English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
jurisdiction of the court U صلاحیت دادگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
circuit U حوزه صلاحیت دادگاه
circuits U حوزه صلاحیت دادگاه
venue U حوزه صلاحیت دادگاه
venues U حوزه صلاحیت دادگاه
letters testamentary U حکم یا خطاب دادگاه ذی صلاحیت
Other Matches
disqualifications U عدم صلاحیت فاقد صلاحیت قضایی
disqualification U عدم صلاحیت فاقد صلاحیت قضایی
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharges U مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharge U مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance U تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts U دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause U احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
purging a contempt of court U جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
parquet U محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
manadamus U حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet U احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
writs U دستور دادگاه حکم دادگاه
writ U دستور دادگاه حکم دادگاه
summary court U دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
arrested U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
capacities U صلاحیت
capacity U صلاحیت
competency U صلاحیت
clearance U صلاحیت
capability U صلاحیت
formidableness U صلاحیت
competence U صلاحیت
expertise U صلاحیت
qualification U صلاحیت
skill U صلاحیت
competence U صلاحیت
credential U صلاحیت
competent U با صلاحیت
qualifying U صلاحیت
qualification U صلاحیت
competent U ذی صلاحیت
jurisdiction U صلاحیت
authority U صلاحیت
qualifications U صلاحیت
inexpediency U عدم صلاحیت
unmeet U فاقد صلاحیت
disabilities U عدم صلاحیت
disability U عدم صلاحیت
capability U صلاحیت قابلیت
competency of courts U صلاحیت محاکم
inexpedience U عدم صلاحیت
competency of courts U صلاحیت دادگاهها
incompetency U عدم صلاحیت
competency U صلاحیت لیاقت
It is not within his competence. U در صلاحیت اونیست
competent U صلاحیت دار
incompetently U با عدم صلاحیت
relative jurisdiction U صلاحیت نسبی
qualifying examination U امتحان صلاحیت
incapacitation U سلب صلاحیت
qualifying certificate U گواهی صلاحیت
competence clause U شرط صلاحیت
disqualification U سلب صلاحیت
incapacity U عدم صلاحیت
incompetence U عدم صلاحیت
abilities U لیاقت صلاحیت
capacity U صلاحیت توانایی
competently U باداشتن صلاحیت
incapacitating U عدم صلاحیت
incapacitates U عدم صلاحیت
incapacitated U عدم صلاحیت
incompetent U فاقد صلاحیت
incapacitate U عدم صلاحیت
disqualifications U سلب صلاحیت
ability U لیاقت صلاحیت
intestable U فاقد صلاحیت
fitness U صلاحیت شایستگی
legal capacity U صلاحیت قانونی
it lies beyond his competence U در صلاحیت او نیست
jurisdication U صلاحیت حاکمیت
capacities U صلاحیت توانایی
able با استعداد صلاحیت دار
security cognizance U شناخت ازنظر صلاحیت
abler U دارای صلاحیت قانونی
sufficient U شایسته صلاحیت دار
able U دارای صلاحیت قانونی
security clearance U داشتن صلاحیت خدمتی
incapacitation U فاقد صلاحیت کردن
principal of domestic jurisdiction U اصل صلاحیت ملی
ablest U دارای صلاحیت قانونی
security clearance U تایید صلاحیت کردن
qualified U صلاحیت دار ماهر
deed of assignment U مدرک صلاحیت قانونی
non ability U ناشایستگی عدم صلاحیت
ablest U بااستعداد صلاحیت دار
incapacitating U سلب صلاحیت کردن از
airworthiness certificate U گواهینامه صلاحیت پرواز
airworthiness U دارای صلاحیت پرواز
airworthiness directive U دستورالعمل صلاحیت پرواز
incapacitates U سلب صلاحیت کردن از
adequate U صلاحیت دار بسنده
by fits and starts U مقتضی صلاحیت دار
incapacitated U سلب صلاحیت کردن از
