Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mealing table
U
صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wysiwyg
U
You What Is See WhatYou کلمه پردازهایی که تصاویر صفحهای تولید می کنند
incorporating mill
U
کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
to provoke somebody until a row breaks out
<idiom>
U
کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
noncompatibility
U
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessor
U
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessing system
U
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
When brothers quarrel, only fools believe.
<proverb>
U
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
modes
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
collision detection
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
paginary
U
صفحهای
disk flower
U
گل صفحهای
cleanest
U
صفحهای
clean
U
صفحهای
cleaned
U
صفحهای
cleans
U
صفحهای
induction disk
U
اهنربای صفحهای
disc brake
U
ترمز صفحهای
disk armature
U
ارمیچر صفحهای
plate capacitor
U
خازن صفحهای
page printer
U
چاپگر صفحهای
flagstone paving
U
فرش صفحهای
plate rheostat
U
رئوستای صفحهای
slab zinc
U
زینک صفحهای
plate condenser
U
خازن صفحهای
plate clutch
U
کلاج صفحهای
plane wave
U
موج صفحهای
flange coupling
U
پیوست صفحهای
CSMA CD
U
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
plane sinusoidal wave
U
موج سینوسی صفحهای
punchboard maze
U
ماز صفحهای سوراخدار
side milling cutter
U
دستگاه فرز صفحهای
interplanar spacing
U
فاصله بین صفحهای
formed
U
صفحهای از صفحات کامپیوتری
forms
U
صفحهای از صفحات کامپیوتری
interplanar crystal spacing
U
فاصله بین صفحهای
form
U
صفحهای از صفحات کامپیوتری
concrete tile press
U
پرس صفحهای بتن
off page connector
U
اتصال دهنده برون صفحهای
superscribe
U
روی صفحهای گراور کردن
home page
U
باز کردن صفحهای از وب سایت
parent object
U
صفحهای که حاوی شی ارجاعی است
disk seal valve
U
لامپ خلاء با الکتردهای صفحهای
coherence
U
فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
head liner
U
کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
gunpowder
U
باروت
powders
U
باروت
powder
U
باروت
propellants
U
باروت
powdering
U
باروت
propellant
U
باروت
gun powder
U
باروت
powder momey
U
باروت بر
blasting powder
U
باروت
continuation
U
صفحهای ازمتن که به صورت صفحه اصلی است
powders
U
گرد باروت
powder bag
U
کیسه باروت
powdering
U
باروت ارد
pouch
U
کیسه باروت
powder
U
باروت ارد
cordite
U
باروت بیدود
powdering
U
گرد باروت
pouches
U
کیسه باروت
powder charge
U
خرج باروت
powder magazine
U
انبار باروت
pyropowder
U
باروت فشفشه
powder magazine
U
مخزن باروت
powder flask
U
باروت دان
powder flask
U
دبه باروت
powders
U
باروت ارد
powder horn
U
دبه باروت
powder f.
U
دبه باروت
single base
U
باروت یک حبهای
single perforated
U
باروت یک سوراخه
smokeless
U
باروت بی دود
powder
U
گرد باروت
gas chamber
U
محفظه باروت
e.c. powder
U
باروت مانوری
amorce
U
خرج باروت
black powder
U
باروت سیاه
dual granulation
U
باروت دو حبهای
double base powder
U
باروت دومبنایی
double base powder
U
باروت دو حبهای
gas chambers
U
محفظه باروت
nitrocellulose
U
باروت بی دود
guncotton
U
باروت پنبه
grain
U
حبه باروت
nitro cotton
U
باروت پنبه
e.c. powder
U
باروت پرشعله
flash reducer
U
کم کننده شعله باروت
hercules powder
U
باروت کان کنی
powder keg
U
چلیک یابشکه باروت
powder kegs
U
چلیک یابشکه باروت
powder mill
U
کارخانه باروت سازی
zone
U
کمربند حبه باروت
shells
U
جعبه حاوی باروت
zones
U
کمربند حبه باروت
propellant
U
باروت خرج پرتاب
propellants
U
باروت خرج پرتاب
shelling
U
جعبه حاوی باروت
shell
U
جعبه حاوی باروت
burster
U
یک وسیله مکانیکی که خروجی کامپیوتری چند صفحهای راجدا میکند
halma
U
یکجور بازی روی صفحهای که 652 خانه چارگوش دارد
companding
U
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
gas operated
U
کار با فشار گاز باروت
gas cumulative action
U
فشار کلی گاز باروت
flask
U
دبه مخصوص باروت تفنگ
pyropowder
U
باروت مخصوص مواد ترقهای
ignitor
U
محفظه حامل باروت اشتعال
flasks
U
دبه مخصوص باروت تفنگ
hatchment
U
صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
planch
U
صفحهای از گل نسوزکه برای نگاه داشتن چیزی که دراتش گذاشته اندبکارمیرود
neutral burning
U
سوزش دوطرفه حبههای باروت خرج
pyroxilin
U
یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
response
U
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد
responses
U
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد
three nitro toloen
U
ماده منفجره تی ان تی یا تری نیتروتولوئن باروت بی دود
shadowmask
U
صفحهای با سوراخهایی در مقابل صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای سه رنگ
granulation
U
شکل و اندازه دانههای خرج نوع حبه باروت
control rod
U
میله لوله یا صفحهای درهسته شناسی که حاوی موادی است که نوترونها رابسرعت جذب میکند
click art
U
صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
