Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stance
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
stances
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kukutsu dachi
U
ایستادن در مقابل حریف
stances
U
طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
to backtrack
<idiom>
<verb>
U
عقب کشیدن
[از موضوعی در مقابل حریف]
to row back
<idiom>
<verb>
U
عقب کشیدن
[از موضوعی در مقابل حریف]
to backtrack
<idiom>
<verb>
U
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
to row back
<idiom>
<verb>
U
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
stance
U
طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
audible
U
تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
stances
U
طرزایستادن
stance
U
طرزایستادن
underhook
U
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
resident engineer
U
مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
backpedal
U
عقب نشینی در مقابل حریف عقب نشینی
head and arm
U
هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground
U
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
loop
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
side sweep and over under
U
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off
U
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
pugilism
U
بوکس
boxing
U
بوکس
box
U
بوکس
boxes
U
بوکس
knuckle duster
U
پنجه بوکس
box spanner
U
اچار بوکس
ring
U
رینگ بوکس
stablemate
U
هم تیمی بوکس
boxer
U
بوکس باز
boxing glove
U
دستکش بوکس
boxing gloves
U
دستکش بوکس
boxing ring
U
رینگ بوکس
straight left
U
چپ مستقیم در بوکس
bouts
U
مسابقه بوکس
bout
U
مسابقه بوکس
brass knuckles
U
پنجه بوکس
knuckle duster
U
بوکس باز
knuckle-dusters
U
پنجه بوکس
box wrench
U
اچار بوکس
knuckle-duster
U
پنجه بوکس
knuckle-dusters
U
بوکس باز
pugilism
U
بوکس بازی
knuckle-duster
U
بوکس باز
knock out
U
با مشت یا بوکس ازپادراوردن
kick boxing
U
بوکس همراه با لگد
savate
U
بوکس همراه با لگد
straight right
U
راست مستقیم در بوکس
speedbag
U
گلابی تمرین بوکس
headharness
U
کلاه تمرین بوکس
punch ball
U
گلابی تمرین بوکس
headguard
U
کلاه تمرین بوکس
straight blow
U
ضربه مستقیم در بوکس
punching bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
head gear
U
کلاه تمرین بوکس
sparring match
U
مبارزه تمرینی بوکس
sparring partner
U
یار تمرینی بوکس
sunday punch
U
کاراترین ضربه در بوکس
punching bags
U
کیسه شن تمرین بوکس
gyms
U
محل تمرین بوکس
stops
U
استوپ داور بوکس
stopping
U
استوپ داور بوکس
stopped
U
استوپ داور بوکس
stop
U
استوپ داور بوکس
managers
U
مدیر مسابقه بوکس
manager
U
مدیر مسابقه بوکس
rope
U
طناب رینگ بوکس
ropes
U
طناب رینگ بوکس
roped
U
طناب رینگ بوکس
gym
U
محل تمرین بوکس
heavy bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
big bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
to burn rubber
U
بوکس و باد کردن چرخ
to peel off
[tires]
U
بوکس و باد کردن چرخ
make weight
U
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
make-weight
U
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
bell
U
زنگ در پایان هر روند بوکس
make-weights
U
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
bells
U
زنگ در پایان هر روند بوکس
road work
U
دویدن جادهای در تمرین بوکس
slugfest
U
بوکس بدون تاکتیک صحیح
blow with the open glove
U
ضربه با دستکش باز بوکس
neutral corner
U
گوشههای رینگ بوکس درموقع استراحت
canvases
U
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
canvas
U
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
box
U
بوکس بازی کردن سیلی زدن
boxes
U
بوکس بازی کردن سیلی زدن
attendance of a doctor
U
حضور پزشک روی رینگ بوکس
peizefight
U
مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
put away
U
