Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
protocol
U
صورت جلسه ازمایش
protocols
U
صورت جلسه ازمایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
minute
U
صورت جلسه
minutes
U
صورت جلسه
record
U
صورت جلسه سابقه
protocol
U
صورت جلسه کنفرانس
protocols
U
صورت جلسه کنفرانس
proces verbal
U
صورت جلسه نشست نامه
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
minute
U
خلاصه ساختن صورت جلسه نوشتن
sederunt
U
جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
for two weeks
U
جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
use testing
U
ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method
U
عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout
U
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assays
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
flight test
U
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test
U
ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
test element
U
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
soil examination
U
بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test
U
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
confident test
U
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
flight test
U
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test
U
ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
environmental test
U
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester
U
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
session
U
جلسه
meet
U
: جلسه
meets
U
: جلسه
seance
U
جلسه
meetings
U
جلسه
meeting
U
جلسه
sitting
U
جلسه
sittings
U
جلسه
sessions
U
جلسه
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
order of the day
U
دستور جلسه
special session
U
جلسه مخصوص
agenda
U
دستور جلسه
reunion
U
تجدید جلسه
reunions
U
تجدید جلسه
agendas
U
دستور جلسه
chairmen
U
رئیس جلسه
nonresident
U
غیرحاضر در جلسه
chairman
U
رئیس جلسه
chairpersons
U
رئیس جلسه
chairperson
U
رئیس جلسه
court session
U
جلسه دادگاه
general meeting
U
جلسه عمومی
meeting
U
انجمن جلسه
in the meeting of d may
U
در جلسه سوم می
public session
U
جلسه علنی
meetings
U
انجمن جلسه
walkouts
U
اعتصاب ,ترک جلسه
convened
U
تشکیل جلسه دادن
walkout
U
اعتصاب ,ترک جلسه
convocation
U
جلسه عمومی دانشجویان
to hold a session
U
جلسه منعقد کردن
spectators
U
مستمعین جلسه دادگاه
to hold a meeting
U
جلسه منعقد کردن
private session
U
جلسه غیر علنی
cabinet council
U
جلسه هیات وزیران
bull session
U
جلسه محاوره ومرور
convening
U
تشکیل جلسه دادن
The meeting was postponed.
U
جلسه را عقب انداختند
convenes
U
تشکیل جلسه دادن
convene
U
تشکیل جلسه دادن
marathon
U
جلسه گروهی طولانی
the house went into secret session
U
مجلس جلسه سری
seance
U
جلسه احضارارواح وغیره
seance
U
جلسه احضار روح
special session
U
جلسه فوق العاده
marathons
U
جلسه گروهی طولانی
sitting in camera
U
جلسه خصوصی دادگاه
sitting in camera
U
جلسه غیر علنی
work out
U
برنامه یک جلسه تمرین
stags
U
جلسه یا مهمانی مردانه
rehearing
U
جلسه دادرسی مجدد
convocations
U
جلسه عمومی دانشجویان
stag
U
جلسه یا مهمانی مردانه
critique
U
جلسه انتقاد بعد ازعملیات
open the meeting
U
رسمیت جلسه را اعلام کردن
presided
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
adjournment
U
احاله رسیدگی به جلسه بعد
presiding
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
adjournments
U
احاله رسیدگی به جلسه بعد
preside
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
critiques
U
جلسه انتقاد بعد ازعملیات
presides
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
critic report
U
گزارش نتیجه جلسه انتقاد
Those who attended the meeting.
U
کسانیکه در جلسه حاضر بودند
to sit
U
درباره موضوعی جلسه کردن
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
The date of the meeting has been advanced.
U
تاریخ جلسه جلو افتاده است
masters of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
call a metting
U
تعیین وقت و دعوت برای جلسه
committee
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committees
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
master of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
seminar
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
seminars
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
quorum
U
حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting.
U
من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
briefings
U
جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
briefing
U
جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
hansardize
U
متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
convoke
U
برای تشکیل جلسه وشورایاکمیسیون دعوت کردن
agenda
U
لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
agendas
U
لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
To conduct a meeting in an orderly manner.
U
جلسه ای رابا نظم وتر تیب اداره کردن
to call a meeting of the board of directors
U
برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
peremptory undertaking
U
تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
national educational computing conferenc
U
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
rom
U
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions
U
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
walkthrough
U
جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
experiments
U
ازمایش
trial
U
ازمایش
assays
U
ازمایش
trials
U
ازمایش
screening
U
ازمایش
shyest
U
ازمایش
experimented
U
ازمایش
assay
U
ازمایش
testing
U
ازمایش
experimentation
U
ازمایش
experiment
U
ازمایش
examen
U
ازمایش
vetting
U
ازمایش
shying
U
ازمایش
shyer
U
ازمایش
shy
U
ازمایش
shies
U
ازمایش
shied
U
ازمایش
g
U
ازمایش
experimenting
U
ازمایش
tested
U
ازمایش
tests
U
ازمایش
checking
U
ازمایش
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
test case
U
قضیه در ازمایش
weathring test
U
ازمایش فرسایش
quizzes
U
ازمایش کردن
temptation
U
ازمایش امتحان
test cases
U
قضیه در ازمایش
stripping test
U
ازمایش زدودن
temptations
U
ازمایش امتحان
testing time
U
زمان ازمایش
experiencing
U
تجربه ازمایش
experiences
U
تجربه ازمایش
spot test
U
ازمایش فوری
gauged
U
ازمایش کردن
experience
U
تجربه ازمایش
retrials
U
ازمایش مجدد
triaxial test
U
ازمایش سه بعدی
triaxial shear test
U
ازمایش سه محوری
turing's test
U
ازمایش تورینگ
triable
U
ازمایش کردنی
quiz
U
ازمایش کردن
trial and erroe
U
ازمایش و خطا
trial and error
U
ازمایش و خطا
trial and error
U
ازمایش ولغزش
test tube
U
لوله ازمایش
test tubes
U
لوله ازمایش
test piece
U
نمونه ازمایش
probation
U
ازمایش امتحان
test model
U
نمونه ی ازمایش
gauge
U
ازمایش کردن
experimentally
U
از راه ازمایش
examination
U
امتحان ازمایش
examinations
U
امتحان ازمایش
assays
U
ازمایش سنجش
test set
U
دستگاه ازمایش
gaff
U
ازمایش سخت
test bed
U
میز ازمایش
tries
U
سنجیدن ازمایش
try
U
سنجیدن ازمایش
test bed
U
صفحه ازمایش
test room
U
اطاق ازمایش
test specimen
U
نمونه ازمایش
test specimen
U
نمونه ی ازمایش
test series
U
سری ازمایش
test clip
U
گیره ازمایش
stripping test
U
ازمایش زدودگی
assay
U
ازمایش سنجش
tensile test
U
ازمایش کشش
tensile test
U
ازمایش کششی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com