English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
indistinct noise U صدای اهسته و نامعلوم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ruffles U صدای طبل اهسته
ruffling U صدای طبل اهسته
ruffle U صدای طبل اهسته
plodded U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plods U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodding U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plod U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
stews U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tapped U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
pendants U نامعلوم
equivocal U نامعلوم
unlimited U نامعلوم
uncertain U نامعلوم
inconspicuous U نامعلوم
uncertainly U نامعلوم
unknowns U نامعلوم
conditional U نامعلوم
pendant U نامعلوم
quite in the air U نامعلوم
undecided U نامعلوم
unknown U نامعلوم
nebulose U نامعلوم
fuzzy logic U منطق نامعلوم
indistinctly U بطور نامعلوم
inconspicuously U بطور نامعلوم
dubiously U بطور نامعلوم
hazy U نامعلوم گیج
hazier U نامعلوم گیج
no known loss U زیان نامعلوم
incalculable U نا شمردنی نامعلوم
indefinitely U بطور نامعلوم
invisible exports U فرستادههای نامعلوم
uncharted U نامعلوم ندانسته
haziest U نامعلوم گیج
upon the die U قماری نامعلوم
nonsignificant U غیر معین نامعلوم
at stake U نامعلوم موضوع بحث
indescribable U توصیف ناپذیر نامعلوم
obscurely U بطور تیره و نامعلوم
to put a [big] question mark over something U چیزی را نامشخص [نامعلوم ] کردن
cryptogenic U دارای اصل وریشه نامعلوم
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
at a slow pace U اهسته
below ones breath U اهسته
indistinct U اهسته
cattish U اهسته رو
catlike U اهسته رو
languidly U اهسته
slow down U اهسته
slow footed U اهسته
lightly U اهسته
silently U اهسته
plodder U اهسته رو
tardo U اهسته
ritardando U اهسته تر
slowly U اهسته
slowing U اهسته
fabian U اهسته رو
slow U اهسته
slowed U اهسته
quietly U اهسته
slows U اهسته
largo a U اهسته
lentamente U اهسته
slower U اهسته
lento a U اهسته
limper U اهسته رو
low U اهسته
gradual U اهسته
low low U اهسته اهسته
slowest U اهسته
crawl U اهسته خزیدن
simmering U اهسته جوشیدن
crawls U اهسته خزیدن
simmers U اهسته جوشیدن
jogging U اهسته دویدن
crawled U اهسته خزیدن
slow paced U اهسته گام
slow paced U اهسته خرام
simmered U اهسته جوشیدن
simmer U اهسته جوشیدن
softens U اهسته ترکردن
trudging U قدم اهسته
mealy mouthed U اهسته حرف زن
soften U اهسته ترکردن
tapped U اهسته زدن
trudges U قدم اهسته
trudged U قدم اهسته
mealy-mouthed U اهسته حرف زن
trudge U قدم اهسته
tap U اهسته زدن
susurration U سخن اهسته
lagging U اهسته کند
goose-stepped U قدم اهسته
slid U اهسته رفتن
to burn down ar low U اهسته ترسوختن
slow and steady U اهسته وپیوسته
pianissimo U بسیار اهسته
piaffer U یورتمه اهسته
dogtrot U یورتمه اهسته
percuss U اهسته زدن به
jog trot U کاریکنواخت و اهسته
largo U اهسته و مفصل
dab U اهسته زدن
dabbed U اهسته زدن
dabs U اهسته زدن
lockstep U قدم اهسته
dead slow U خیلی اهسته
tapping U اهسته زدن
goose-stepping U قدم اهسته
slow ahead U اهسته به جلو
softened U اهسته ترکردن
goose step U قدم اهسته
goose-step U قدم اهسته
languid U بی حال اهسته
jog U اهسته دویدن
jogged U اهسته دویدن
rallenttando U بتدریج اهسته تر
jogs U اهسته دویدن
goose-steps U قدم اهسته
low U پایین اهسته
to burn down or low U اهسته ترسوختن
slackens U اهسته کردن
to wear away U اهسته راندن
slackening U اهسته کردن
slackened U اهسته کردن
slacken U اهسته کردن
trickle charge U پر کردن اهسته
tip U ضربت اهسته
dink U ضربه اهسته
tipping U ضربت اهسته
jiggles U تکان اهسته
sluggish U بطی اهسته رو
jiggle U تکان اهسته
jiggling U تکان اهسته
jiggled U تکان اهسته
to slack up U کم کم اهسته کردن
andante U نسبتا اهسته
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
heavy footed U اهسته وسنگین درحرکت
decanted U اهسته خالی کردن
decant U اهسته خالی کردن
decanting U اهسته خالی کردن
decants U اهسته خالی کردن
decelerated U کندکردن اهسته کردن
coddle U اهسته جوشاندن یا پختن
decelerate U کندکردن اهسته کردن
slow U اهسته کردن یاشدن
slower U اهسته کردن یاشدن
slow burning conductor U سیم اهسته سوز
doggo U اهسته ناپدید شونده
whispery U اهسته صحبت کننده
slow motion picture U تصویر با حرکت اهسته
decelerating U کندکردن اهسته کردن
tapping U ضربت اهسته شیر
feather U اهسته زدن گوی
decelerates U کندکردن اهسته کردن
slowed U اهسته کردن یاشدن
drifts U مقصود جریان اهسته
clammy U سرد ومرطوب اهسته رو
drifting U مقصود جریان اهسته
slowest U اهسته کردن یاشدن
drifted U مقصود جریان اهسته
slowing U اهسته کردن یاشدن
drift U مقصود جریان اهسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com