Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (30 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
spike
U
ضربه زدن یا مجروح کردن کسی با میخ ته کفش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wounds
U
مجروح کردن
wounding
U
مجروح کردن
wound
U
مجروح کردن
lacerate
U
مجروح کردن ازردن
wound
U
جریحه مجروح کردن
wounds
U
جریحه مجروح کردن
frets
U
جویدن مجروح کردن
fret
U
جویدن مجروح کردن
lacerates
U
مجروح کردن ازردن
wounding
U
جریحه مجروح کردن
lacerating
U
مجروح کردن ازردن
wounded
U
مجروح
ulcerous
U
مجروح
injured
U
مجروح
lacerable
U
مجروح شدنی
critically wounded
U
شدیدا مجروح
lacerated
U
قلب مجروح
bowline on the bight
U
گره مجروح کش
critically wounded
U
مجروح خطرناک
lancination
U
مجروح سازی
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
There are people injured.
چند نفر مجروح شده اند.
calk
U
: سرخوردن روی یخ بانعل یالگد اسب مجروح شدن
Many people were hurt when the boiler exploded.
U
وقتیکه دیگ بخار ترکید خیلیها مجروح شدند
year and day
U
مدتی که اگر مجروح ضمن ان بمیردموضوع قتل عمد تلقی میشود
punted
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
U
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
tae
U
پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
crosser
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
pelts
U
شتاب کردن ضربه
pelted
U
شتاب کردن ضربه
strike blind
U
با ضربه کور کردن
pelt
U
شتاب کردن ضربه
to give somebody a blow
U
به کسی ضربه وارد کردن
sway away
U
رد کردن ضربه با حرکت بدن
shoulder block
U
سد کردن حریف با ضربه شانه
knockouts
U
ضربه فنی کردن از پا در اوردن
to strike something open
U
با ضربه چیزی را باز کردن
knockout
U
ضربه فنی کردن از پا در اوردن
to knock something open
U
با ضربه چیزی را باز کردن
sclaff
U
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
dropped goal
U
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
kayo
U
ناک اوت کردن ضربه فنی
kwon
U
ضربه زدن بادست و خرد کردن با پا
drop goal
U
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
field goal
U
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
to rifle the ball into the goal
U
با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
shank
U
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
chop
U
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
chopped
U
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
clinched
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
to chip
[to chop off]
U
لپ پریده شدن
[کردن]
[با ضربه جدا کردن]
[تکه تکه یا ریز ریز کردن]
to hit
U
اصابت کردن
[برخورد کردن]
[ضربه زدن ]
[زدن]
placekick
U
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
loft
U
ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
lofts
U
ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
clear
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearer
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clears
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearest
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
indian check
U
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
hitting
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hit
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
stroked
U
ضربه
thud
U
ضربه
stroking
U
ضربه
thudded
U
ضربه
shockproof
U
ضد ضربه
strokes
U
ضربه
thuds
U
ضربه
impacts
U
ضربه
thudding
U
ضربه
kicks
U
ضربه
surges
U
ضربه
popped
U
ضربه
pops
U
ضربه
slugger
U
ضربه زن
hacks
U
ضربه
hacked
U
ضربه
hack
U
ضربه
left
U
ضربه چپ
double kick
U
دو ضربه پی در پی
shot
U
ضربه
pulsed
U
ضربه
pulse
U
ضربه
pushes
U
ضربه
pushed
U
ضربه
push
U
ضربه
pop
U
ضربه
kick
U
ضربه با پا
kicks
U
ضربه با پا
kicking
U
ضربه
kicking
U
ضربه با پا
kicked
U
ضربه
surge
U
ضربه
tits
U
ضربه
surged
U
ضربه
impluse
U
ضربه
kicked
U
ضربه با پا
tit
U
ضربه
kick
U
ضربه
shots
U
ضربه
interrupter
U
ضربه گر
bonking
U
ضربه بر سر
shocked
U
ضربه
shock
U
ضربه
bonked
U
ضربه بر سر
strikeless
U
بی ضربه
blows
U
ضربه
blow
U
ضربه
whang
U
ضربه
bonks
U
ضربه بر سر
butting
U
ضربه با سر
sole trap
U
ضربه با کف پا
butt joint
U
ضربه
mishit
U
ضربه بد
antiknock
U
ضد ضربه
sole of the foot kick
U
ضربه با کف پا
sole kick
U
ضربه با کف پا
impulses
U
ضربه
impulse
U
ضربه
stroke
U
ضربه
brunt
U
ضربه
flaps
U
ضربه
flapped
U
ضربه
flap
U
ضربه
collisions
U
ضربه
collision
U
ضربه
impact
U
ضربه
shock proof
U
ضد ضربه
head
U
ضربه با سر
bonk
U
ضربه بر سر
yee jupkki
U
ضربه پا
shocks
U
ضربه
tossed
U
ضربه بلند
clumps
U
ضربه سنگین
punches
U
ضربه با مشت
slugging
U
ضربه زنی
punched
U
ضربه با مشت
dabber
U
ضربه زدن
clump
U
ضربه سنگین
punch
U
ضربه با مشت
brisance
U
ضربه انفجاری
bumper
U
ضربه گیر
clumping
U
ضربه سنگین
toss
U
ضربه بلند
penalty hit
U
ضربه ازاد
clumped
U
ضربه سنگین
connect
U
ضربه کارساز
jolts
U
تکان ضربه
drop shot
U
ضربه دراپ
penalty flick
U
ضربه پنالتی
quash
U
با ضربه زدن
pushed
U
ضربه فشاری
push
U
ضربه فشاری
percussion drill
مته ضربه ای
lollipop
U
ضربه اسان
tossing
U
ضربه بلند
quashed
U
با ضربه زدن
penalty kick
U
ضربه پنالتی
lollipops
U
ضربه اسان
shock waves
U
موج ضربه
pushes
U
ضربه فشاری
shock
U
ضربه تکان
blasts
U
ضربه انفجار
jolting
U
تکان ضربه
jolted
U
تکان ضربه
play
U
ضربه به توپ
blast
U
ضربه انفجار
rapping
U
ضربه زدن
cut under
U
ضربه زیردست
spot kick
U
ضربه کاشته
jolt
U
تکان ضربه
first strike
U
اولین ضربه
tosses
U
ضربه بلند
ushiro geri
U
ضربه پا به پشت
overhead stroke
U
ضربه از بالای سر
bumpers
U
ضربه گیر
finishing blow
U
ضربه مرگ
drive
U
ضربه درایو
percussion
U
ضربه زدن
c. degrace
U
ضربه مرگ
traumatism
U
ضربه تصادم
kill shot
U
ضربه محکم
drives
U
ضربه از پایین
drives
U
ضربه درایو
hook
U
تله ضربه
scissors kick
U
ضربه قیچی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com