English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
recidivist U عامل تکرار جرم
recidivists U عامل تکرار جرم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quote U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quoted U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quotes U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
repeater coil U سیم پیچ تکرار کننده صدا کوبیل تکرار
recidivism U تکرار جرم یا تکرار عمل ضداجتماعی
repeat U تکرار کردن تکرار شدن
repeats U تکرار کردن تکرار شدن
cyanogen agent U عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
reserved character U حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
actuator U محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
capital intensive goods U کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shelling U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
piggybacks U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggyback U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
class a agent officer U افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
blood agent U عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
EXE file U در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
MS DOS U سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
recapitulations U تکرار
frequencies U تکرار
duplication U تکرار
repetition U تکرار
repetitions U تکرار
recapitulation U تکرار
ingemination U تکرار
rehearsals U تکرار
iterance U تکرار
renewal U تکرار
renewals U تکرار
replication U تکرار
reduplication U تکرار
epanalepsis U تکرار
reiteration U تکرار
recidivism U تکرار
repeat U تکرار
rehearsal U تکرار
iteration U تکرار
practising U تکرار
repeats U تکرار
tautology U تکرار
frequentation U تکرار
frequentness U تکرار
a lot of times <adv.> U به تکرار
frequently <adv.> U به تکرار
many times <adv.> U به تکرار
practice U تکرار
often <adv.> U به تکرار
oft [archaic, literary] <adv.> U به تکرار
on any number of occasions <adv.> U به تکرار
regularly [often] <adv.> U به تکرار
practises U تکرار
practise U تکرار
frequency U تکرار
tautologies U تکرار
practicing U تکرار
frequence U تکرار
recurs U تکرار شدن
repeatable U قابل تکرار
repeatability U قابلیت تکرار
recurred U تکرار شدن
frequent U تکرار شونده
typematic key کلید تکرار
repeat U تکرار کردن
repeater U تکرار کننده
merism U تکرار متشابهات
rehearsal U تکرار عملیات
rehearsal U تکرار مجدد
recur U تکرار شدن
rehearsals U تکرار عملیات
rehearsals U تکرار مجدد
repeats U تکرار کردن
repeats U تکرار کنید
repeats U تکرار تجدید
repetition instruction U دستوالعمل تکرار
repeat key کلید تکرار
pulse repetition U تکرار ضربان
iterate U تکرار کردن
pulse repetition U تکرار تپش
pleonasm U تکرار بیمورد
repetition U باز گو تکرار
iterative U تکرار کننده
palilogy U تکرار تاکیدی
repetitions U باز گو تکرار
repeat U تکرار کنید
recidivism U تکرار جرم
iterant U تکرار کننده
repeat U تکرار تجدید
tautologic U بیهوده تکرار کن
frequented U تکرار شونده
repeat counter U شمارنده تکرار
frequenting U تکرار شونده
frequents U تکرار شونده
iterative U تکرار شده
renewing U تکرار کردن
repetition instruction U دستورالعمل تکرار
use U تکرار ممارست
renew U تکرار کردن
to repeat oneself U تکرار شدن
reiterating U تکرار کردن
reiterates U تکرار کردن
reiterated U تکرار کردن
Come again <idiom> دوباره تکرار کن.
reiterate U تکرار کردن
frequency of vibration U تکرار ارتعاش
auto repeat U خود تکرار
uses U تکرار ممارست
circular frequency U تکرار دورانی
replicates U تکرار کردن
replicate U تکرار کردن
replicated U تکرار کردن
repetitous U تکرار کننده
replicating U تکرار کردن
iterable U تکرار کردنی
ibidem U تکرار میشود
repetition of position U تکرار وضعیت
ingeminate U تکرار کردن
repetition of an act U تکرار کاری
renews U تکرار کردن
reptition compulstion U وسواس تکرار
replication U پاسخگویی تکرار
recapitulations U تکرار رئوس مطالب
recapitulations U تکرار رشدو نمو
overeun error U خطای تکرار شده
recapitulation U تکرار رشدو نمو
autorepeat key U کلید تکرار خودکار
recidivist U تکرار کننده جرم
over and over <idiom> U مکرا تکرار کردن
spaced repetition U تکرار فاصله دار
duplication check U مقابله از راه تکرار
polysyndeton U تکرار حرف ربط
ingeminate U تکرار و تاکید کردن
recapitulation U تکرار رئوس مطالب
recurring costs U هزینههای تکرار شونده
recidivation U بازگشت به تکرار جنایات
recidivists U تکرار کننده جرم
recidivism U بازگشت به تکرار جنایات
reduplicate U تکرار کردن دوچندان
frequency function U تابع تکرار [ریاضی]
regenerative repeater U تکرار کننده باززا
repeat action key U کلید تکرار عمل
to make repeat U وادار به تکرار کردن
name plugging U تکرار نام یا علامت تجارتی
cumulative distribution function U تابع تکرار تجمعی [ریاضی]
anaphora U تکرار یک یا چند عبارت متوالی
repeats U مکرر کردن تکرار شدن
recapitulating U رئوس مطالب را تکرار کردن
monotone U صدای یکنواخت تکرار هماهنگ
recapitulate U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulates U رئوس مطالب را تکرار کردن
repeat U مکرر کردن تکرار شدن
recapitulated U رئوس مطالب را تکرار کردن
iteration U تکرار یک برنامه برای حل مشکل
cycled U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cyclic U عملی که مرتب تکرار میشود
cycle U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
that will be the day <idiom> U چیزی که هرگز تکرار نخواهد شد
rehashes U تکرار مکررات چیز تکراری
rehashed U تکرار مکررات چیز تکراری
rehash U تکرار مکررات چیز تکراری
cycles U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
unfrequented U دور افتاده تکرار نشدنی
superfix U تکرار مرتب ومداوم موضوعی درسخن
loops U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
letting U ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
to walk U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
to haunt U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
lets U ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
theme song U ملودی یا قطعه موسیقی تکرار شونده
loop U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
backtell U رله کردن دستورات تکرار فرامین
to repeat oneself U کاریا گفته خودرا تکرار کردن
looped U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
iterative process U فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
let U ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
loop U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
pattern U مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
patterns U مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
raise a fuss <idiom> U قول برای تکرار دعوت درتاریخی دیگر
looped U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
force U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forcing U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
loops U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
brush up on something <idiom> U تکرار(مرور)چیزی که ازقبل یادگرفته شده
demand frequency U نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
looped U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loops U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
drop repeat U واگیره [تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
wait loop U پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
Could you repeat what you said, please? U میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟
repeating key روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
cycled U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
echolalia U تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
cycles U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com