English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cloud design U طرح ابری که بیشتر در فرش های چینی دیده می شود و حالتی از ابر را نشان می دهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cloud lattice design U طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
Murghi rugs U فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
rainbow border U حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
Chrysanthemum design U طرح گل داوودی که بیشتر در فرش های چینی بکار می رود
calyx U طرح حقه یا کاسه گل که حالتی از گل شاه عباسی و یا گل ختایی را نشان می دهد
positive U که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
peony U طرح شقایق فرنگی [این طرح در فرش های چینی و مفول رواج داشته و بیشتر حاشیه ها را با آن پر می کنند.]
Ensi U [نوعی قالیچه پرده آویز بین ترکمن ها بر سر درب ورودی به چادر استفاده می شود و حالتی از پنجره را نشان می دهد.]
lotus U [نوعی گل نیلوفر آبی مصری که در فرش های چینی بیشتر بکار رفته و نشانه مذهب، تکامل، خلوص و زیبائی بوده و شباهتی با گل ختائی دارد.]
acanthus design U طرح پیچک [الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود]
trefoil design U طرح های سه گوش [بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.]
yin yang U مرد و زن [نمادی که در فرش های چینی بکار رفته و مفهوم از دو چیز متضاد را نشان میدهد.]
cabbage rose U طرح گل رز کلمی که بیشتر بصورت گل های توپر و در نقشه های اروپایی و طرح گل فرنگ دیده می شود
virus U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
viruses U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
gem-set rug U قالچه جواهر نشان [بیشتر در هند رواج داشته و قدمت آن به بیش از صد سال می رسد.]
sinicism U متابعت از اداب ورسوم چینی چینی پرستی
sinicize U جنبه چینی دادن چینی کردن
You have to watch your diet more [carefully] and get more exercise. U شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
Loudon's hollow wall U [دیوار آجری با دونوع آجر چینی کله راسته و راسته چینی]
saw tooth U دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
bandwidth U صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
hands of Fatima U طرح دستان فاطمه [نوعی فرش محرابی که در آن دو نگاره کف دست استفاده می شود و جلوه ای از حالت سجود یک مسلمان و اشاره به اصول دین را نشان می دهد. این طرح بیشتر مربوط به قفقاز و شرق ترکیه بوده است.]
clouded U ابری
reeky U ابری
cloudy U ابری
nubilous U ابری
overcast U ابری
heavier U ابری
flossflower U گل ابری
heaviest U ابری
acloud U ابری
heavy U ابری
heavies U ابری
nebula U ابری
nebulose U ابری
nedula U ابری
thicker U تیره ابری
sponginess U حالت ابری
veil nebula U ابری پرده
thickest U تیره ابری
nebulosity U حالت ابری
thick U تیره ابری
star nebula U ابری ستارهای
star cloud U ابری ستارهای
crab nebula U ابری خرچنگی
ring nebula U ابری حلقوی
tarantula nebula U ابری طلاماهی
obnubilate U ابری کردن
emission nebula U ابری تشعشعی
orion nebula U ابری جبار
dummbbell nebula U ابری دمبل
lagoon nebula U ابری مرداب
gloom U ابری بودن
horsehead nebula U ابری سراسب
dapple U لکه ابری
planetary nebula U ابری سیارهای
aquarius nebula U ابری دلو
flecker U ابری کردن
owl nebula U ابری جعد
to overcloud U ابری شدن [هوشناسی]
extragalactic nebula U ابری برون کهکشانی
to cloud over U ابری شدن [هوشناسی]
heavily overcast U ابری پوشیده [ هواشناسی]
overcloud U ابری یا تیره شدن
It is cloudy. U هوا ابری است.
