English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fishing chair U صندلی در قایق ماهیگیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
twisboat chair U قایق- صندلی تابدار
drift fishing U ماهیگیری از قایق شناور
boat net U تور ماهیگیری با قایق
float fishing U ماهیگیری با قایق متحرک
boat rod U چوب کلفت ماهیگیری با قایق
trolling U ماهیگیری با حرکت قایق و ازعقب ان
trolls U بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
troll U بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
bottom bouncing U ماهیگیری با قایق و تکان دادن پی درپی قلاب
sportfisherman U قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
rocking chairs U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chair U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
faldstool U صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
camp chair U صندلی سفری صندلی صحرایی
my chair was next his U صندلی من پهلوی صندلی اوبود
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
showboat U قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
seated U صندلی
seat U صندلی
box seat U صندلی لژ
stall U صندلی
chairing U صندلی
stalling U صندلی
jump seat U صندلی تا شو
seats U صندلی
chair U صندلی
chaired U صندلی
places U صندلی
placing U صندلی
footstool U صندلی
footstools U صندلی
place U صندلی
chairs U صندلی
santalaceous U صندلی
antimacassar U رویهء صندلی
deckchair U صندلی تاشو
carrycots U صندلی کودک
carrycot U صندلی کودک
armchair U صندلی راحتی
bucket seats U صندلی یکنفری
hot seat U صندلی برقی
armchairs U صندلی راحتی
bucket seat U صندلی یکنفری
antimacassars U رویهء صندلی
elbows U دسته صندلی
tier U ردیف صندلی
tiers U ردیف صندلی
elbowed U دسته صندلی
swivel chair U صندلی چرخان
morris chair U صندلی راحتی
sittings U نشیمن صندلی
hot seat U صندلی الکتریکی
sitting U نشیمن صندلی
easy chairs U صندلی راحت
easy chair U صندلی راحت
office chair U صندلی اداری
elbow U دسته صندلی
arm U دسته صندلی
deckchairs U صندلی تاشو
choir-stall U صندلی بلند
folding seat U صندلی تاشو
shooting sticks U صندلی عصایی
boatswain's chair U صندلی نقاله
camp chair U صندلی تاشونده
parliamentary seat U صندلی مجلسی
drive's seat U صندلی راننده
an odd chair U صندلی تکی
rocking chairs U صندلی گهوارهای
rocking chair U صندلی گهوارهای
shooting stick U صندلی عصایی
arm chair U صندلی راحتی
rockers U صندلی گهوارهای
adjustable seat صندلی متحرک
rocker U صندلی گهوارهای
he nestles in the chair U در صندلی غنوده
armrest U دستهء صندلی
pushchairs U صندلی چرخدار
pushchair U صندلی چرخدار
arm chair U صندلی دسته دار
deck chair U صندلی حصیری تاشو
elbow chair U صندلی دسته دار
seat belt U کمربند صندلی هواپیما
window seat U صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
cat sleep U چرت روی صندلی
garden seat U صندلی یانیمکت باغبانی
seat-belt U کمربند صندلی هواپیما
curule chair U صندلی عاج نشان
back seat U صندلی عقب اتومبیل
window seats U صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
wheelchairs U صندلی چرخ دار
wheelchair U صندلی چرخ دار
caner U بافنده صندلی حصیری
seat-belts U کمربند صندلی هواپیما
cat nap U چرت روی صندلی
dossal U پشتی صندلی وغیره
tuffet U صندلی یانشیمن کوتاه
shooting sticks U صندلی جمعشو و متحرک
