Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (25 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
formats
U
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
format
U
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
reusable program
U
برنامه قابل استفاده مجدد
graphics
U
شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود
user programmable terminal
U
ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
functioned
U
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
functions
U
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
environments
U
حجم حافظه خالی قابل استفاده توسط برنامه
function
U
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
environment
U
حجم حافظه خالی قابل استفاده توسط برنامه
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
highs
U
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
apl
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
highest
U
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high
U
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
teletext
U
روش ارسال متن و اطلاعات در یک سیگنال تلویزیون معمولی به صورت رشته بیت سری که با استفاده از کدگشای مخصوص قابل نمایش است
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
microsoft
U
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
basics
U
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basic
U
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
DLL
U
فایلی که حاوی کتابخانهای از توابعی است که توسط برنامه دیگری قابل استفاده است
extends
U
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extending
U
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extend
U
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
colour
U
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours
U
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
images
U
ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند
image
[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.]
pop down menu
U
منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب
formats
U
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
format
U
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
areas
U
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
area
U
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
graphics
U
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
modular
U
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
wimps
U
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp
U
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
compiles
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
chapters
U
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
chapter
U
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
compiled
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
dynamic link library
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
compiling
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compile
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
subroutine
U
بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است
link
U
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
defect skipping
U
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
ostensible
U
قابل نمایش صوری
usable
<adj.>
U
قابل استفاده
exploitable
U
قابل استفاده
handier
U
قابل استفاده
suitable
<adj.>
U
قابل استفاده
useful
<adj.>
U
قابل استفاده
utilisable
[British]
<adj.>
U
قابل استفاده
utilizable
<adj.>
U
قابل استفاده
serviceable
U
قابل استفاده
profitable
U
قابل استفاده
handy
<adj.>
U
قابل استفاده
handiest
U
قابل استفاده
operational
U
قابل استفاده
applicable
<adj.>
U
قابل استفاده
serviceable
<adj.>
U
قابل استفاده
utilitarian
[useful]
<adj.>
U
قابل استفاده
valuable
<adj.>
U
قابل استفاده
allowable
U
قابل استفاده
convenient
<adj.>
U
قابل استفاده
appropriate
[for an occasion]
<adj.>
U
قابل استفاده
functional
<adj.>
U
قابل استفاده
practicable
<adj.>
U
قابل استفاده
purpose-built
<adj.>
U
قابل استفاده
purposeful
<adj.>
U
قابل استفاده
purposive
<adj.>
U
قابل استفاده
applicatory
<adj.>
U
قابل استفاده
utile
[archaic]
[useful]
<adj.>
U
قابل استفاده
expedient
<adj.>
U
قابل استفاده
proper
<adj.>
U
قابل استفاده
fit for use
U
قابل استفاده
practical
<adj.>
U
قابل استفاده
practicals
U
قابل استفاده
advantageous
<adj.>
U
قابل استفاده
handy
[useful]
<adj.>
U
قابل استفاده
helpful
<adj.>
U
قابل استفاده
beneficial
<adj.>
U
قابل استفاده
screenable
U
قابل نمایش بر روی پرده
actuble
U
قابل به معرض نمایش گذاردن
utilizable
U
قابل استفاده مصرف
handy
U
بسهولت قابل استفاده
reusable
U
قابل استفاده مجدد
available
U
قابل استفاده سودمند
operative
U
قابل استفاده موثر
serviceableness
U
قابل استفاده بودن
handier
U
بسهولت قابل استفاده
credit available
U
اعتبار قابل استفاده
handiest
U
بسهولت قابل استفاده
commonable
U
قابل استفاده عموم
cumber
U
غیر قابل استفاده
instrumental
U
مفید قابل استفاده
inoperable
U
غیر قابل استفاده
out of commission
U
غیر قابل استفاده
operatives
U
قابل استفاده موثر
fleet in being
U
ناوگان قابل استفاده
signifiable
U
قابل نمایش بوسیله علامت یارمز
graphics
U
پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
waterlog
U
غیر قابل استفاده شدن
operational
U
قابل استفاده مربوط به عملیات
useable
U
قابل استفاده مصرف کردنی
ARQ
U
قابل استفاده در برخی مودم ها
available payload
U
بازده قابل استفاده وسیله
usable
U
قابل استفاده مصرف کردنی
unavailable water
U
رطوبت غیر قابل استفاده
unserviceable
U
وسایل غیر قابل استفاده
indicator
U
نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
setting up
U
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
repertoire
U
لیست حروفی که قابل نمایش یاچاپ هستند
set
U
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
sets
U
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
reentrable program
U
برنامه قابل بازگذشت
portable program
U
برنامه قابل انتقال
portable program
U
برنامه قابل حمل
readying
U
که منتظر است تا قابل استفاده شود
ready
U
که منتظر است تا قابل استفاده شود
readies
U
که منتظر است تا قابل استفاده شود
readied
U
که منتظر است تا قابل استفاده شود
through the green
U
منطقه قابل استفاده در بازی گلف
programmable terminal
U
ترمینال قابل برنامه ریزی
portable
U
که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند
acceptance credit
U
اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
unix
U
یک سیستم عاملی که براحتی قابل استفاده است
blast through alphanumerics
U
حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
programmable calculator
U
ماشین حساب قابل برنامه نویسی
hardest
U
که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
redefine
U
تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی
pla
U
ارایه منطقی قابل برنامه نویسی
harder
U
که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
redefined
U
تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی
redefines
U
تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی
hard
U
که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
redefining
U
تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی
ends
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
commonest
U
تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
end
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ended
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
usable
U
آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
common
U
تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
single
U
ریبون چاپگر که فقط یک بار قابل استفاده است
commoners
U
تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
chargeable
U
مین نیرو و پس از بین رفتن آن قابل استفاده است
microwriter
U
صفحه کلید و نمایش قابل حمل برای تایپ در حین سفر
information
U
دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد
field
U
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
fields
U
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
fielded
U
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
What You See Is All You Get
U
برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد.
EAPROM
U
گونهای EAROM که قابل برنامه ریزی است
chunking along
U
عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
electrically
U
نوعی EAROM که قابل برنامه ریزی است
fpla
U
ارایه منطقی قابل برنامه ریزی میدان
common
U
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
share
U
پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
commonest
U
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
shared
U
پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
effective
U
آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
shuttled
U
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttle
U
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttles
U
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
sound
U
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
critical path analysis
U
منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
shares
U
پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
cryogenic materials
U
مواد یا الیاژهایی که دردماهای بسیار پایین قابل استفاده اند
i/o
U
که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
multi strike printer ribbon
U
ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
sounds
U
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
soundest
U
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sounded
U
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
commoners
U
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
available
U
کوچکترین واحد یا نقط ه صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است
scanners
U
وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست
scanner
U
وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست
trapezoidal distortion
U
اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
blasts
U
ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
zeroes
U
پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
addressable
U
نشانه گری که محل آن قابل برنامه ریزی است
zeros
U
پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
cursor
U
نمایشگری که موقعیت آن در صفحه قابل برنامه ریزی است
variable
U
شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
variables
U
شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
zero
U
پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
blast
U
ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
cursors
U
نمایشگری که موقعیت آن در صفحه قابل برنامه ریزی است
nonerasable storage
U
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
desk accessories
U
وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
storage
U
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
sector
U
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector
U
جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sectors
U
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com