Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bring up
U
صعود با حمایت از بالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
elevation tracking
U
دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
increase
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
vertical scale
U
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
protective duty
U
حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
climb mode
U
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
ascendance
U
صعود
ascent
U
صعود
ascents
U
صعود
bulges
U
صعود
bulged
U
صعود
bulge
U
صعود
ascension
U
صعود
bulging
U
صعود
climb
U
صعود
climbed
U
صعود
pull up
U
صعود
climbing
U
صعود
climbs
U
صعود
escalade
U
صعود
back and knee climbing
U
صعود تنورهای
herringbone step
U
صعود جناقی
balance climbing
U
صعود تعادلی
free climbing
U
صعود ازاد
artificial climbing
U
صعود مصنوعی
up
U
صعود کردن
upping
U
صعود کردن
mount
U
صعود ترفیع
soars
U
صعود کردن
rises
U
خیز صعود
rises
U
صعود طلوع
mounts
U
صعود ترفیع
upped
U
صعود کردن
rise
U
خیز صعود
rise
U
صعود طلوع
clear way
U
محوطه صعود
soar
U
صعود کردن
continuous climbing
U
صعود طبیعی
vertical speed
U
سرعت صعود
soared
U
صعود کردن
consecutive climbing
U
صعود نوبتی
angle of departure
U
زاویه صعود
climbing
U
صعود کردن
climbs
U
صعود کردن
climbed
U
صعود کردن
rate of climb
U
میزان صعود
climb
U
صعود کردن
mountant
U
صعود کننده
ascending
U
صعود کننده
alpinism
U
صعود سبکبار
layback
U
صعود دولفری
boiling point elevation
U
صعود نقطه جوش
sidestep
U
صعود پلهای از پهلو
sidestepping
U
صعود پلهای از پهلو
ups and downs
U
صعود وافول اقبال
aircraft climb corridor
U
دالان صعود هواپیما
sidestepped
U
صعود پلهای از پهلو
rising
U
درحال ترقی یا صعود
sidesteps
U
صعود پلهای از پهلو
climb corridor
U
دالان صعود هواپیما
assumption
U
جشن صعود مریم باسمان
boiling point elevation constant
U
ثابت صعود نقطه جوش
cloud top height
U
ارتفاع صعود قارچ اتمی
vertical takeoff
U
سرعت صعود اولیه هواپیما
vertical speed
U
سرعت صعود عمودی هواپیما
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
aid
U
حمایت
egis
U
حمایت
protection
U
حمایت
vindication
U
حمایت
support
U
حمایت
protectorship
U
حمایت
sponsorship
U
حمایت
lee
U
حمایت
advocation
U
حمایت
abetment
U
حمایت
belay
U
حمایت
aiding
U
حمایت
auspices
U
حمایت
patronage
U
حمایت
aided
U
حمایت
in suppotrtof
U
به حمایت
sidestep traverse
U
صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
hang off
U
مکث کوتاه غواص در زیر اب در صعود
angle of departure
U
زاویه صعود هواپیما از روی باند
climbing wax
U
واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
sustain
U
حمایت کردن از
aided
U
حمایت کردن
to defend
[from]
U
حمایت کردن
[از]
upholds
U
حمایت کردن از
sustained
U
حمایت کردن از
aiding
U
حمایت کردن
vindicating
U
حمایت کردن از
partisanship
U
هواخواهی حمایت
defend
U
حمایت کردن
defended
U
حمایت کردن
sheltered
U
محافظت حمایت
aid
U
حمایت کردن
to agitate
[for]
U
حمایت کردن
vindicates
U
حمایت کردن از
self support
U
حمایت از خود
to take under one's wing
U
حمایت کردن
vindicated
U
حمایت کردن از
vindicate
U
حمایت کردن از
sustains
U
حمایت کردن از
maintenance
U
حمایت خرجی
propugn
U
حمایت کردن از
price support
U
حمایت قیمت
price support
U
حمایت قیمتی
support
U
حمایت کردن
overprotection
U
حمایت مفرط
defending
U
حمایت کردن
protecting
U
حمایت کردن
vindicable
U
حمایت کردنی
vindicative
U
حمایت امیز
protection
U
حراست حمایت
protects
U
حمایت کردن
emotional support
U
حمایت عاطفی
dynamic balay
U
حمایت متحرک
covering a man
U
حمایت فوروارد
protect
U
حمایت کردن
belayer
U
حمایت کننده
uphold
U
حمایت کردن از
shelter
U
محافظت حمایت
maintenance of membership
U
حمایت از عضویت
maintrain
U
حمایت کردن از
shelters
U
محافظت حمایت
sheltering
U
محافظت حمایت
defends
U
حمایت کردن
decompression stop
U
مکث غواص کوتاه در عمقهای معین در صعود
vertical replenishment
U
تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
espouse
U
شوهردادن حمایت کردن از
statolatry
U
حمایت ازقدرت مرکزی
auspice
U
سایه حمایت توجهات
stead
U
گذاشتن حمایت کردن
belay on
U
علامت با طناب در حمایت
espousing
U
شوهردادن حمایت کردن از
stand one's ground
<idiom>
U
حمایت از جایگاه شخص
consumer protection
U
حمایت از مصرف کننده
agricultural support policy
U
سیاست حمایت از کشاورزی
environmetal protection
U
حمایت محیط زیستی
espoused
U
شوهردادن حمایت کردن از
espouses
U
شوهردادن حمایت کردن از
protege
U
حمایت شده شاگرد
assisting
U
پیوستن به حمایت کردن از
assisted
U
پیوستن به حمایت کردن از
assists
U
پیوستن به حمایت کردن از
protectionism
U
مکتب طرفدار حمایت
vindicatory
U
مربوط به دفاع و حمایت
consumerism
U
حمایت از مصرف کننده
assist
U
پیوستن به حمایت کردن از
blast valve
U
سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
protectionism
U
سیستم حمایت از تولیدات داخلی
price support system
U
نظام قیمتهای حمایت شده
farm price supports
U
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
protectionists
U
طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی
protectionist
U
طرفدار حمایت از صنایع داخلی
protectionist
U
طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی
Thank you for your support
U
با تشکر برای حمایت شما.
maintain
U
حمایت کردن از مدعی بودن
consumer organization
U
سازمان حمایت از مصرف کنندگان
maintains
U
حمایت کردن از مدعی بودن
maintained
U
حمایت کردن از مدعی بودن
protectionists
U
طرفدار حمایت از صنایع داخلی
supportable
U
حمایت کردنی تاب اوردنی
climber
U
پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
toss bombing
U
نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
vent valve
U
دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
decompression table
U
جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
price support
U
قیمت حمایت شده از طرف دولت
to stand by a person
U
از کسی پشتی یا حمایت یانگهداری کردن
in law
U
کسی که تحت حمایت قانون است
stick one's neck out
<idiom>
U
مورد حمایت قراردادن ،ریسک کردن
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
no decompression dive
U
غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
out law
U
کسی که از حقوق و حمایت قانونی بهره مند نیست
price support
U
تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
scramble
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
bye
U
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
byes
U
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
protect home judustry
U
حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
property in action
U
مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
columnar and trabeated
U
[نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support.
U
سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او
[مرد]
باید از آنها حمایت بکند.
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
pull up
U
بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
half sidestep
U
روش صعود با اسکی گام به گام
protectionism
U
دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
mercantilism
U
روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
suporting cells
U
یاختههای نگاهدارنده یاختههای حمایت کننده
to stand up for
U
پشتی یا حمایت کردن از طرفداری کردن از
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com