shooting stick U صندلی جمعشو و متحرک
reseats U صندلی جدید دادن
reseating U صندلی جدید دادن
reseated U صندلی جدید دادن
wheel chair U صندلی چرخ دار
woolsack U کرسی یا صندلی دادگاه
armchair U صندلی دسته دار
armchairs U صندلی دسته دار
baby carriage U صندلی چرخدار بچه
reseat U صندلی جدید دادن
seat adjuster lever سطح تنظیم صندلی
a seat by the window U یک صندلی کنار پنجره
baby carriages U صندلی چرخدار بچه
ejection seat U صندلی پران [هواپیمایی]
electric chair U صندلی اعدام الکتریکی
office swivel chair U صندلی گردان اداری
cathedra U [صندلی اسقف در کلیسا]
dossel U پشتی صندلی وغیره
ejector seat U صندلی پران [هواپیمایی]
fishing U ماهیگیری حق ماهیگیری
angling U ماهیگیری
fishing U ماهیگیری
handline U ماهیگیری با نخ
piscary U حق ماهیگیری
angles U ماهیگیری
angle U ماهیگیری
backless bench U نیمکت [صندلی] بدون پشتی
windsor chair U صندلی دارای پشتی منحنی
prince's feather U تزئین برجسته پشت صندلی
caster U چرخ زیر صندلی یامیز
choir-stall U [صندلی های مبلی گروه کر]
club chair U صندلی دسته دار بزرگ
benchstool U نیمکت [صندلی] بدون پشتی
Keep a free(an empty)seat for me. U یک صندلی خالی برایم نگاهدار
They changed seats . U صندلی هایشان را با هم عوض کردند
castors U چرخ زیر صندلی یامیز
splat U میله تزئینی پشت صندلی
arm U اسلحه دستهء صندلی یا مبل
castor U چرخ زیر صندلی یامیز
Dust has accumulated [settled] on the chairs. روی صندلی ها خاک نشسته
casters U چرخ زیر صندلی یامیز
seat back adjustment knob دکمه تنظیم پشتی صندلی
trawler U کرجی ماهیگیری
chum U طعمه ماهیگیری
fishing rod U چوب ماهیگیری
chums U طعمه ماهیگیری
trawlers U کرجی ماهیگیری
angles U قلاب ماهیگیری
angling U ورزش ماهیگیری
fishery U شیلات ماهیگیری
angle U قلاب ماهیگیری
fisheries U شیلات ماهیگیری
fisheries U محل ماهیگیری
fishing rods U چوب ماهیگیری
bait U طعمه ماهیگیری
baited U طعمه ماهیگیری
casting rod U چوب ماهیگیری
baits U طعمه ماهیگیری
fishing U ورزش ماهیگیری
fishery U محل ماهیگیری
monofilament U نخ نایلونی ماهیگیری
foulest U نخ ماهیگیری اشفته
forward cast U پرتاب نخ ماهیگیری
fouls U نخ ماهیگیری اشفته
fishing tackle U ابزار ماهیگیری
surf fishing U ماهیگیری در موج
sport fish U ماهیگیری تفریحی
ice fishing U ماهیگیری از سوراخهای یخ
reels U قرقره ماهیگیری
snell U بندقلاب ماهیگیری
reeling U قرقره ماهیگیری
reeled U قرقره ماهیگیری
reel U قرقره ماهیگیری
piscatory U وابسته به ماهیگیری
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
piscary U محل ماهیگیری
fouler U نخ ماهیگیری اشفته
foul U نخ ماهیگیری اشفته
jug fishing U ماهیگیری با بطری
fishable U قابل ماهیگیری
fishhook U قلاب ماهیگیری
fishing gear U اسباب ماهیگیری
fisherman's bend U گره ماهیگیری
fishline U ریسمان ماهیگیری
fouled U نخ ماهیگیری اشفته
fish hook U قلاب ماهیگیری
slat U چوب مداد میله پشت صندلی
sedilia U یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
Have a seat, please! U خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
I think that's my seat. فکر می کنم آن صندلی جای من است.
love seat U صندلی یانیمکت دسته دار دونفری
stool U کرسی صندلی مستراح فرنگی مدفوع
slats U چوب مداد میله پشت صندلی
spearfishing U ماهیگیری با پرتاب نیزه
fly fishing U ماهیگیری با طعمه مصنوعی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com