heavily overcast U ابری متراکم [هواشناسی]
horsehead nebula U ابری کله اسبی
lyraring nebula U ابری حلقوی شلیاق
marbleize U رنگ ابری کردن
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
marbles U رنگ ابری زدن مرمرنماکردن
emission nebula U ابری نشری سحابی گسیلشی
marble U رنگ ابری زدن مرمرنماکردن
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
trimorphous U سه حالتی
trimorph U سه حالتی
expressional U حالتی
inexpressiveness U بی حالتی
two state U دو حالتی
discretionary U خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry U دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
two state jump U جهش دو حالتی
state equation U معادله حالتی
degenerating U چند حالتی
degenerates U چند حالتی
two state circuit U مدار دو حالتی
two state variable U متغییر دو حالتی
degenerate U چند حالتی
dichotomy U دو حالتی دورستگی
dichotomies U دو حالتی دورستگی
degenerated U چند حالتی
multiphase U چند حالتی
two state algebra U جبر دو حالتی
trigon U سه حالتی ستاره سه تایی
desperateness U حالتی که بیرون ازامیدباشد
impasse U حالتی که از ان رهایی نباشد
to get into U دچار [حالتی] شدن
strike an attitude U حالتی بخود گرفتن
to fall into U دچار [حالتی] شدن
degeneracy U چند حالتی بودن
demurred U در CL حالتی است که مدعی علیه
demur U در CL حالتی است که مدعی علیه
passage U انتقال از حالتی به حالت دیگر
demurring U در CL حالتی است که مدعی علیه
demurs U در CL حالتی است که مدعی علیه
passages U انتقال از حالتی به حالت دیگر
helmcloud U ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
On Thursday it will be variably cloudy [cloudy with sunny intervals] . U پنجشنبه هوا بطور متغیر ابری و مدتی صاف خواهد بود.
emergencies U حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
emergency U حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
the greenish hue of blue U حالتی از رنگ ابی که به سبزی بزند
thunderhead U توده ابری که حاشیه اش سفیداست وقبل از رعد وبرق دراسمان فاهر میشود
roll reversal U حالتی که سبب معکوس شدن کنترل میگردد
recognition U و تبدیل به حالتی که بتواند وارد کامپیوتر شود
tactical reconnaissance U براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
mergers U حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
hand inhand poition U رقص در حالتی که بدن هر دورقصنده به یک سمت است
merger U حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
markings U نشان دار سازی نشان
poniter U نشان دهنده نشان گیرنده
marking U نشان دار سازی نشان
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
double adultery U زنای محصنه در حالتی که مرتکب ان مرد زن دار باشد
recognition U و به حالتی تبدیل میکند که به تواند وارد کامپیوتر شود
gold standards U حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
optical U و آنها را به حالتی تبدل میکند که کامپیوتر پردازش کند
tie in sales U حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
remainder U حالتی که وجودیافتن امری منوط به تحقق امر دیگری باشد
Hypergraphia U [حالتی رفتاری مشخص شده با اشتیاق شدید برای نوشتن]
eyes U دیده
eye water U اب دیده
eyeing U دیده
eying U دیده
eye U دیده
Chinese U چینی ها
sinitic U چینی
brick bond U رج چینی
joss U بت چینی
china U چینی
porcelain U چینی
Chinese U چینی
bond U رج چینی
Chinese U زن چینی
masonry bond U رج چینی
maying U گل چینی
limit load U بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
gold import point U حالتی است که کشور خریداری کننده کالابه جای ارز یا پول
dro U حالتی از رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده خود را از دست میدهد
interlocking directorate U حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
inflationary gap U وقتی اقتصاد کشور در حالتی باشدکه اشتغال کامل محسوس بوده
Floret [rosette] U [طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
margin land U حالتی که بازده زمین فقط جبران پرداخت هزینه ها واستهلاکات را بکند
decompression U تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
enntinel U دیده بان
worldly wise U جهان دیده
scouted U دیده وری
hardened steel U فولاد اب دیده
pitched U تهیه دیده
lookout U دیده بان
feeder U دیده بان
in sight U دیده شدنی
scout car U خودرو دیده ور
feeders U دیده بان
scouting U دیده وری
damaged U خسارت دیده
worldly-wise U جهان دیده
imperceptible U دیده نشدنی
indiscernible U دیده نشدنی
observer U دیده بان
sightless U دیده نشده
observers U دیده بان
visible U دیده شدنی
vedette U دیده ورسوار
unsight U دیده نشده
scout U دیده وری
lookouts U دیده بان
feelers U دیده بان
scouts U دیده وری
feeler U دیده بان
eyeless U بی بصیرت بی دیده
light struck U نور دیده
lost U زیان دیده
light of one's eyes U نور دیده
invisible U دیده نشدنی
monitoring U دیده بانی
PCU U وسیله تبدیل سیگنالهای ورودی و خروجی و دستورات به حالتی که رسانه جانبی بفهمد
bump U حالتی در پرواز که هنگام افزایش ناگهانی سرعت افقی باد بوجود می اید
armed peace U حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
interrupt U حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند
interrupts U حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند
interrupting U حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند
porcelaine U فرف چینی
vintages U انگور چینی
porcellaneous U از جنس چینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com