Perdic | صافی فرکانس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	frequency filter U	صافی فرکانس

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	intermediate frequency band filter U	صافی باند فرکانس میانی
	low frequency filter U	صافی فرکانس پایین
Other Matches

	absolute filter U	صافی میکرونی صافی میکروسکپی
	wobbulator U	تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
	high frequency U	دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
	antivignetting filter U	صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
	resonances U	وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
	resonance U	وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
	frequency division multilexing U	مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
	superheterodyne U	گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
	critical frequency U	فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
	baseband U	1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
	base band U	1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
	fm U	فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
	instantaneous frequency U	مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
	planeness U	صافی
	filter bed U	صافی اب
	limpidity U	صافی
	leach U	صافی
	colanders U	صافی
	oaleaceous U	صافی
	defecator U	صافی
	absolute filter U	صافی صد در صد
	scumble U	صافی
	sleekness U	صافی
	filters U	صافی
	limpidity or limpidness U	صافی
	strainer U	صافی
	strainers U	صافی
	smoothness U	صافی
	water filter U	صافی اب
	line filter U	صافی خط
	pureness U	صافی
	filter U	صافی
	colander U	صافی
	polarizing filter U	صافی قطبی
	interference filter U	صافی تداخل
	filterable U	صافی کردنی
	porous filter U	صافی متخلخل
	absorbent filter U	صافی جذب
	accelofilter U	صافی سریع
	interference filter U	صافی پارازیت
	color killer U	صافی رنگ
	killer stage U	صافی رنگ
	light filter U	صافی نور
	nominal filter U	صافی میکرونی
	leach U	صافی کردن
	differentiating filter U	صافی ممیز
	crystal filter U	صافی بلورین
	noise filter U	صافی همهمه
	edge fillter U	صافی چاکدار
	electric filter U	صافی الکتریکی
	oil filter U	صافی روغن
	band screen U	صافی مخازن
	filter paper U	کاغذ صافی
	filter packing U	لایی صافی
	petrol filter U	صافی بنزین
	filter packing U	پوشش صافی
	filter network U	شبکه ی صافی
	break even U	صافی درامدن
	acoustic filter U	صافی صوتی
	filter press U	صافی فشاری
	leach U	از صافی گذراندن
	filter U	صافی پالایه
	filter U	فیلتر صافی
	filters U	صافی پالایه
	filters U	فیلتر صافی
	scratch filter U	صافی پیکاپ
	serenity U	بی سر وصدایی صافی
	fineness U	موشکافی صافی
	gloss U	صافی براقی
	suction filter U	صافی مکنده
	line filter U	صافی همهمه
	fuel filter U	صافی سوخت
	fuel filter U	صافی بنزین
	gas mask canister U	صافی گاز
	glassiness U	صافی زلالی
	gravel filter U	صافی شنی
	line filter U	صافی شبکه
	filter layer U	لایه صافی
	filter flask U	بالن صافی
	purity U	صافی پاکدامنی
	filter characteristic U	مشخصه صافی
	filter capacitor U	خازن صافی
	filter bed U	صافی شنی
	filter add U	کمک صافی
	filrate U	از صافی گذراندن
	filrate U	از صافی گذشتن
	filtration U	از صافی گذراندن
	filtrable U	صافی کردنی
	interference eliminator U	صافی تداخل
	filter chock U	چوک صافی
	filter disk U	قرص صافی
	filter disc U	قرص صافی
	filtering U	از صافی گذراندن
	filter curve U	منحنی صافی
	filter crystal U	کریستال صافی
	filter condenser U	خازن صافی
	filter circuit U	مدار صافی
	filter stick U	لوله صافی دار
	flexible oil filter line U	لوله صافی روغن
	narrow band filter U	صافی فلزات باریک
	filtrate U	مایع زیر صافی
	filter insert U	دریچه یا مدخل صافی
	infltrate U	از سوراخهای صافی گذراندن
	integrating filter U	صافی جمع کننده
