English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
industrialization U صنعتی سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
high Sierra specification U روش استاندارد صنعتی برای ذخیره سازی داده روی ROM-CD
Other Matches
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
manufacturing U صنعتی
technical U صنعتی
industrial water U اب صنعتی
high wrought U صنعتی
industrial U صنعتی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
industrial union U اتحادیه صنعتی
industrial switch U کلید صنعتی
plant U واحد صنعتی
industrial relations U روابط صنعتی
industrial workers U کارگران صنعتی
industrial wastewater U فاضلاب صنعتی
industrial unit U واحد صنعتی
industrial unions U اتحادیههای صنعتی
industrializing U صنعتی کردن
vertical union U اتحادیه صنعتی
artistical U هنرامیز صنعتی
artificial magnet U مغناطیس صنعتی
industrialization U صنعتی شدن
industrial consumption U مصرف صنعتی
artless U غیر صنعتی
valve U شیر صنعتی
art bronze U برنز صنعتی
industrializes U صنعتی کردن
industrialization U صنعتی کردن
artful U ماهرانه صنعتی
polytechnics U دانشکده صنعتی
polytechnic U دانشکده صنعتی
industrialises U صنعتی کردن
industrial fluctuations U نوسانهای صنعتی
industrial espionage U جاسوسی صنعتی
engineering workshop U کارگاه صنعتی
commercial efficiency U بازده صنعتی
industrial electronic U الکترونیک صنعتی
polytechnical U دانشکده صنعتی
industrial economics U اقتصاد صنعتی
industrial disputes U اختلافات صنعتی
industrial frequency U فرکانس صنعتی
industrialism U سیستم صنعتی
industrial concern U بنگاه صنعتی
industrial chemistry U شیمی صنعتی
industrial building U بنای صنعتی
industrial building U ساختمان صنعتی
technical grade U خلوص صنعتی
industrialising U صنعتی کردن
industrial insurance U بیمه صنعتی
trade effluent U فضولات صنعتی
industrialize U صنعتی کردن
industrial area U منطقه صنعتی
technological U حرفهای صنعتی
plants U واحد صنعتی
mechnical U ماشینی صنعتی
applied economics U اقتصاد صنعتی
technologically U حرفهای صنعتی
industrial revolution U انقلاب صنعتی
producer buyer U خریدار صنعتی
industrial management U مدیریت صنعتی
industrial nations U کشورهای صنعتی
industrial psychology U روانشناسی صنعتی
interphase transformer loss U تلفات پیچک صنعتی
art casting U ریخته گری صنعتی
process of industrialization U فرایند صنعتی شدن
an artistic production U عمل یا کار صنعتی
producer advertising U تبلیغ محصولات صنعتی
applied economics engineer U مهندس اقتصاد صنعتی
pilot plant U واحد ازمایش صنعتی
index of industrial production U شاخص تولید صنعتی
industrial robot U دستگاه خودکار صنعتی
the industrial quarter of the U محله صنعتی شهر
industrial reserve army U ارتش ذخیره صنعتی
decreasing cost industry U هزینه نزولی صنعتی
industrial investment U سرمایه گذاری صنعتی
inartistically U بطور غیر صنعتی
industrial electric locomotive U لکوموتیو الکتریکی صنعتی
industrial classifications U طبقه بندی صنعتی
industrial capitalism U سرمایه داری صنعتی
industrial alternating current U جریان متناوب صنعتی
industrial workers of the world U کارگران صنعتی جهان
bric-a-brac U خرده ریز صنعتی
valve U ولو [شیر صنعتی]
manufactoring tape milling machine U دستگاه نورد صنعتی
trade fixtures U الات صنعتی نصب شده
industrial electronic computer U ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
articlcs of virtu U کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
industrializing U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrial instrument U دستگاه اندازه گیری صنعتی
Midlands U ناحیهی صنعتی در مرکز انگلستان
industrialising U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
Industrial Architecture U معماری خانه های صنعتی
pastiches U تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
industrializes U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
industrialize U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
metonymical U دارای صنعتی که انراmetonym گویند
industrialises U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
artlessly U بطور ساده یاغیر صنعتی
pastiche U تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
technologies U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technologically U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technological U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
industrial data collection device U دستگاه صنعتی جمع اوری داده
Industrial Aesthetic U [سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
labour intensive industry U صنعتی که به نیروی انسانی زیادی احتیاج دارد
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
pot-boilers U کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boiler U کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot boiler U کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
Industrial Park U [طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]
Industrialized building U [تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
din U سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها
pantechnicon U نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
pantechnicons U نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
an iconic statue U مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
value added U اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
maintenance U جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Luddites U هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
Luddite U هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
linear programming U برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
composite demand U تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
rs c U استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
pavement U کف سازی
individuation U تک سازی
individualization U تک سازی
individualizing U تک سازی
repk lection U پر سازی
bridgework U پل سازی
local anasthesia U سر سازی
flooring U کف سازی
compaction U تو پر سازی
deflexion U خم سازی
truncation U بی سر سازی
idolization U بت سازی
retortion U کج سازی
retortion U خم سازی
pavements U کف سازی
individualising U تک سازی
individualize U تک سازی
individualized U تک سازی
individualizes U تک سازی
individualises U تک سازی
individualised U تک سازی
padding U له سازی
stylization U مد سازی
flection U خم سازی
bridge building U پل سازی
substructures U زیر سازی
simulation U شبیه سازی
miniaturization U کوچک سازی
simulation U فاهر سازی
doping U ناخالص سازی
relocation U جابجا سازی
simulations U فاهر سازی
simulations U شبیه سازی
synchronizing U همزمان سازی
strangling U خفه سازی
integration U مجتمع سازی
cooling U خنک سازی
simulation U همانند سازی
mortar mixing U ملات سازی
notification U اگاه سازی
mythopoetic U اساطیر سازی
beautification U زیبا سازی
equating U هم ارز سازی
reclamation U اباد سازی
formulation U قاعده سازی
bedding U ثابت سازی
bedding U محکم سازی
fitting U جفت سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com