English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
electric filter U صافی الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
absolute filter U صافی میکرونی صافی میکروسکپی
antivignetting filter U صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
electrostatic U ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
electrical and otherwise U الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
colanders U صافی
colander U صافی
water filter U صافی اب
planeness U صافی
strainer U صافی
pureness U صافی
scumble U صافی
sleekness U صافی
filters U صافی
defecator U صافی
filter bed U صافی اب
oaleaceous U صافی
limpidity or limpidness U صافی
line filter U صافی خط
strainers U صافی
limpidity U صافی
smoothness U صافی
absolute filter U صافی صد در صد
leach U صافی
filter U صافی
interference filter U صافی پارازیت
interference filter U صافی تداخل
interference eliminator U صافی تداخل
filter U صافی پالایه
filter U فیلتر صافی
gloss U صافی براقی
gravel filter U صافی شنی
scratch filter U صافی پیکاپ
leach U صافی کردن
filter disk U قرص صافی
filter characteristic U مشخصه صافی
filter capacitor U خازن صافی
filter bed U صافی شنی
filter add U کمک صافی
filrate U از صافی گذراندن
filrate U از صافی گذشتن
filtration U از صافی گذراندن
filtrable U صافی کردنی
filterable U صافی کردنی
filter press U صافی فشاری
filter paper U کاغذ صافی
filter packing U لایی صافی
filter packing U پوشش صافی
purity U صافی پاکدامنی
filter circuit U مدار صافی
filters U صافی پالایه
filters U فیلتر صافی
glassiness U صافی زلالی
gas mask canister U صافی گاز
fuel filter U صافی بنزین
fuel filter U صافی سوخت
frequency filter U صافی فرکانس
fineness U موشکافی صافی
filter layer U لایه صافی
filter flask U بالن صافی
filter disc U قرص صافی
filtering U از صافی گذراندن
serenity U بی سر وصدایی صافی
filter curve U منحنی صافی
filter crystal U کریستال صافی
filter condenser U خازن صافی
filter network U شبکه ی صافی
leach U از صافی گذراندن
break even U صافی درامدن
acoustic filter U صافی صوتی
band screen U صافی مخازن
color killer U صافی رنگ
porous filter U صافی متخلخل
differentiating filter U صافی ممیز
noise filter U صافی همهمه
nominal filter U صافی میکرونی
suction filter U صافی مکنده
oil filter U صافی روغن
polarizing filter U صافی قطبی
petrol filter U صافی بنزین
light filter U صافی نور
killer stage U صافی رنگ
line filter U صافی همهمه
line filter U صافی شبکه
absorbent filter U صافی جذب
filter chock U چوک صافی
accelofilter U صافی سریع
edge fillter U صافی چاکدار
crystal filter U صافی بلورین
strainer well U چاه صافی دار
band pass U صافی میان گذر
high pass filter U صافی بالا گذر
infltrate U از سوراخهای صافی گذراندن
flexible oil filter line U لوله صافی روغن
power line filter U صافی جریان برق
band stop U صافی میان نگذر
filter insert U دریچه یا مدخل صافی
impedance transforming filter U صافی تبدیل امپدانس
integrating filter U صافی جمع کننده
serene U صافی صاف کردن
narrow band filter U صافی فلزات باریک
filter stick U لوله صافی دار
low frequency filter U صافی فرکانس پایین
filtrate U مایع زیر صافی
low pass filter U صافی پایین گذر
low pass acoustical filter U صافی پایین گذر صوتی
band pass filter circuit U مدار صافی باند پاس
diesel fuel oil filter U صافی سوخت موتور دیزل
high pass acoustical filter U صافی صوتی بالا گذر
fluted filter paper U کاغذ صافی چین دار
nominal filter U صافی به اندازه عبور معین
lawns U مرغزار باپارچه صافی کردن
intermediate frequency band filter U صافی باند فرکانس میانی
lawn U مرغزار باپارچه صافی کردن
leach [liquid formed by leaching] U مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
leachate U مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
gas electric generating set U مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
hypostyle hall U [اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
Indian summers U هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summer U هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
electrotechnical U الکتریکی
electric U الکتریکی
electrical U الکتریکی
electrical bounding U اتصال الکتریکی
electrical analogue U مشابهات الکتریکی
dielectric strength U پایدار دی الکتریکی
dielectric strain U بار دی الکتریکی
electrical breeze U وزش الکتریکی
static breeze U وزش الکتریکی
electrical degree U درجه الکتریکی
dielectric polarization U قطبش دی الکتریکی
electrical conductivity U رسانندگی الکتریکی
dielectric power U قدرت دی الکتریکی
electrical conductivity U هدایت الکتریکی
electrical conduction U رسانش الکتریکی
electrical conductance U رسانایی الکتریکی
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
electric welding U جوشکاری الکتریکی
electric traction U قوه الکتریکی
electric wave U موج الکتریکی
electrical angle U زاویه الکتریکی
electric wind U باد الکتریکی
electroplating U ابکاری الکتریکی
electric traction U کشش الکتریکی
electric tension U فشار الکتریکی
electric heater U گرم کن الکتریکی
electric force U نیروی الکتریکی
electrical insulator U عایق الکتریکی
electric flux U شار الکتریکی
electrical U سیستم الکتریکی
dielectric stress U بار دی الکتریکی
dielectric viscosity U لختی دی الکتریکی
electric unit U واحدهای الکتریکی
electric machine U ماشین الکتریکی
electric bulb U لامپ الکتریکی
electric discharge U تخلیه الکتریکی
capacitance U فرفیت الکتریکی
electric coupling U پیوست الکتریکی
electric coupling U تزویج الکتریکی
electric control U کنترل الکتریکی
electric resistance U مقاومت الکتریکی
hot seat U صندلی الکتریکی
electric potential U پتانسیل الکتریکی
all electric U تماما" الکتریکی
electric drive U محرکه الکتریکی
electric energy U انرژی الکتریکی
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
electric eye U چشم الکتریکی
magic eye U چشم الکتریکی
electric primer U چاشنی الکتریکی
air dielectric U دی الکتریکی هوا
electric contact U کنتاکت الکتریکی
electric field U میدان الکتریکی
electric shock U شوک الکتریکی
electric circuit U مدار الکتریکی
electric charge U بار الکتریکی
electric break down U شکست الکتریکی
corona discharge U تخلیه الکتریکی
electric brake U ترمز الکتریکی
electric balance U تعادل الکتریکی
electric attraction U جاذبه الکتریکی
electric clock U ساعت الکتریکی
electric constant U ثابت الکتریکی
electric shocks U شوک الکتریکی
electric connection U اتصال الکتریکی
conductivity U رسانندگی الکتریکی
electric component U قطعه الکتریکی
electric arc U قوس الکتریکی
charge U بار الکتریکی
circuits U اتصال الکتریکی
galvano cautery U داغ الکتریکی
resistors U مقاومت الکتریکی
discharge U تخلیه الکتریکی
flash fuze U چاشنی الکتریکی
circuits U جریان الکتریکی
circuit U اتصال الکتریکی
electrode U قطب الکتریکی
electrodes U قطب الکتریکی
transcription U ضبط الکتریکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com