Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
play ball with someone
<idiom>
U
شرکت منصفانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
letterheads
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
limited company
U
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company
U
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
considerately
U
منصفانه
evenhanded
U
منصفانه
deserved
U
منصفانه
equitably
U
منصفانه
fairs
U
منصفانه
fairest
U
منصفانه
candid
U
منصفانه
impartial
U
منصفانه
reasonable
U
منصفانه
just
U
منصفانه
even handed
U
منصفانه
even-handed
U
منصفانه
fairer
U
منصفانه
fair
U
منصفانه
even-handedly
U
منصفانه
fair deal
U
روش منصفانه
short end (of the stick)
<idiom>
U
غیر منصفانه
fair competition
U
رقابت منصفانه
fair price
U
قیمت منصفانه
fair deal
U
سیاست منصفانه
unfairly
U
غیر منصفانه
impartially
U
بیغرضانه منصفانه
tit for tat
<idiom>
U
مبادله منصفانه
fair return
U
بازده منصفانه
unjust
U
غیر منصفانه
equanimity
U
قضاوت منصفانه
unfair
U
غیر منصفانه
fair trade
U
تجارت منصفانه
fair trade
U
کسب منصفانه
just profit
U
سود منصفانه
just price
U
قیمت منصفانه
fairly
U
بدون تزویر منصفانه
shoot straight
<idiom>
U
منصفانه رفتار کردن
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company
U
شرکت مادر شرکت مرکزی
wrong
U
غیر منصفانه رفتار کردن
wrongs
U
غیر منصفانه رفتار کردن
to wrong
U
غیر منصفانه رفتار کردن
He gave me a square deal .
U
بامن منصفانه معامله کرد
wronging
U
غیر منصفانه رفتار کردن
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource
U
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
houses
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
body corporate
U
شرکت شرکت سهامی
business group
U
شرکت سهامی
[شرکت]
fair trade laws
U
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
unijust
U
غیر عادلانه غیر منصفانه بی عدالت بی انصاف
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
corporation
U
شرکت
enterprises
U
شرکت
enterprise
U
شرکت
corporations
U
شرکت
associations
U
شرکت
association
U
شرکت
businesses
U
شرکت
business
U
شرکت
participation
U
شرکت
concerns
U
شرکت
concern
U
شرکت
handing
U
شرکت
houses
U
شرکت
housed
U
شرکت
firms
U
شرکت
house
U
شرکت
fellowsh
U
شرکت
EIS
U
ول شرکت
companies
U
شرکت
firmest
U
شرکت
hand
U
شرکت
consociation
U
شرکت
contribution
U
شرکت
contributions
U
شرکت
firm
U
شرکت
firmer
U
شرکت
incorporation
U
شرکت
partnerships
U
شرکت
cahoot
U
شرکت
partnership
U
شرکت
company
U
شرکت
private corporation
U
شرکت خصوصی
joint-stock company
U
شرکت سهامی
tandy corporation
U
شرکت Tandy
proportional liability partnership
U
شرکت نسبی
electric company
U
شرکت برق
subsidiary company
U
شرکت فرعی
joint-stock companies
U
شرکت سهامی
employer's liability insurance company
U
شرکت بیمه
company union
U
اتحادیه شرکت
compulsory partnership
U
شرکت قهری
private enterprise
U
شرکت خصوصی
private company
U
شرکت خصوصی
founder
U
موسس شرکت
take a hand at
U
شرکت کردن در
sit out
U
شرکت نداشتن در
stock company
U
شرکت سهامی
society
U
شرکت کمیته
cooperative company
U
شرکت تعاونی
mutual company
U
شرکت تعاونی
cooperative society
U
شرکت تعاونی
corporate appraisal
U
ارزیابی شرکت
proprietary company
U
شرکت خصوصی
economic unit
U
خانوار شرکت
doctor to the company
U
پزشک شرکت
dissolution of partner ship
U
فسخ شرکت
subsidiaries
U
شرکت تابعه
societies
U
شرکت کمیته
dissolution of a company
U
انحلال شرکت
winding up of a company
U
انحلال شرکت
corporately
U
بصورت شرکت
cooperative
U
شرکت تعاونی
shipping company
U
شرکت کشتیرانی
shipping agent
U
شرکت حمل
subsidiary
U
شرکت تابعه
corporativism
U
شرکت گرایی
holding company
U
شرکت مالک
associated company
U
شرکت وابسته
general partnership
U
شرکت تضامنی
artieles of association
U
شرکت ناور
articles of assosiation
U
اساسنامه شرکت
certificate of incorporation
U
شرکت نامه
champerty
U
شرکت در دعوا
civil partnership
U
شرکت مدنی
article of association
U
اساسنامه شرکت
article of a company
U
اساسنامه شرکت
commercial company
U
شرکت تجاری
giant corporation
U
شرکت بزرگ
go into
U
شرکت کردن در
associative
U
شرکت پذیر
branch of a company
U
شعبه شرکت
house flag
U
پرچم شرکت
holding company
U
شرکت مرکزی
insurance company
U
شرکت بیمه
intel corporation
U
شرکت اینتل
invalidation of company
U
بطلان شرکت
inveluntary partnership
U
شرکت قهری
joint stock
U
شرکت سهامی
associativity
U
شرکت پذیری
commercial firm
U
شرکت تجارتی
joint stock company
U
شرکت سهامی
memorandom of association
U
اساسنامه شرکت
participating
U
شرکت کننده
datapro
U
یک شرکت تحقیقاتی
company law
U
قوانین شرکت
company network
U
شبکه شرکت
company seal
U
مهر شرکت
company secretary
U
منشی شرکت
participable
U
شرکت کردنی
participable
U
شرکت بردار
corporatism
U
شرکت گرایی
parent company
U
شرکت اصلی
memorandum of association
U
اساسنامه شرکت
microsoft corporation
U
شرکت مایکروسافت
ncr corporation
U
شرکت NCR
aiding and abetting
U
شرکت در جرم
affiliated company
U
شرکت وابسته
pall bearer
U
شرکت میکند
acting company
U
شرکت عامل
parcenary
U
شرکت در ارث
parcenary
U
شرکت مشاع
parent company
U
شرکت مادر
participative
U
شرکت کننده
to play at
U
شرکت کردن در
contributor
U
شرکت کننده
assist
U
شرکت جستن
entry
U
شرکت کننده
equity
U
حق صاحبان شرکت
equities
U
حق صاحبان شرکت
unity
U
وحدت شرکت
corporations
U
شرکت سهامی
corporation
U
شرکت سهامی
share
[in]
U
شرکت
[سهم]
[در]
assists
U
شرکت جستن
assisting
U
شرکت جستن
assisted
U
شرکت جستن
a stand-alone company
U
یک شرکت مستقل
business
U
شرکت تجاری
businesses
U
شرکت تجاری
partaking
U
شرکت کردن
partakes
U
شرکت کردن
partaken
U
شرکت کردن
partake
U
شرکت کردن
entrepreneurs
U
موسس شرکت
entrepreneur
U
موسس شرکت
founders
U
موسس شرکت
foundering
U
موسس شرکت
foundered
U
موسس شرکت
partnerships
U
شرکت تضامنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com