Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
play
U
شرکت درمسابقه انفرادی
played
U
شرکت درمسابقه انفرادی
playing
U
شرکت درمسابقه انفرادی
plays
U
شرکت درمسابقه انفرادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
entry fee
U
مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
daclare
U
تایید مجدد شرکت اسب درمسابقه
fleet
U
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleets
U
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
starter's list
U
فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
off roader
U
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
play off
U
درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
pistol clasp
U
قفل طپانچه نشان شرکت درمسابقه تیراندازی با طپانچه
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
long odds
U
تفاوت زیاد درمسابقه
outplay
U
درمسابقه جلو افتادن از
stations
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
stationed
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
brush
U
به حداکثر سرعت رفتن اسب درمسابقه
brushes
U
به حداکثر سرعت رفتن اسب درمسابقه
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
half century
U
05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
letterhead
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
neck and neck
<idiom>
U
درمسابقه مساوی ویا نزدیک به تساوی بودن
constituent company
U
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company
U
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
kill off
U
سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
individual
U
انفرادی
singularity
U
انفرادی
single
U
انفرادی
individuals
U
انفرادی
single life
U
انفرادی
sporadic
U
پراکنده انفرادی
solitary confinement
U
زندان انفرادی
close confinement
U
حبس انفرادی
sporadically
U
پراکنده انفرادی
close confinement
U
زندان انفرادی
individualized instruction
U
اموزش انفرادی
individual tests
U
ازمونهای انفرادی
cells
U
زندان انفرادی
cell
U
زندان انفرادی
several covenants
U
تعهدات انفرادی
spade
U
بیل انفرادی
spades
U
بیل انفرادی
individual aquipment
U
تجهیزات انفرادی
bullword
U
کمربندحفافتی انفرادی
solitany confinment
U
حبس انفرادی
slit trench
U
سنگر انفرادی
singles
U
مسابقه انفرادی
individualism
U
حالت انفرادی
single tax
U
مالیات انفرادی
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company
U
شرکت مادر شرکت مرکزی
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource
U
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
solos
U
تک خوانی بطور انفرادی
personal error
U
خطاهای انفرادی افراد
solo
U
تک خوانی بطور انفرادی
monocracy
U
حکومت مستقل یا انفرادی
army deposit fund
U
پس انداز انفرادی افراد
advanced individual training
U
اموزش تکمیلی انفرادی
individual reserves
U
وسایل ذخیره انفرادی
advance individual training
آموزش تکمیلی انفرادی
single tax
U
مالیات بر درامد انفرادی
under arms
U
مجهز باسلحه سبک و انفرادی
excess listing
U
لیست وسایل انفرادی مازاد
several
U
انفرادی مربوط به خود چند تن
picketed
U
کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
pickets
U
کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
golf
U
بازی بصورت انفرادی یا دونفره یا چهارنفره
individual reserves
U
وسایل ضروری انفرادی که با نفرحمل میشود
picket
U
کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
administrative segregation
U
زندانی کردن به طور انفرادی تفکیک اداری
autecology
U
مبحث شناسایی محیط زندگی انفرادی موجودات
foursomes
U
مسابقه انفرادی بین چهار نفر در گلف
foursome
U
مسابقه انفرادی بین چهار نفر در گلف
dump
U
شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
severalty
U
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
pursuit
U
مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
pursuits
U
مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
trigraph
U
حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
houses
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
business group
U
شرکت سهامی
[شرکت]
body corporate
U
شرکت شرکت سهامی
Grands Prix
U
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
cut and cover shelter
U
سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
Grand Prix
U
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
army classification battery test
U
ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
fives
U
هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
individuate
U
فرد کردن انفرادی کردن
handing
U
شرکت
EIS
U
ول شرکت
firms
U
شرکت
concerns
U
شرکت
hand
U
شرکت
associations
U
شرکت
housed
U
شرکت
houses
U
شرکت
businesses
U
شرکت
concern
U
شرکت
companies
U
شرکت
association
U
شرکت
participation
U
شرکت
incorporation
U
شرکت
contribution
U
شرکت
contributions
U
شرکت
firm
U
شرکت
cahoot
U
شرکت
firmer
U
شرکت
firmest
U
شرکت
consociation
U
شرکت
fellowsh
U
شرکت
corporations
U
شرکت
business
U
شرکت
corporation
U
شرکت
partnerships
U
شرکت
partnership
U
شرکت
house
U
شرکت
enterprise
U
شرکت
enterprises
U
شرکت
company
U
شرکت
associative
U
شرکت پذیر
associated company
U
شرکت وابسته
artieles of association
U
شرکت ناور
parcenary
U
شرکت در ارث
articles of assosiation
U
اساسنامه شرکت
branch of a company
U
شعبه شرکت
certificate of incorporation
U
شرکت نامه
societies
U
شرکت کمیته
associativity
U
شرکت پذیری
society
U
شرکت کمیته
parent company
U
شرکت اصلی
parcenary
U
شرکت مشاع
parent company
U
شرکت مادر
shipping agent
U
شرکت حمل
shipping company
U
شرکت کشتیرانی
joint-stock companies
U
شرکت سهامی
acting company
U
شرکت عامل
corporate appraisal
U
ارزیابی شرکت
participating
U
شرکت کننده
participable
U
شرکت کردنی
joint-stock company
U
شرکت سهامی
private corporation
U
شرکت خصوصی
corporatism
U
شرکت گرایی
private enterprise
U
شرکت خصوصی
sit out
U
شرکت نداشتن در
proprietary company
U
شرکت خصوصی
article of association
U
اساسنامه شرکت
article of a company
U
اساسنامه شرکت
participative
U
شرکت کننده
proportional liability partnership
U
شرکت نسبی
aiding and abetting
U
شرکت در جرم
affiliated company
U
شرکت وابسته
private company
U
شرکت خصوصی
inveluntary partnership
U
شرکت قهری
voluntary partnership
U
شرکت اختیاری
winding up
U
انحلال شرکت
airline
U
شرکت هواپیمایی
joint stock
U
شرکت سهامی
airlines
U
شرکت هواپیمایی
C.O
U
مخفف شرکت
employer's liability insurance company
U
شرکت بیمه
memorandum of association
U
اساسنامه شرکت
tandy corporation
U
شرکت Tandy
microsoft corporation
U
شرکت مایکروسافت
electric company
U
شرکت برق
economic unit
U
خانوار شرکت
unlimited liability company
U
شرکت تضامنی
general partnership
U
شرکت تضامنی
joint stock company
U
شرکت سهامی
invalidation of company
U
بطلان شرکت
intel corporation
U
شرکت اینتل
insurance company
U
شرکت بیمه
memorandom of association
U
اساسنامه شرکت
to sit out
U
شرکت نداشتن در
house flag
U
پرچم شرکت
holding company
U
شرکت مالک
holding company
U
شرکت مرکزی
trading company
U
شرکت تجارتی
go into
U
شرکت کردن در
giant corporation
U
شرکت بزرگ
take a hand at
U
شرکت کردن در
ncr corporation
U
شرکت NCR
doctor to the company
U
پزشک شرکت
company secretary
U
منشی شرکت
company seal
U
مهر شرکت
company network
U
شبکه شرکت
company law
U
قوانین شرکت
sit in on
<idiom>
U
شرکت درجلسه
commercial firm
U
شرکت تجارتی
commercial company
U
شرکت تجاری
stock company
U
شرکت سهامی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com