case
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
ignites
U
اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
slivers
U
دانههای خرج نیم سوخته بقایای باروت خرج
ignite
U
اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
ignited
U
اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
igniting
U
اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
format
U
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
formats
U
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
banner page
U
صفحهای که در ابتدا با تاریخ و زمان و نام متن و نام مشخص چاپ گیرند و چاپ میشود
flagstone paving
U
سنگفرش صفحهای سنگفرش تختهای
they mingle their tears
U
با هم گریه می کنند
he is well spoken of
U
از او تعریف می کنند
PRI
U
پشتیبانی کنند
he warned them to obey
U
اطاعت کنند
paged address
U
که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
powder train
U
مدار خرج مدار باروت
Murray code
U
- بیت استفاده می کنند
they dispute about nothing
U
درسرهیچ نزاع می کنند
compatible
U
با هم درست کار می کنند
the trumpets blows
U
شیپورها صدا می کنند
they make much noise
U
خیلی صدا می کنند
charnel house
U
مردگان راتوده می کنند
they make much noise
U
زیاد شلوق می کنند
daisy chain
U
سومین را و... فراخوانی می کنند
i hear him complain
U
میشنوم که شکایت می کنند
My feet hurt.
U
پاهایم درد می کنند.
had it trans ted
U
بدهید ترجمه کنند
fire support coordinator
U
هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
screen coordinator
U
هماهنگ کنند پوشش دریایی
they went to r. themselves
U
رفتند که نامه نویسی کنند
they are in full retreat
U
سخت عقب نشینی می کنند
They act after their kind.
جنس خود رفتار می کنند.
knife board
U
میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
the iron interest
U
کسانی که در اهن کار می کنند
watch pocket
U
جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
fillister
U
رندهای که با ان کنش کاودرست کنند
Those who agree,raise their hands.
U
موافقین دستهایشان رابلند کنند
Birds of a feather flock together .
<proverb>
U
پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
The story goes that …
U
آورده اند که (چنین روایت کنند )…
oleomargarine
U
کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
tightrope
U
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
tightropes
U
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
Providence watches over him.
U
از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
They fight like cat and dog .
U
باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند
mountain dew
U
ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
She is the talk of the town .
U
همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند
who are your reference?
U
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
musette
U
اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
oast
U
کورهای که رازک را دران خشک می کنند
ccd
U
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
koumiss
U
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند
company grade
U
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
meat safe
U
قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
mud sill
U
پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
fleas i. doges and cats
U
کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
human machine interface
U
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
combatable
U
قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
nogging
U
اجری که بان فواصلی را پرمی کنند
collaret
U
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند
mouse
U
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
saw doctor
U
ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
pontoon
U
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
mouses
U
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
tandem
U
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
pontoons
U
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
the police are on his track
U
مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
combination
U
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
numerical
U
داده ذخیره شده کار می کنند
tandems
U
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
carriages
U
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
time
U
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
carriage
U
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
live lining
U
ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
oatcake
U
کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر
The squirrels are storing up nuts for the winter.
U
سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند .
Can you get it repaired?
U
آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com