Perdic | طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 200 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	headfast U	طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	luff U	سرکشتی را در جهت بادگردانیدن
	to haul upon the wind U	سرکشتی رانزدیک تربه جهت وزش بادقراردادن
	restiform U	طنابی
	stringed U	طنابی
	marline tie U	گره طنابی
	jacob's ladder U	پله طنابی
	ropy U	طنابی شکل
	rope ladder U	نردبان طنابی
	cringle U	حلقه طنابی
	ratlin U	پله طنابی
	manrope U	دستگیر طنابی
	rope ladders U	نردبان طنابی
	ratline U	نردبان طنابی کشتی
	the strain on a rope U	فشاریاکششی که بر طنابی وارد اید
	high line U	پل طنابی نقل مکان بین ناوها
	buntline U	طنابی که بپای بادبان بسته میشود
	tightropes U	طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
	hawser bend U	گره طنابی که دوسرطناب رابهم فروکند
	tightrope U	طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
	buddy line U	طنابی که در حدود 01 متر که 2 غواص را به هم وصل میکند
	paracelling U	کرباس قیراندود که مانند نوار به طنابی بپیچند
	rue raddy U	تسمه یا طنابی که از روی شانه گذرانیده چیزی را با ان می کشند
	watch guard U	زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
	tie U	متصل کردن مهار کردن مهار
	ties U	متصل کردن مهار کردن مهار
	gantline U	رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
	dragrope U	طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود
	to freshen rope U	جای طنابی راکه بواسطه خوردن بچیزی ساییده میشودعوض کردن
	spans U	مهار
	spanned U	مهار
	span U	مهار
	bond U	مهار
	guide rope U	مهار
	frenum U	مهار
	bearing rein U	مهار
	make fast U	مهار
	chainage U	مهار
	anchorages U	مهار
	anchorage U	مهار
	guys U	مهار
	belaying pin U	مهار
	guy U	مهار
	spanning U	مهار
	halters U	مهار
	chucking U	مهار
	anchors U	مهار
	anchor U	مهار
	unbridle U	بی مهار
	controls U	مهار
	braced U	مهار
	control U	مهار
	restraints U	مهار
	brace U	مهار
	restraint U	مهار
	anchoring U	مهار
	halter U	مهار
	controlling U	مهار
	restrained U	مهار شده
	guy wire U	سیم مهار
	ball control U	مهار توپ
	gripping jaw U	فک مهار کننده
	arresting sheave U	پل مهار هواپیما
	knee-brace U	مهار زانویی
	bollard U	تیر مهار
	controlled U	مهار شده
	drogue U	مهار چتری
	electrical shant U	مهار برقی
	foot trap U	مهار توپ با کف پا
	daedman U	مهار وزنی
	cross brace U	مهار عرضی
	angle-tie U	مهار قطری
	angle-tie U	مهار گوشه
	holdfast U	مهار گیر
	mooring buoy U	بویه مهار
	mooring line U	سیم مهار
	mooring pendant U	سیم مهار
	mooring ring U	حلقه مهار
	sag rod U	مهار عرضی
	mooring swivel U	مدور مهار
	prony brake U	مهار پرونی
	martingale U	مهار جلو
	sagrod U	مهار عرضی
	wiring harness U	مهار سیم
	knee brace U	مهار زانوئی
	mooring rope U	طناب مهار
	topping lift U	مهار بالایی
	tie rod U	میل مهار
	tawie U	سست مهار
	span wire U	سیم مهار
	stayband U	حلقه مهار
	raker U	تیر مهار
	bridling U	مهار ناو
	chucking U	مهار کردن
	chucks U	مهار کردن
	bollard U	میله مهار
	bollards U	میله مهار
	uncontrolled U	مهار نشده
	clamp U	مهار کردن
	clamped U	مهار کردن
	clamping U	مهار کردن
	tractable U	سست مهار
	bridle U	مهار ناو
	chucked U	مهار کردن
	bridling U	زنجیر مهار
	bridles U	زنجیر مهار
	stay U	تکیه مهار
	stayed U	تکیه مهار
	bridles U	مهار ناو
	bridled U	زنجیر مهار
	bridle U	زنجیر مهار
	chuck U	مهار کردن
	clamps U	مهار کردن
	anchor rod U	میل مهار
	anchor pole U	دیرک مهار
	bridled U	مهار ناو
	restraining forces U	نیروهای مهار کننده
	mooring line U	طناب مهار مین
	escalate U	از مهار خارج شدن
	escalated U	از مهار خارج شدن
	escalates U	از مهار خارج شدن
	leg trap U	مهار توپ با ساق پا
	barricade U	مهار هواپیما سد جاده
	restrains U	نگهداشتن مهار کردن
	moorage U	محل مهار کشتی
	mooring swivel U	خودگر مهار مین
	buoy pendant U	زنجیر مهار بویه
