English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wiredrawn U طویل و فریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thick U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
lengthy U طویل
long-drawn-out U طویل
long term U طویل المدت
lengthens U طویل شدن
long gallery U اتاق طویل
slot U سوراخ طویل
slots U سوراخ طویل
lengthening U طویل شدن
lengthened U طویل شدن
lengthen U طویل شدن
slotting U سوراخ طویل
longs U طولانی طویل
longest U طولانی طویل
major U طویل ارشد
majored U طویل ارشد
majoring U طویل ارشد
long- U طولانی طویل
long gallery U راهرو طویل
long U طولانی طویل
longer U طولانی طویل
longed U طولانی طویل
long dated U طویل المدت
sustained load U بار طویل المدت
investment credit U اعتبار طویل المدت
capital liability U دیون طویل المدت
long term project U پروژه طویل مدت
draws U طویل کردن کشش
draw U طویل کردن کشش
elongation U قابلیت طویل شدن
long term interest rate U نرخ بهره طویل المدت
deflection under long term loading U خیز ریز بار طویل المدت
capital assets U دارایی طویل المده اعم ازمالی واعتباری
flight arrow U تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
chunking along U عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
half long U حد فاصل بین جمله طویل وجمله کوتاه
svelt U فریف
svelte U فریف
subtile U فریف
precieux U فریف
precieuse U فریف
pindling U فریف
mignon U فریف
minikin U فریف
delicate U فریف
chichi U فریف
fine U فریف
fined U فریف
finest U فریف
slender U فریف
elegant U فریف
epididymis U زائده طویل و باریک عقب بیضه که شامل مجاری خروجی منی است
superfine U بسیار فریف
sheer U مستقیما فریف
fine boring U سوراخکاری فریف
high grade zink U زینک فریف
hyperfine U فوق فریف
in miniature U بطور فریف
lenis U رقیق فریف
aesthetically U فریف طبع
aesthetic U فریف طبع
tinnily U بطور فریف
elegant style U انشا فریف
elegant maners U اطوار فریف
airy-fairy U فریف و لطیف
quaint U خیلی فریف
fine skill U مهارت فریف
fine structure U ساختار فریف
fine structure U استخوانبندی فریف
fine adjustment U تنظیم فریف
nobby U فریف خیلی شیک
finely U بطورعالی یا فریف یا ریز
capillaries U فریف عروق شعریه
serrulate U دارای دندانههای فریف
serrulated U دارای دندانههای فریف
dainty U هر چیز فریف و عالی
sheer U پارچه فریف حریری
supersubtle U فوق العاده فریف
finesse U ضربه فریف و ماهرانه
fret saw U اره فریف کاری
edition de luxe U چاپ فریف یا تجملی
fretsaw U اره فریف کاری
commercial light gage sheet U ورق فریف تجارتی
floc U کلالهای ازرشتههای فریف
fine motor skills U مهارتهای حرکتی فریف
fine miscle movement U حرکت فریف عضلانی
fine boring machine U دستگاه مته فریف
fimbrillate U دارای ریشه فریف
hyperfine structure U ساختار فوق فریف
davenport U یکنوع میزتحریر فریف
capillary U فریف عروق شعریه
penicillate U دارای شبکه توری فریف
wire gauze U تور فریف سیم مانند
plumulate U دارای پرهای فریف و ریز
rugulose U دارای چینهای فریف وکوچک
reticulated U دارای شبکه سه بعدی فریف
curvacious U دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
wirespun U زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
curvaceous U دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
in petto U سری بصورت خیلی ریز و فریف
h.f.s U structure hyperfine ساختار فوق فریف
cambric U نوعی پارچه کتانی فریف قمیص
close grain U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
mignonette U یکجور توری فریف سبز مایل به سفید
close grained U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
mechlin U توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
diatomite U ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
iceneedle U یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
bone china U چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
malines U تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
crocus cloth U پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
thumbnails U نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnail U نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com