English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prejudication U صدور رای پیش از رسیدگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
export licence U جواز صدور مجوز صدور
to verify the accounts رسیدگی به محاسبات کردن حساب ها را رسیدگی یا ممیزی کردن
defferential assets U هیئت رسیدگی باختلافات هیئت رسیدگی به حسابها
export U صدور
exportation U صدور
issuing U صدور
emanation U صدور
export [to] U صدور [به]
exported U صدور
exporting U صدور
issuance U صدور
emission U صدور
issuance credit U صدور
emissions U صدور
emission U صدور خروج
emissions U صدور خروج
emissions U صدور الکترون
issue U صدور مطلب
issues U صدور مطلب
exportable U قابل صدور
emission U صدور الکترون
issued U صدور مطلب
prescription U صدور فرمان
prescriptions U صدور فرمان
releases U اجازه صدور
electron emission U صدور الکترون
emission characteristic U مشخصه صدور
specific emission U ضریب صدور
emissive power U قدرت صدور
export bounty U جایزه صدور
export licence U پروانه صدور
field emission U صدور میدانی
issue note U برگه صدور
primary emission U صدور اولیه
secondary emission U صدور ثانوی
date of issuance U تاریخ صدور
date in issuing U تاریخ صدور
data export U صدور داده
billing U صدور صورتحساب
issue a guarantee U صدور ضمانتنامه
release U اجازه صدور
released U اجازه صدور
thermionic emission U صدور گرمیونایی
to request issuance U تقاضای صدور کردن
secondary emission characteristic U مشخصه صدور ثانوی
secondary emission ratio U شدت صدور ثانوی
photo emission effect U صدور نور- برقی
photo electric emission U صدور نور- برقی
perfecting bail U صدور قرارقبولی کفالت
issue U انتشار دادن صدور
issued U انتشار دادن صدور
bond issue U صدور اوراق قرضه
prohibition U صدور حکم منع
issues U انتشار دادن صدور
the export of ... is granted the premium. U صدور ... جایزه دارد.
issue [of something] [ID card or check] U صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
issuable U قابل صدور انتشار دادنی
stare decisis U قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
indicted U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
prohibitive tax U مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
court of record U در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
indict U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicts U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicting U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
procedendo U حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
examinations U رسیدگی
audits U رسیدگی
examination U رسیدگی
puberty U رسیدگی
audited U رسیدگی
probes U رسیدگی
probed U رسیدگی
probe U رسیدگی
auditing U رسیدگی
considerations U رسیدگی
consideration U رسیدگی
attention U رسیدگی
investigation U رسیدگی
investigations U رسیدگی
verification U رسیدگی
cassation U رسیدگی
conizance U حق رسیدگی
attentions U رسیدگی
handling U رسیدگی
oyer U رسیدگی
ripeness U رسیدگی
controlment U رسیدگی
adjustment U رسیدگی
adjustments U رسیدگی
audit U رسیدگی
inquiries U رسیدگی
inquiry U رسیدگی
serviced U رسیدگی به
service رسیدگی به
matureness U رسیدگی
the investigation of accounts U رسیدگی بحساب
court of iquiry U دادگاه رسیدگی
attention key U کلید رسیدگی
claims handling U رسیدگی به شکایات
to see to U رسیدگی کردن
storekeeping U رسیدگی به انبار
tendentious U رسیدگی کننده
stock taking U رسیدگی به موجودی
audit trail U اثر رسیدگی
to do for U رسیدگی کردن به
to go into U رسیدگی کردن
investigators U رسیدگی کننده
investigator U رسیدگی کننده
revision U رسیدگی ثانوی
go into U رسیدگی کردن
trial on procedural matters U رسیدگی شکلی
trial on merits U رسیدگی ماهوی
investigable U قابل رسیدگی
investigation in the supreme court U رسیدگی فرجامی
audited U بازرسی رسیدگی
audited U رسیدگی کردن
mellowness U نرمی رسیدگی
examines U رسیدگی کردن
look into U رسیدگی کردن
to look in to U رسیدگی کردن
audit U بازرسی رسیدگی
deal with U رسیدگی کردن
revisions U رسیدگی ثانوی
audits U بازرسی رسیدگی
to llok U رسیدگی کردن
audits U رسیدگی کردن
audit U رسیدگی کردن
trial on technicalities U رسیدگی شکلی
auditing U بازرسی رسیدگی
auditing U رسیدگی کردن
to see about U رسیدگی کردن
scrutiny U رسیدگی مداقه
auditors U مامور رسیدگی
investigates U رسیدگی کردن
investigating U رسیدگی کردن
examine U رسیدگی کردن
examine U با into رسیدگی کردن
examined U رسیدگی کردن
examined U با into رسیدگی کردن
investigative U مبنی بر رسیدگی
examines U با into رسیدگی کردن
examining U رسیدگی کردن
examining U با into رسیدگی کردن
examination U رسیدگی معاینه
investigated U رسیدگی کردن
auditor U مامور رسیدگی
inquest U بازجویی رسیدگی
inquests U بازجویی رسیدگی
assistance U موافبت رسیدگی
attend U رسیدگی کردن
inspect U رسیدگی کردن
attending U رسیدگی کردن
attends U رسیدگی کردن
scope U دامنه رسیدگی
consider U رسیدگی کردن
considers U رسیدگی کردن
tries U رسیدگی کردن
try U رسیدگی کردن
investigate U رسیدگی کردن
examinations U رسیدگی معاینه
verify U رسیدگی کردن
quest U تحقیق و رسیدگی
quests U تحقیق و رسیدگی
attendances U رسیدگی تیمار
investigatory U وابسته به رسیدگی
verifying U رسیدگی کردن
attendance U رسیدگی تیمار
inquisitorial U وابسته به رسیدگی
verifiable U قابل رسیدگی
inspected U رسیدگی کردن
verifies U رسیدگی کردن
inspecting U رسیدگی کردن
verified U رسیدگی کردن
cassation U رسیدگی فرجامی
inspects U رسیدگی کردن
attends U توجه یا رسیدگی کردن
master in lunacy U مامور رسیدگی به دیوانگی ها
audit U ممیزی رسیدگی کردن
venues U محل رسیدگی به جرم
venue U محل رسیدگی به جرم
attending U توجه یا رسیدگی کردن
tick off U نشان رسیدگی و مقابله
handler U رسیدگی کننده مربی
handlers U رسیدگی کننده مربی
hearings U رسیدگی بمحاکمه گزارش
attend U توجه یا رسیدگی کردن
inquiries U پرسش بازجویی رسیدگی
to go through U رسیدگی کردن گذشتن از
to take into consideration U مورد رسیدگی قراردادن
trial court U دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
think over <idiom> U با دقت رسیدگی کردن
i will see sbout it U من به ان رسیدگی خواهم کرد
continuous stock taking U رسیدگی مستمر موجودی
hearing U رسیدگی بمحاکمه گزارش
auditing U ممیزی رسیدگی کردن
look into <idiom> U رسیدگی یا وارسی کردن
audits U ممیزی رسیدگی کردن
attendance U ملازمت مراقبت رسیدگی
investigatory U تحقیقی مبنی بر رسیدگی
attendances U ملازمت مراقبت رسیدگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com