	aircraft arrestment U	عملیات مهار هواپیما
	restraining U	نگهداشتن مهار کردن
	restrain U	نگهداشتن مهار کردن
	tie down U	مهار هواپیما یا کشتی
	anchored filament U	افروزه مهار شده
	barricaded U	مهار هواپیما سد جاده
	escalating U	از مهار خارج شدن
	clamps U	مهار گیره عقربک
	aircraft arresting hook U	قلاب مهار هواپیما
	aircraft arresting U	دستگاه مهار هواپیما
	forward bow spring U	طناب مهار کشتی
	clamping U	مهار گیره عقربک
	aircraft arresting complex U	وسایل مهار هواپیما
	clamping sleeve U	مفصل مهار کننده
	clamped U	مهار گیره عقربک
	barricades U	مهار هواپیما سد جاده
	barricading U	مهار هواپیما سد جاده
	clamp U	مهار گیره عقربک
	clamping fixture U	گیره مهار کننده
	chucking automatic U	مهار کردن خودکار
	ply yarn U	نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
	bolster plate U	صفحه برای مهار کردن
	arresting system payout U	بازده سیستم مهار هواپیما
	dragon-piece U	[مهار تیر شیروانی نبش]
	arresting sheave U	ریل و سرسره مهار هواپیما
	dragging-piece U	[مهار تیر شیروانی نبش]
	afterbow U	طناب مهار سینه ناو
	arresting net stanchion U	قلاب تور مهار هواپیما
	equitation U	هنر سواری و مهار اسب
	clamping jaw U	فکهای مهار کننده گیره
	ground tackle U	وسیله مهار کردن قایق
	stanchion U	مهار یامحدودکردن تیر دار کردن
	uncleat U	بازکردن طناب مهار قایق ازساحل
	shifted U	تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
	shifts U	تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
	shift U	تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
	blocking and chocking U	مهار بار روی وسیله ترابری
	binding U	مهار کردن بار در روی پالت
	triple team U	سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
	bindings U	مهار کردن بار در روی پالت
	hook cable U	کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
	mooring U	نقطه مهار کردن قایق به ساحل
	arresting system purchase element U	وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
	smothers U	شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
	aircraft arresting reset unit U	وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
	smothering U	شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
	smothered U	شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
	smother U	شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
	mooring line U	طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
	strings attached <idiom> U	تحت کنترل قرار دادن،مهار کردن
	forestay U	مهار بین پیش دگل وعرشه کشتی
	chock U	قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
	lies U	نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
	lied U	نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
	lie U	نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
	cable U	طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
	fender U	بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
	cabled U	طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
	anchor block U	بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
	safety valve U	پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
	cargo tie down point U	محل مهار بار روی وسیله محل بستن محمولات
	tie down U	وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
	aircraft arresting barrier U	وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
	loop sling U	مهار حلقوی بار بند حلقوی
	mainstay U	مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
	mainstays U	مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
	sling U	بند مهار بند قلاب
	slinging U	بند مهار بند قلاب
	slings U	بند مهار بند قلاب
	controls U	کنترل کردن مهار کردن
	controlling U	کنترل کردن مهار کردن
	control U	کنترل کردن مهار کردن
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما