English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (8895 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
schedule U صورت فهرست
scheduled U صورت فهرست
schedules U صورت فهرست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
menu U صورت غذا فهرست انتخاب
menus U صورت غذا فهرست انتخاب
rota U صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rotas U صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
list of books U فهرست یا صورت کتابها
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
Other Matches
vehicle summary U فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklisted U فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklists U فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklist U فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting U فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordance U فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordances U فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
active list U فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
waiting lists U فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
picking list U فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
waiting list U فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
part list U فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
glossaries U فهرست معانی فهرست لغات
glossary U فهرست معانی فهرست لغات
indexes U فهرست فهرست اعلام
index U فهرست فهرست اعلام
indexed U فهرست فهرست اعلام
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
slips U فهرست
roster U فهرست
tabling U فهرست
tables U فهرست
indexed U فهرست
concordances U فهرست
tabled U فهرست
cataloged U فهرست
checklist U فهرست
rolled U فهرست
indexless U بی فهرست
kalendar U فهرست
directory U فهرست
cataloging U فهرست
roll U فهرست
indexes U فهرست
inventory U فهرست
slip U فهرست
slipped U فهرست
rosters U فهرست
list U فهرست
directories U فهرست
phraseology U فهرست
index U فهرست
b.d catalogue U فهرست بی . دی
catalogue U فهرست
catalogs U فهرست
concordance U فهرست
catalogued U فهرست
repertory U فهرست
catalogues U فهرست
cataloguing U فهرست
rolls U فهرست
catalog U فهرست
table U فهرست
file U فهرست
filed U فهرست
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
mailing list U فهرست پستی
short-list U فهرست کوتاه
who's who U فهرست رجال
directories U فهرست راهنما
parts list U فهرست قطعات
tabled U در فهرست نوشتن
volume table of constants U فهرست راهنما
short-listing U فهرست کوتاه
short-listed U فهرست کوتاه
part list U فهرست اجزاء
tabling U در فهرست نوشتن
listings U فهرست نویسی
hit lists U فهرست ضربه
rigging warrant U فهرست وسایل
requirements list U فهرست نیازمندیها
tables U در فهرست نوشتن
problem checklist U فهرست مشکلات
table of replaceable partes U فهرست قطعات
load manifest U فهرست بار
mailing lists U فهرست پستی
hit list U فهرست ضربه
star catalogue U فهرست ستارگان
listing U فهرست نویسی
subdirectory U فهرست فرعی
subject index U فهرست موضوعی
price list U فهرست قیمت
table U در فهرست نوشتن
timetabled U گاه فهرست
bill of goods U فهرست تجارتی
bill of material U فهرست مواد
bill of materials U فهرست مواد
bill of quantites U فهرست مقادیر
bill of quantities U فهرست مقادیر
black list U فهرست سیاه
cargo manifest U فهرست بار
catalog U کتاب فهرست
catalog U فهرست کردن
catalog U به فهرست بردن
glossaries U فهرست معانی
registries U دفتر فهرست
registry U دفتر فهرست
timetables U گاه فهرست
indexes U فهرست شاخص
timetabling U گاه فهرست
indexed U فهرست شاخص
indexed U فهرست راهنما
tariffs U فهرست نرخها
index U فهرست شاخص
index U فهرست راهنما
timetable U گاه فهرست
terrier U فهرست ما یملک
terriers U فهرست ما یملک
contents directory U فهرست محتویات
cross index U فهرست تقابلی
data dictionary U فهرست داده ها
gloss U فهرست معانی
rolls U فهرست پیچیدن
list price U فهرست قیمتها
messir catalogue U فهرست مسیه
nomenclauture U فهرست اصطلاحات
nomenelature U فهرست اصطلاحات
rolled U فهرست پیچیدن
nominal list U فهرست نامها
vocabulary U فهرست لغات
vocabularies U فهرست لغات
roll U فهرست پیچیدن
register U لیست یا فهرست
registering U لیست یا فهرست
tabulates U فهرست کردن
display menu U فهرست نمایش
elench U ردمنطقی فهرست
tabulated U فهرست کردن
tabulate U فهرست کردن
excused list U فهرست معاف ها
file index U فهرست پرونده
handlist U فهرست دستی
handlist U فهرست مختصر
glossary U فهرست معانی
registers U لیست یا فهرست
directory U فهرست راهنما
inventory U فهرست موجودی
cataloged U فهرست کردن
list U در فهرست نوشتن
catalogued U فهرست کردن
cataloged U کتاب فهرست
cataloguing U فهرست کردن
catalogued U کتاب فهرست
list U فهرست کردن
list U در فهرست واردکردن
cataloguing U کتاب فهرست
catalogue U فهرست کردن
catalogue U کتاب فهرست
catalogs U کتاب فهرست
tariff U فهرست نرخها
menu U فهرست انتخاب
cataloging U فهرست کردن
indexes U فهرست راهنما
menus U فهرست خوراک
catalogues U فهرست کردن
catalogues U کتاب فهرست
menus U فهرست انتخاب
short-lists U فهرست کوتاه
cataloging U کتاب فهرست
catalogs U فهرست کردن
menu U فهرست خوراک
indexing U فهرست سازی
move list U فهرست بازیگران غیرفعال
main menu U فهرست انتخاب اصلی
Featured lists U فهرست های برگزیده
erratum U غلطنامه فهرست اغلاط
map index U فهرست شاخص نقشه ها
cataloguer U ثبات فهرست نگار
beadroll U فهرست اسامی تسبیح
nomenclator U فهرست لغات و اسامی
nomenclature U فهرست علائم واختصارات
new general catalogue U فهرست عمومی نوین
logs U فهرست لیست پیمودن
map reference U فهرست شناسایی نقشه
post indexing U فهرست سازی بعدی
list price U قیمت فهرست شده
binnacle list U فهرست استراحت پزشکی
poll U فهرست نامزدهای انتخاباتی
schedules U فهرست راهنمای قانون
bill of quantities U فهرست کمی مواد
file directory U فهرست یا راهنمای فایل
bibliographic U مربوط به فهرست کتب
scheduled U فهرست راهنمای قانون
display menu U فهرست انتخاب نمایشی
bibliographical U مربوط به فهرست کتب
Recent search history Forum search
2purchase off the registry
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1در حلقه ها و مدولها در درس جبر چه مفهومی دارد؟ Socle
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
1nonconversation
1Finally, standard notation is used throughout, with clarifications provided as needed.
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
1the rate of diffusion will be less than if the pure solvent was exposed to the air
1range check
1In dubio mitius
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com