Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
free list
U
صورت مجانی ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
franked
U
مجانی
freeing
U
مجانی
freed
U
مجانی
free of charge
U
مجانی
frank
U
مجانی
free
U
مجانی
franker
U
مجانی
gratuitous
U
مجانی
frankest
U
مجانی
free of cost
U
مجانی
free of expense
U
مجانی
frees
U
مجانی
honorary
U
مجانی
franking
U
مجانی
franks
U
مجانی
postage-free
<adj.>
U
ارسال مجانی
gratuitousness
U
مجانی بودن
freeboard
U
غذاومنزل مجانی
free entrance
U
ورود مجانی
quarters in kind
U
مسکن مجانی
delivery free
U
حمل مجانی
gratis
U
مجانی ازاد
free of forwarding costs
<adj.>
U
ارسال مجانی
free of shipping costs
<adj.>
U
ارسال مجانی
free shipping
<adj.>
U
ارسال مجانی
free sample
U
نمونه مجانی
freeing
U
بطور مجانی ازادکردن
freed
U
بطور مجانی ازادکردن
frees
U
بطور مجانی ازادکردن
to go backpacking
U
مجانی سوار شدن
gratuitous
U
غیر معوض مجانی
pay patient
U
مریض غیر مجانی
free
U
بطور مجانی ازادکردن
to hitch
U
مجانی سوار شدن
complimentary supply
U
خدمات یا کلاهای مجانی
to hitchhike
U
مجانی سوار شدن
rain check
U
بلیط مجانی یا مجدد
ragged school
U
اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
There is no harm in trying.
U
امتحانش مجانی است (ضرر ندارد )
knight service
U
تصرف مجانی ملک دربرابرخدمت نظامی
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
rain check
<idiom>
U
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom
U
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions
U
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
basics
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
version
U
صورت
versions
U
صورت
roster
U
صورت
listing
U
صورت
rosters
U
صورت
images
U
صورت
faces
U
صورت
roll
U
صورت
image
U
صورت
effigies
U
صورت
phases
U
صورت
phased
U
صورت
providing
U
در صورت
circumstantially
U
در صورت
statements
U
صورت
coat card
U
صورت
statement
U
صورت
medals
U
صورت
conformational isomers
U
هم صورت
form
U
صورت
forms
U
صورت
conformer
U
هم صورت
effigy
U
صورت
medal
U
صورت
phase
U
صورت
rolls
U
صورت
formed
U
صورت
rolled
U
صورت
listings
U
صورت
face
U
صورت
shapes
U
صورت
constellations
U
صورت
freckle
U
لک صورت
physiognomy
U
صورت
list
U
صورت
file
U
صورت
figuring
U
صورت
figures
U
صورت
figure
U
صورت
physiognomies
U
صورت
filed
U
صورت
shape
U
صورت
hue
U
صورت
hues
U
صورت
kalendar
U
صورت
facies
U
صورت
mazard
U
صورت
visages
U
رو صورت
visage
U
رو صورت
invoicing
U
صورت
invoices
U
صورت
invoice
U
صورت
invoiced
U
صورت
slips
U
صورت
slip
U
صورت
constellation
U
صورت
slipped
U
صورت
on the Q.T.
<idiom>
U
به صورت سری
burble
U
جوش صورت
serials
U
و به صورت سری
burbles
U
جوش صورت
serial
U
و به صورت سری
conditionality
U
صورت شرطی
burbling
U
جوش صورت
complement form
U
صورت متمم
veiling
U
تور صورت
unfigured
U
بی صورت ساده
court card
U
صورت :شاه
formulation
U
صورت بندی
if necessary
U
در صورت لزوم
to put in to shape
U
سر و صورت دادن
carte
U
صورت غذا
isolating
U
به صورت الکتریکی
isolates
U
به صورت الکتریکی
decrepitation
U
صورت نمکی
if need be
U
در صورت بایست
to take an inventory of
U
صورت دارایی
transfiguration
U
تبدیل صورت
waveform
U
به صورت موج
white face
U
جانورسفید صورت
reorganization
U
صورت جدید
impanel
U
در صورت نوشتن
inventory
U
صورت کالا
inventory
U
صورت اموال
if possible
U
در صورت توانایی
similitude
U
شباهت صورت
face powders
U
پودر صورت
faceless
U
بدون صورت
celestial body
U
صورت فلکی
if so
U
در صورت مثبت
imbody
U
صورت خارجی
At any rate . In any case . Anyway .
U
درهر صورت
certificate of expenditure
U
صورت حساب
isolate
U
به صورت الکتریکی
face powder
U
پودر صورت
complement form
U
صورت متممی
BS
U
صورت فروش
incarnation
U
صورت خارجی
clear text
U
به صورت کشف
certificate of expenditure
U
صورت هزینه
incarnations
U
صورت خارجی
forgeries
U
صورت سازی
if possible
U
در صورت امکان
forgery
U
صورت سازی
It didnt come off. It didnt take place.
U
صورت نگرفت
transformation
U
تبدیل صورت
face cream
U
کرم صورت
erythema
U
گل انداختن صورت
on foot
U
به صورت پیاده
facet
U
صورت کوچک
enumeration
U
صورت ریز
outside appearance
U
صورت فاهر
outward show
U
صورت فاهر
archetypes
U
صورت ازلی
archetype
U
صورت ازلی
portraiture
U
نقاشی از صورت
roster
U
صورت کار
constellations
U
صورت فلکی
accomplishing
U
صورت گرفتن
constellation
U
صورت فلکی
accomplish
U
صورت گرفتن
formalism
U
صورت گرایی
normalized form
U
صورت هنجار
accomplishes
U
صورت گرفتن
numerator
U
صورت کسر
normal form
U
صورت هنجار
normal form
U
صورت عادی
rosters
U
صورت کار
rosters
U
صورت نگهبانی
record
U
صورت مذاکرات
roster
U
صورت نگهبانی
stop list
U
صورت متخلفین
difference tone
U
صورت افتراقی
the brush
U
صورت گری
bills of fare
U
صورت غذا
f.artery
U
شریان صورت
face card
U
ورق صورت
schedule
U
صورت فهرست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com