incapacitate U سلب صلاحیت کردن از
abler U بااستعداد صلاحیت دار
authority U مقام صلاحیت دار
clearance U تعیین صلاحیت کردن
airworthy U دارای صلاحیت پرواز
competant judicial authority U مقامات صلاحیت دار قضائی
omnicompetent U دارای صلاحیت در همه چیز
probational U ازمایش حسن رفتاروازمایش صلاحیت
i. for doing any thing U عدم صلاحیت در همه کارها
probation U ازمایش حسن رفتاروازمایش صلاحیت
bad conduct discharge U اخراج به علت عدم صلاحیت
coram non judice U درپیش کسی که صلاحیت داوری ندارد
disqualifying U سلب صلاحیت کردن از شایسته ندانستن
disqualify U سلب صلاحیت کردن از شایسته ندانستن
disqualifies U سلب صلاحیت کردن از شایسته ندانستن
disqualified U سلب صلاحیت کردن از شایسته ندانستن
discharge without honor U اخراج به علت عدم صلاحیت خدمتی
qualify U صلاحیت داشتن واجد شرایط شدن
qualifies U صلاحیت داشتن واجد شرایط شدن
clearance U پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
it is beyond his province U از صلاحیت او بیرون است درحوزه کاراو نیست
to discharge someone without honor [from the army] U اخراج کردن کسی به علت عدم صلاحیت خدمتی
check flight U پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
regional agency U موسسات ناحیهای موسساتی با صلاحیت محدودبه ناحیه خاص
banns U اعلان پیشنهاد ازدواج درکلیساتا کسانی که اعتراضی به صلاحیت زوجین دارنداطلاع دهند
judgement seat U دادگاه
court division U دادگاه
court of justice U دادگاه
courts U دادگاه
court of law U دادگاه
court U دادگاه
judgement hall U دادگاه
tribunal U دادگاه
tribunals U دادگاه
courthouses U دادگاه
courthouse U دادگاه
courtroom U دادگاه
forum U دادگاه
courtrooms U دادگاه
forums U دادگاه
assize court U دادگاه جنایی
administrative tribunal U دادگاه اداری
auto da fe U رای دادگاه
beadle U منادی دادگاه
court of grievances U دادگاه مظالم
court of first instance U دادگاه بدوی
country court U دادگاه بخش
court of first instance U دادگاه شهرستان
court of appeals U دادگاه استیناف
court material U دادگاه نظامی
court martiall U دادگاه نظامی
court of iquiry U دادگاه رسیدگی
court of petty offences U دادگاه لغزش
court of province U دادگاه استان
contempt og court U اهانت به دادگاه
canonry U دادگاه شرع
circuit court U دادگاه منطقهای
circuit court U دادگاه استیناف
district court U دادگاه بخش
disciplinary tribunal U دادگاه انتظامی
criminal court U دادگاه جنایی
court session U جلسه دادگاه
court martial U دادگاه نظامی
eyre U دادگاه سیار
landesgericht U دادگاه ایالتی
divan U دادگاه اسلامی
diwan U دادگاه اسلامی
law courts U دادگاه قضایی
law court U دادگاه قضایی
kangaroo courts U دادگاه مندرآوردی
kangaroo courts U دادگاه غیرقانونی
kangaroo court U دادگاه مندرآوردی
kangaroo court U دادگاه غیرقانونی
kangaroo court U دادگاه پوشالی
court division U بخش دادگاه
superior court U دادگاه تمیز
superior court U دادگاه عالی
summary court U دادگاه بدوی
per curium U به وسیله دادگاه
peace court U دادگاه بخش
municipal court U دادگاه داخلی
municipal court U دادگاه شهرداری
military court U دادگاه نظامی
military tribunal U دادگاه نظامی
martial court U دادگاه نظامی
magistrates court U دادگاه جنحه
kangaroo courts U دادگاه پوشالی
kangoroo court U دادگاه محلی
petty session U دادگاه سیار
police court U دادگاه خلاف
police power U دادگاه پلیس
special tribunal U دادگاه اختصاصی
rehearing U تجدیدجلسه دادگاه
recourse action U رجوع به دادگاه
questor U افسررئیس دادگاه
queens bench division U دادگاه ملکه
quarter sessions U دادگاه استینافی
quaestor U افسررئیس دادگاه
prsbytery U دادگاه شرعی
provost court U دادگاه پادگانی
president of the court U رئیس دادگاه
judicial confession U اقرار در دادگاه
juvenile court U دادگاه نوجوانان
writ U قرار دادگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com