Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
yodel
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodeled
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodeling
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelled
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelling
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodels
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
home rule
U
حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
gael
U
مردم کوهستانی اسکاتلند سلتهای اسکاتلندی
to never let yourself get to thinking like them
<idiom>
U
نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند
[اصطلاح روزمره]
The people protested vocally.
U
صدای مردم درآمد ( اعتراض )
irredentism
U
نهضت استرداد منظور جنبشی است که هدف ان پیوستن قسمتی از اراضی مجاور یک کشورکه اهالی ان به زبان اهالی کشور منشاء نهضت صحبت می کنند به این مملکت باشد
colony
U
موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم
[مانند زندان]
whoop
U
صدای جغدو مانند ان
whooping
U
صدای جغدو مانند ان
whoops
U
صدای جغدو مانند ان
whooped
U
صدای جغدو مانند ان
thunderclaps
U
صدای صاعقه مانند
thunderclap
U
صدای صاعقه مانند
oink
U
صدای خوک مانند
switzer land
U
سویس
swiss system
U
سیستم سویس
e f t a (european free trade association
U
سویس نروژ
the play of europe
U
کشور سویس
democracies
U
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracy
U
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
popular
U
مردم پسند و مناسب حال مردم
plebiscites
U
مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscite
U
مردم خواست رای قاطبه مردم
sou
U
مسکوک فرانسه یا سویس مساوی 50/0 فرانک
townsflk
U
اهالی شهر
townspeople
U
اهالی شهر
kakistocracy
U
حکومت به دست بدترین اهالی
moorish
U
وابسته به اهالی شمال افریقا
jayhawker
U
لقب اهالی استان کانزاس دراتازونی
plebiscitary
U
وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
new england
U
نام شش ایالت در شمال خاوراتازونی در امتداداقیانوس اهالی انراگویند
myrmidon
U
یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند
municipium
U
شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
mountaineers
U
کوهستانی
hilariously
U
کوهستانی
mountainous
U
کوهستانی
rangey
U
کوهستانی
mountains
U
کوهستانی
orestes
U
کوهستانی
montane
U
کوهستانی
mountain
U
کوهستانی
rangy
U
کوهستانی
highland
U
کوهستانی
mountaineer
U
کوهستانی
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
uplands
U
زمین کوهستانی
shelf
U
سکوی کوهستانی
upland
U
زمین کوهستانی
oread
U
حوری کوهستانی
tarn
U
دریاچه کوهستانی
high land
U
زمین کوهستانی
mountain troops
U
یکانهای کوهستانی
mountain climate
U
اقلیم کوهستانی
glens
U
دره کوهستانی
transmountain
U
ماوراء کوهستانی
bench
U
سکوی کوهستانی
benches
U
سکوی کوهستانی
transmontane
U
ماوراء کوهستانی
upper terminal
U
ایستگاه کوهستانی
glen
U
دره کوهستانی
synthesizer
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
population
U
تعداد مردم مردم
populations
U
تعداد مردم مردم
clachan
U
دهکده کوچک کوهستانی
mountaineer
U
یکان کوهستانی کوهنورد
mountaineers
U
یکان کوهستانی کوهنورد
ghillie
U
نوکریکی از روسای کوهستانی
greenwood
U
درخت راج کوهستانی
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
gilly
U
نوکر یکی ازروسای کوهستانی
tarn
U
دریاچه عمیق وکوچک کوهستانی
gillie
U
نوکر یکی ازروسای کوهستانی
chortles
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut
U
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortling
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong
U
صدای ساده وتنها صدای بسیط
sing
U
اواز
voices
U
اواز
voicing
U
اواز
songless
U
بی اواز
voice
U
اواز
sings
U
اواز
Sea
[mountain]
air makes you hungry.
U
هوای دریایی
[کوهستانی]
گشنگی می آورد.
songfest
U
مجلس اواز
songster
U
اواز خوان
scat
U
اواز بی معنی
arias
U
اواز یکنفره
singers
U
اواز خوان
singer
U
اواز خوان
aria
U
اواز یکنفره
singsong
U
یک وزن اواز
chitter
U
اواز خواندن
songstress
U
زن اواز خوان
song
U
اواز سرودروحانی
airs
U
اواز اهنگ
crooners
U
اواز خوان
crooner
U
اواز خوان
songs
U
اواز سرودروحانی
deep mouthed
U
گنده اواز
aired
U
اواز اهنگ
air
U
اواز اهنگ
loudmouthed
U
بلند اواز
cantillate
U
با اواز خواندن
yodeler
U
اواز خوان
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
sporran
U
چنته یاکیسه چرمی جلو دامن اسکاتلندیهای کوهستانی
williwa
U
وزش ناگهانی باد یا هوای سرد در مناطق کوهستانی
triller
U
اواز خوان باتحریر
cadenza
U
قطعه اواز یکنفری
croon
U
زمزمه کردن اواز
tune
U
اهنگ صدا اواز
sing
U
تصنیف اواز خواندن
cadenzas
U
قطعه اواز یکنفری
tunes
U
اهنگ صدا اواز
to sing to sleep
U
با اواز یا لالایی خوابندن
crooned
U
زمزمه کردن اواز
crooning
U
زمزمه کردن اواز
duos
U
اواز یا موسیقی دونفری
musicale
U
مجلس ساز و اواز
singin bird
U
پرنده اواز خوان
cantabile
U
مناسب برای اواز
serenader
U
سراینده اواز عاشقانه
cantor
U
اواز خوان مذهبی
croons
U
زمزمه کردن اواز
sings
U
تصنیف اواز خواندن
duo
U
اواز یا موسیقی دونفری
hers is best
U
مال اواز همه بهتراست
vaudeville
U
درام دارای رقص و اواز
accompaniments
U
ساز یا اواز همراهی کننده
glee club
U
کلوب یا باشگاه اواز و سرود
callithump
U
اواز یاتصنیف هزلی وتفریحی
skirl
U
صدای زیر صدای نی انبان
acapella
U
اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
quavering
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
discant
U
نوعی اواز به درازا بحث کردن
quaver
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
oratorios
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
quavered
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
oratorio
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
can you pronounce him safe
U
بگویید که اواز خطر محفوظ است
quavers
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
we sang them home
U
ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
descant
U
اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
accompanists
U
همراهی کننده با اواز یاسازی چون پیانو
descants
U
اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
the inhabitants of tehran
U
ساکنان یا اهالی تهران زیستوران تهران
tour de france
U
مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
quintette
U
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintets
U
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
ballads
U
تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
ballad
U
تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
quintet
U
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
antistrophe
U
حرکت از چپ براست نمایشگران هنگام اواز دسته جمعی
songfest
U
دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
fugue
U
قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugues
U
قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
Susurrus
U
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twangs
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
skate off
U
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
residents of tehran
U
سکنه تهران اهالی تهران
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
tu-whit tu-whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
fugal
U
وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
thumped
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkled
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumping
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkle
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thump
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
population
[pop.]
U
مردم
the people
U
مردم
public
U
مردم
the deaf
U
مردم کر
peopled
U
مردم
people
U
مردم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com