ابشار پرتاب به خارج رینگ بوکس
workshop
U
کارگاه
plant
U
کارگاه
fields
U
کارگاه
workhouses
U
کارگاه
workhouse
U
کارگاه
shopboard
U
کارگاه
atelier
U
کارگاه
workshops
U
کارگاه
sculptors
U
کارگاه
sculptor
U
کارگاه
engineering workshop
U
کارگاه
detectives
U
کارگاه
detective
U
کارگاه
shops
U
کارگاه
sculptoris
U
کارگاه
plants
U
کارگاه
field
U
کارگاه
fielded
U
کارگاه
establishment
U
کارگاه
establishments
U
کارگاه
industrial unit
U
کارگاه
shop
U
کارگاه
shopped
U
کارگاه
ring stool
U
چهارپایه مخصوص استراحت بین روندهای بوکس
low blow
U
ضربه بوکس خطا به پایین تراز کمر
loom
U
کارگاه بافندگی
plants
U
تجهیزات کارگاه
plant
U
تجهیزات کارگاه
artist's workshop studio
U
کارگاه هنری
shop
U
کارگاه تعمیرگاه
atelier
U
کارگاه هنری
exhaust fan
U
هواکش کارگاه
automatic turning shop
U
کارگاه تراشکاری
carpet workshop
U
کارگاه قالیبافی
site
U
کارگاه ساختمانی
production
U
فرآورده کارگاه
building sites
U
کارگاه ساختمانی
building site
U
کارگاه ساختمانی
shopped
U
کارگاه تعمیرگاه
shops
U
کارگاه تعمیرگاه
looms
U
کارگاه بافندگی
looming
U
کارگاه بافندگی
loomed
U
کارگاه بافندگی
assembly shop
U
کارگاه مونتاژ
lathe shop
U
کارگاه تراشکاری
studio
U
کارگاه کارخانه
cottage industry
U
کارگاه خانگی
studio
U
کارگاه هنری
works inspector
U
بازرس کارگاه
studios
U
کارگاه هنری
cottage industries
U
کارگاه خانگی
pilot plant
U
کارگاه نمونه
sites
U
کارگاه ساختمانی
welding shop
U
کارگاه جوشکاری
job office
U
دفتر کارگاه
smith's shop
U
کارگاه اهنگری
site manager
U
رئیس کارگاه
milling shop
U
کارگاه فرزکاری
field shop
U
کارگاه صحرایی
deadman
U
کارگاه برفی
manufactory
U
کاردستی کارگاه
site clearance
U
تخلیه کارگاه
engineering workshop
U
کارگاه صنعتی
studios
U
کارگاه کارخانه
sited
U
کارگاه ساختمانی
round
U
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
marquis queensberry rules
U
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
roundest
U
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
winding shop
U
کارگاه سیم پیچی
workroom
U
اتاق کار کارگاه
shipyard
U
کارگاه کشتی سازی
shipyards
U
کارگاه کشتی سازی
workshops
U
اتاق کار کارگاه
molding shop
U
کارگاه قالب گیری
pullery
U
کارگاه پوست تراشی
workshop
U
اتاق کار کارگاه
electroplating shop
U
کارگاه عملیات گالوانیزهای
pattern shop
U
کارگاه مدل سازی
sweatshop
U
کارگاه بهره کشی
sweatshops
U
کارگاه بهره کشی
plant
U
محل کارخانه یا کارگاه
plants
U
محل کارخانه یا کارگاه
machine shop
U
کارگاه محاسبات ماشینی
ball joint vise
U
گیره ساچمهای کارگاه
storage pile
U
انبار مصالح در کارگاه
acid recovery plant
U
کارگاه بازیابی اسید
acid restoring plant
U
کارگاه بازیابی اسید
plant records
U
امار تجهیزات کارگاه
apron
U
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
aprons
U
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
forges
U
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
maintenance shop
U
کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
forge
U
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
mix in place
U
تهیه بتن در خود کارگاه
on site concrete
U
بتن ساخته شده در کارگاه
pouring bay
U
کارگاه کوچک ریخته گری
ex works
U
تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
craftshop
U
کارگاه هنرهای دستی تفریحی
dockyard
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
dockyards
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
hauls
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
lithography
U
کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
haul road
U
راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
fitting shop
U
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
versus
U
در مقابل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com