Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
infrasound
U
صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wobbulator
U
تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
resonances
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
quartz clock
U
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
continuous wave
U
امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
assonance
U
هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
subalpine
U
ساکن دامنه کوهستان الپ مربوط به دامنه کوه
high frequency
U
دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
eight bit system
U
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
power meter
U
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
frequency division multilexing
U
مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne
U
گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency
U
فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
vlsi
U
مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity
U
حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-
U
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
base band
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
rating
U
توان نامی توان قدرت
ratings
U
توان نامی توان قدرت
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot.
<proverb>
U
در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
volt ampere meter
U
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini
U
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
ultra high frequency
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
homophony
U
هم صدایی
monaural
U
یک صدایی
monophony
U
یک صدایی
consonantal
U
بی صدایی
equisonance
U
هم صدایی
plangency
U
پر صدایی
unison
U
یک صدایی
noiselessness
U
بی صدایی
consonance
U
هم صدایی
conconancy
U
هم صدایی
unison
U
هم صدایی
trachyphonia
U
زمخت صدایی
tanyphonia
U
نازک صدایی
tonic
U
صدایی اهنگی
voice frequency
U
بسامد صدایی
tonics
U
صدایی اهنگی
pentatonic
U
پنج صدایی
baryphonia
U
کلفت صدایی
voice key
U
کلید صدایی
melodiousness
U
خوش صدایی
knell
U
صدایی زنگ
voice grade channel
U
مجرای از درجه صدایی
recite
U
با صدایی موزون خواندن
recited
U
با صدایی موزون خواندن
recites
U
با صدایی موزون خواندن
what noise is that?
U
این چه صدایی است
reciting
U
با صدایی موزون خواندن
zing
U
صدایی شبیه جیغ
whinnied
U
صدایی شبیه شیهه
phonic
U
صدایی صدا دار
whinnies
U
صدایی شبیه شیهه
whinny
U
صدایی شبیه شیهه
whinnying
U
صدایی شبیه شیهه
motet
U
سرود چند صدایی
voice operated
U
با کار افت صدایی
voice operated device
U
دستگاه با کار افت صدایی
music to one's ears
<idiom>
U
صدایی که شخص دوست دارد بشنود
euphonical
U
مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
growl
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growling
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growled
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growls
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
pretone
U
هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
round vowel
U
حرف صدایی که درتلفظ ان باید دهان یا لب را گرد کرد
state-of-the-art
U
بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
twanging
U
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twangs
U
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanged
U
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twang
U
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
instantaneous frequency
U
مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
chucked
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
feep
U
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
chucks
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
cuckoo clocks
U
ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
cuckoo clock
U
ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
chuck
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
ranges
U
دامنه
brae
U
دامنه
tail
U
دامنه
tailed
U
دامنه
tails
U
دامنه
scope
U
دامنه
talus
U
دامنه
magnitude
U
دامنه
range
U
دامنه
ranged
U
دامنه
slopes
U
دامنه
skirts
U
دامنه
skirted
U
دامنه
skirt
U
دامنه
foot
دامنه
slope
U
دامنه
sloped
U
دامنه
mountainsides
U
دامنه
hillsides
U
دامنه
amplitude
U
دامنه
mountainside
U
دامنه
hillside
دامنه
colluvial
U
دامنه کوهی
class interval
U
دامنه طبقه
maximum amplitude
U
دامنه حداکثر
tropic range
U
دامنه استوایی
two tailed test
U
ازمون دو دامنه
range of stress
U
دامنه تنش
criteria range
U
دامنه ملاک
hillsides
U
دامنه کوه
total amplitude of oscillation
U
دامنه کل نوسان
combe
U
دامنه تپه
impluse amplitude
U
دامنه ایمپولز
discriminating range
U
دامنه افتراق
hillside
U
دامنه کوه
frequency response
U
خم دامنه- بسامد
interval confidence
U
دامنه اطمینان
vibration amplitude
U
دامنه ارتعاش
feet
U
پایین دامنه
f.of mountain
U
دامنه کوه
double amplitude
U
دامنه دوبل
hill side
دامنه تپه
audio frequency
U
دامنه شنودپذیری
audibility range
U
دامنه شنودپذیری
ranged
U
دامنه تغییرات
midrange
U
میان دامنه
ranges
U
دامنه تغییرات
pulse amplitude
U
دامنه تپش
amplitude
U
دامنه بزرگی
tooth flank
U
دامنه دندانه
range expression
U
عبارت دامنه
range of motion
U
دامنه حرکت
range name
U
نام دامنه
one tailed test
U
ازمون یک دامنه
range
U
دامنه تغییرات
talus meterial
U
واریزه دامنه
talus
U
دامنه سنگلاخی
talus
U
دامنه تالیوز
am
U
مدولاسیون دامنه
amplitude of vibration
U
دامنه ارتعاش
amplitude of oscillation
U
دامنه نوسان
restriction of range
U
محدودیت دامنه
response amplitude
U
دامنه پاسخ
amplitude modulation
U
مدولاسیون دامنه
tolerance
U
دامنه تغییرات
tolerances
U
دامنه تغییرات
range format
U
قالب دامنه
wave amplitude
U
دامنه موج
range
U
دامنه
[ریاضی]
flanking
U
دامنه جناح
scope
U
دامنه رسیدگی
flank
U
دامنه جناح
flanked
U
دامنه جناح
tidal range
U
دامنه جذر و مد دریایی
The matter assumed significant proportions.
U
دامنه کار با لاگرفت
modular range
U
دامنه تغییرات مدول
domain of definition
U
دامنه تعریف
[ریاضی]
skirting armor
U
زره دامنه تانک
lift
U
بالارو دامنه بالابری
lifted
U
بالارو دامنه بالابری
lifts
U
بالارو دامنه بالابری
semi interquartile range
U
دامنه نیمه چارکی
lifting
U
بالارو دامنه بالابری
foothill
تپه دامنه کوه
domain of a function
U
دامنه یک تابع
[ریاضی]
cylinder skirt
U
حاشیه یا دامنه سیلندر
double apron fence
U
سیم خاردار دو دامنه
impluse amplitude
U
دامنه ضربه جریان
magnitude of alternating current
U
دامنه جریان متناوب
interquartile range
U
دامنه میان چالاکی
purview
U
دامنه شمول قانون
ridge
U
پشته تپههای دامنه کوه
ridges
U
پشته تپههای دامنه کوه
skirt
U
دامنه کوه حومه شهر
skirts
U
دامنه کوه حومه شهر
sidehill
U
واقع در کنار تپه دامنه
foot hill
تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
neap range
U
دامنه نوسان جزر و مدضعیف
skirted
U
دامنه کوه حومه شهر
damping factor
U
نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
cove
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
coves
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
daily range of soil temperature
U
دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
foehn
U
باد خشک وگرم دامنه کوه
text
U
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
texts
U
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
fumarole
U
شکاف دامنه اتش فشان که از ان دود وبخارمتصاعد است
stepping
U
قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
step
U
قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
howler
U
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers
U
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
the quantity of a vowel
U
کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
wave trough
U
نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
hook's law
U
تغییر شکل یک جسم الاستیک در دامنه الاستیسیته با تنش وارده متناسب است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com