیش پردازی
priority processing U اولویت پردازی
theorization U نظریه پردازی
list processing U لیست پردازی
multiprocessing U چند پردازی
head in the clouds <idiom> U رویا پردازی
reminiscences U خاطره پردازی
reminiscence U خاطره پردازی
Synectics U بدیعه پردازی
crystal pulling U بلور پردازی
circumstantiality U حاشیه پردازی
call processing U فراخوان پردازی
batch processing U دسته پردازی
data processing U داده پردازی
symbolism U نشان پردازی
business data processing U داده پردازی تجاری
distributed data processing U داده پردازی توزیعی
dp manager U مدیر داده پردازی
edp manager U مدیرداده پردازی الکترونیکی
verbiage U درازگویی سخن پردازی
businedd data processing U داده پردازی تجاری
data processing center U مرکز داده پردازی
hypergnosia U نکته پردازی بیمارگون
hypergnosis U نکته پردازی بیمارگون
wordprocessing program U برنامه واژه پردازی
fantasizes U وهم پردازی کردن
oratory U فن خطابه سخن پردازی
yarns U افسانه پردازی کردن
yarn U افسانه پردازی کردن
fantasized U وهم پردازی کردن
fantasize U وهم پردازی کردن
fantasises U وهم پردازی کردن
fantasizing U وهم پردازی کردن
versification U شاعری قافیه پردازی
scientific data processing U داده پردازی علمی
setting U گیرش صحنه پردازی
settings U گیرش صحنه پردازی
list processing langauge U زبان لیست پردازی
logomachy U بازی واژه پردازی
fantasised U وهم پردازی کردن
multiprocessing system U سیستم چند پردازی
fantasising U وهم پردازی کردن
bribe U رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribed U رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribes U رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribing U رشوه پردازی پرداخت نامشروع
indemnification U تاوان پردازی جبران زیان
She takes great care of her appearance U خیلی بسرو وضع خود می پردازی
rated through put U ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی
wordage U عبارت
cl U عبارت
expressions U عبارت
experssion U عبارت
phrases U عبارت
phrased U عبارت
term U عبارت
word U عبارت
worded U عبارت
statements U عبارت
statement U عبارت
termed U عبارت
clause U عبارت
terming U عبارت
phrase U عبارت
clauses U عبارت
expression U عبارت
colloquialisms U عبارت مصطلح
term U جمله عبارت
paragrapher U عبارت نویس
context style of a expression U سیاق عبارت
termed U جمله عبارت
terming U جمله عبارت
affirmative U عبارت مثبت
doxology U عبارت تسبیحی
phraseologist U عبارت پرداز
involution U پیچدارکردن عبارت
expressions U افهار عبارت
prolixity U عبارت زاید
protext U عبارت پیشین
put into words U به عبارت دراوردن
range expression U عبارت دامنه
expression U افهار عبارت
relational expression U عبارت رابطهای
quotations U اقتباس عبارت
quotation U اقتباس عبارت
the letter of the law U عبارت قانون
trinomial U دارای سه عبارت
To phrase. U به عبارت در آوردن
assignment statement U عبارت گمارشی
Namely …viz …it consists of… U عبارت است از ...
in other words <adv.> U به عبارت دیگر
passage U عبارت فقره
wording U عبارت سازی
term U عبارت [ریاضی]
mathematical term U عبارت [ریاضی]
in fact U به عبارت دیگر
videlicet U به عبارت دیگر
an idiomatic experssion U عبارت اصطلاحی
an exclamatory phrase U عبارت تعجبی
namely <adv.> U به عبارت دیگر
to wit <adv.> U به عبارت دیگر
passages U عبارت فقره
colloquialism U عبارت مصطلح
locus classicus U عبارت نمونه ادبی
metaphraze U به عبارت دیگر در آوردن
qualificative U کلمه یا عبارت توصیفی
limitation clause U عبارت تعیین حدود
pull out quote U عبارت استخراج شده
mixed mode experssion U عبارت امیخته یاب
it consists mainly U بیشتر عبارت است از
escalation U ماده یا عبارت تعدیل
landed a U که عبارت از زمین است
phrases U فراز عبارت سازی
phrased U فراز عبارت سازی
phrase U فراز عبارت سازی
anastrophe U تعویض کلمات یک عبارت
passages U عبارت منتخبه از یک کتاب
to express in worde U به سخن یا عبارت دراوردن)
facies U عبارت مشخص یک طبقه
passage U عبارت منتخبه از یک کتاب
verbalism U عبارت بی معنی پرحرفی
i.e U مخفف به عبارت دیگر
anaphora U تکرار یک یا چند عبارت متوالی
phraseography U نشان گذاری بجای عبارت
lambs wool U که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
anastrophe U قلب عبارت کلمات مقلوب
B.Sc U مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
restrictive U جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
equation of exchange U به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
fisher equation U این رابطه عبارت است از :
b. and b U مخفف عبارت 'breakfast and bed'
fullwrite professional U یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
worid U عبارت پیغام خبر قول عهد
C.A.B U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
word order U ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
well turned U خوب ادا شده خوش عبارت
Afro-American U نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
C.A.B.s U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
inverts U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
tongue-twisters U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
irishism U عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
florulent U خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
invert U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
inverting U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
to knock head U چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
functional shift U تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
C.I.A U مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
parachronism U اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
diction U عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
legal U عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
multi statement line U خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
machine address U مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
Bye and take care of yourself! [leaving phrase] U خداحافظ و مواظب خودت باش! [عبارت هنگام ترک ]
semicolon U که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
haplography U اشتباهی که عبارت است ازیکبارنوشتن چیزی که بایددوبارنوشته شود
statements U خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
vigmette U ارایشی که عبارت است ازبرگها و پیچکهای تاک سرلوحه
branch U یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
kotow U سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
kowtow U سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
statement U خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
mutatis mutandis U عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
branches U یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
demurrer U عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
ends U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ended U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
end U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
gong U زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
hatched moulding U گچ بری که عبارت است ازدورشته خطهای متوازی که همدیگر راقطع کر
paragram U جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
gongs U زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
kedgeree U خوراک فرنگی که عبارت است ازماهی سردوبرنج جوشانده وتخم مرغ
objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
direct objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objecting U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
AFAIK U خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
good offices U عبارت است ازدخالت دولت ثالث به منظورپایان دادن به اختلافات دودولت
ignoratio elenchi U سفسطه منطقی که عبارت است از رد بیان یا افهار مخالف بابیان خود
indirect objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
object U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objected U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com