	serene U	صافی صاف کردن
	power line filter U	صافی جریان برق
	strainer well U	چاه صافی دار
	impedance transforming filter U	صافی تبدیل امپدانس
	band pass U	صافی میان گذر
	band stop U	صافی میان نگذر
	low pass filter U	صافی پایین گذر
	high pass filter U	صافی بالا گذر
	lawn U	مرغزار باپارچه صافی کردن
	low pass acoustical filter U	صافی پایین گذر صوتی
	fluted filter paper U	کاغذ صافی چین دار
	nominal filter U	صافی به اندازه عبور معین
	diesel fuel oil filter U	صافی سوخت موتور دیزل
	lawns U	مرغزار باپارچه صافی کردن
	high pass acoustical filter U	صافی صوتی بالا گذر
	band pass filter circuit U	مدار صافی باند پاس
	leachate U	مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
	leach [liquid formed by leaching] U	مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
	hypostyle hall U	[اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
	Indian summer U	هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
	Indian summers U	هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
	frequencies U	فرکانس
	frequence U	فرکانس
	low frequency U	فرکانس کم
	line frequency U	فرکانس خط
	frequency U	فرکانس
	frequency of oscillations U	فرکانس نوسان
	frequency of infinite attenuation U	فرکانس قطب
	quenching frequency U	فرکانس نوسان
	frequency regulator U	رگولاتور فرکانس
	frequency parameter U	پارامتر فرکانس
	frequency plan U	طرح فرکانس
	frequency region U	ناحیه فرکانس
	frequency recorder U	ثبات فرکانس
	frequency recorder U	ضباط فرکانس
	frequency region U	حیطه فرکانس
	frequency duplicator U	دوبلور فرکانس
	frequency error U	خطای فرکانس
	frequency inversion U	برگردان فرکانس
	frequency mark U	علامت فرکانس
	frequency marking U	مارکاژ فرکانس
	frequency measurement U	سنجش فرکانس
	frequency medulation U	مدولاسیون فرکانس
	frequency generator U	مولد فرکانس
	frequency mixing U	ترکیب فرکانس
	frequency mixture U	ترکیب فرکانس
	frequency modulation U	مدولاسیون فرکانس
	frequency modulation U	تلفیق فرکانس
	frequency modulator U	مدولاتور فرکانس
	frequency multiplication U	افزایش فرکانس
	frequency fluctuation U	تغییر فرکانس
	frequency mark U	نشانه فرکانس
	frequency respone U	پاسخ فرکانس
	impluse frequency U	فرکانس پالس
	impluse frequency U	فرکانس پولز
	impluse frequency U	فرکانس ضربان
	induction frequency converter U	مبدل فرکانس
	industrial frequency U	فرکانس صنعتی
	input frequency U	فرکانس اولیه
	intermediate frequency tank circuit U	فرکانس میانی
	input frequency U	فرکانس ورودی
	intermediate frequency U	فرکانس میانه
	intermediate frequency U	فرکانس میانی
	j band U	باند فرکانس
	high frequency U	فرکانس بالا
	k band U	باند فرکانس
	p band U	باند فرکانس
	h.f. U	فرکانس بالا
	image frequency U	فرکانس تصویر
	frequency separation U	جداسازی فرکانس
	frequency spectrum U	طیف فرکانس
	frequency spectrum U	بیناب فرکانس
	frequency stability U	پایداری فرکانس
	frequency stabilizer U	پایدارکننده فرکانس
	frequency standard U	استاندارد فرکانس
	low frequency U	فرکانس پایین
	frequency triplication U	تریپلاژ فرکانس
	frequency tuning U	تنظیم فرکانس
	line frequency U	فرکانس شبکه
	i.f. U	فرکانس میانی
	idle frequency U	فرکانس بی باری
	frequency of resonance U	فرکانس رزونانس
	frequency drift U	اختلاف فرکانس
	frequency characteristic U	منحنی فرکانس
	frequency division U	تقسیم فرکانس
	frequency alloment U	تقسیم فرکانس
	frequency determination U	تعیین فرکانس
	frequency assignment U	تعیین فرکانس
	frequency allocation U	تعیین فرکانس
	frequency accuracy U	دقت فرکانس
	measuring frequency U	فرکانس سنجش
	natural frequency U	فرکانس طبیعی
	double frequency U	فرکانس دوبل
	frequency domulipliction U	تقسیم فرکانس
	frequency analizer U	انالیزور فرکانس
	frequency changing U	تبدیل فرکانس