Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hack
U
شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
hacked
U
شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
hacks
U
شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
geostrophic
U
وابسته به نیروی انحناء وپیچیدگی یا انقباضی که دراثرگردش زمین ایجادمیشود
macromere
U
سلولهای بزرگتری که در اثر تقسیم سلولی نامساوی تخم ایجادمیشود
bedsore
U
زخمی که بعلت خوابیدن متمادی در بستر و نرسیدن خون کافی به پشت بیماران ایجادمیشود
lightening hole
U
سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
micrology
U
مو شکافی
trifid
U
سه شکافی
butt welding
U
جوشکاری شکافی
enterotomy
U
روده شکافی
forging crack
U
اهنگری شکافی
zootomy
U
جانور شکافی
ovariotomy
U
تخمدان شکافی
quadrifid
U
چهار شکافی
butt seam weld
U
جوشکاری شکافی
dissection
U
کالبد شکافی
autopsy
U
کالبد شکافی
autopsies
U
کالبد شکافی
keratome
U
چاقوی قرینه شکافی
scalpels
U
چاقوی کالبد شکافی
keratotome
U
چاقوی قرنیه شکافی
scalpel
U
چاقوی کالبد شکافی
vulvar
U
دارای شکافی شبیه فرج
vulval
U
دارای شکافی شبیه فرج
vulvate
U
دارای شکافی شبیه فرج
postmortem
U
مرده رامعاینه وکالبد شکافی کردن
To spilt hair . To make a fine distinction .
U
مورااز ماست کشیدن ( مو شکافی کردن )
balacava
U
پوشش ضد اتش سر و گردن با شکافی جلو صورت
embrasure
U
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
embrasures
U
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
palmatifid
U
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
vivisection
U
زنده شکافی تشریح جانور زنده
vivisectional
U
زنده شکافی تشریح جانور زنده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com