English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
historical necessity U ضرورت تاریخی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prehistorical U پیش تاریخی وابسته به قبل از تاریخ ماقبل تاریخی
historical materialism U ماده گرایی تاریخی ماتریالیسم تاریخی
monument U لوحه تاریخی اثر تاریخی
monuments U لوحه تاریخی اثر تاریخی
historic character U [شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
necessity U ضرورت
requisiteness U ضرورت
instancy U ضرورت
exigencies U ضرورت
exigency U ضرورت
requisteness U ضرورت
cogency U ضرورت
essentiality U ضرورت
momentousness U ضرورت
indispensability U ضرورت
essentialness U ضرورت
need U ضرورت
needed U ضرورت
needing U ضرورت
urgency U ضرورت
inevitably U به ضرورت
inevitability U ضرورت
urgency of need U ضرورت نیاز
vital necessity U ضرورت حیاتی
exigency U ضرورت اضطرار
exigencies U ضرورت اضطرار
police licence U ضرورت شعری
poetical licence U ضرورت شعری
materiality U جنبه مادی ضرورت
exigence U ضرورت موقع تنگ
case of necessity U حالت الزام و ضرورت
in case of emergency U درموقع تنگ وقت ضرورت
short game U ضرورت کنترل ضربههای کوتاه
historical U تاریخی
historic U تاریخی
epochal U تاریخی
monumental U تاریخی
to drag in a subject U موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
historical process U فرایند تاریخی
historical process U پویش تاریخی
historical theories U نظریههای تاریخی
metachronism U اشتباه تاریخی
quasi historical U نیم تاریخی
ogygian U ماقبل تاریخی
parachronism U اشتباه تاریخی
chronological U بترتیب تاریخی
heritage asset U میراث تاریخی
historical method U روش تاریخی
metachronism U لغزش تاریخی
coevality U هم تاریخی معاصری
chronologic U بترتیب تاریخی
prehistoric U ماقبل تاریخی
historcicism U مکتب تاریخی
prehistoric U پیش تاریخی
historical dynamism U دینامیسم تاریخی
historical dynamism U پویایی تاریخی
historical dynamism U پویائی تاریخی
historical development U سیر تاریخی
historical development U توسعه تاریخی
iron rations U جیره بسیارکم که سربازفقط هنگام ضرورت سخت میتواندبان دست بزند
chronologic U دارای تسلسل تاریخی
epochs U عصرتاریخی حادثه تاریخی
epoch U عصرتاریخی حادثه تاریخی
historical determinism U جبر گرایی تاریخی
they are of no historical U هیچ اهمیت تاریخی ندارد
chronogram U نشان دادن سنوات تاریخی
euhemerism U اساس تاریخی برای افسانه ها
He delivered a historic speech. U نطق تاریخی یی ایراد کرد
Celtic cross U [چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
philologist U ویژه گر درزبانشناسی تاریخی وتطبیقی
vandalize U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalized U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalised U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalising U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
euhemerize U اساس تاریخی قائل شدن برای
vandalizes U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
time capsule U محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
mundane era U تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
protohistory U مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
vandalizing U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
cromlech U ساختمان سنگهای ماقبل تاریخی بشکل تپه
red letter day <idiom> U روزی که به علت واقعهای روز تاریخی است
menhir U سنگ تاریخی بلندوراست که درافریقاو اروپایافت میشود
moses antedates zoroastes U موسی ازحیث سال تاریخی پیش از زردتشت بوده است
geochronology U شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
historcicism U فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
philological U وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
accumulation U [مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
philology U زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
date of acquisition U تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
association for computers and humanities U یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
dye analysis U [آنالیز کردن رنگینه های بکار رفته در فرش جهت تعیین طول عمر فرش و سابقه تاریخی نوع رنگینه]
pictorial rug U قالیچه های تصویری [قالیچه های پرتره] [در اینگونه فرش ها نگاره های معمول فرش ها استفاده نمی شود و در آن از تصاویر انسان، حیوان، طبیعت، بناها و حوادث تاریخی بهره می گیرند. به آن نقش غلط نیز می گویند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com