Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
supply company
U
شرکت تامین کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
outsource
U
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
finance company
U
شرکت تامین مالی
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
power supply
U
تامین کننده برق
garnisher
U
تامین کننده خواسته یامدعابه
America Online
U
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
invisible
U
مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
participant
U
شرکت کننده
contributor
U
شرکت کننده
contributors
U
شرکت کننده
participating
U
شرکت کننده
entry
U
شرکت کننده
participative
U
شرکت کننده
participants
U
شرکت کننده
symposiast
U
شرکت کننده درسمپوزیم
supplier
U
شرکت تولید کننده
naps
U
بهترین شرکت کننده
participant observer
U
مشاهده گر شرکت کننده
napped
U
بهترین شرکت کننده
nap
U
بهترین شرکت کننده
napping
U
بهترین شرکت کننده
suppliers
U
شرکت تولید کننده
marathoner
U
شرکت کننده ماراتون
retrieval
U
سیستم جستجوکه تامین کننده اطلاعات مشخص ازپایگاه داده ها برای کاربراست
sortie reference
U
تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
walkers
U
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
merrymaker
U
شرکت کننده درجشن وسرور
tenderer
U
شرکت کننده در مزایده یامناقصه
bidders
U
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bidder
U
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
crusader
U
شرکت کننده درجنگهای صلیبی
crusaders
U
شرکت کننده درجنگهای صلیبی
tenderer
U
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
olympian
U
شرکت کننده بازیهای المپیک
walker
U
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
sortie number
U
تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
producer
U
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
hurdler
U
شرکت کننده در مسابقه پرش از مانع
producers
U
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
pentathlete
U
شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
service component
U
نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
air force component
U
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
semi-finalists
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalist
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
fleets
U
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleet
U
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
deathlete
U
شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
pacer
U
شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
component change order
U
دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
attack transport
U
ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
garnishee
U
کسی که خواستهای نزداو تامین یا توقیف باشد تامین مدعا به کردن
campers
U
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
camper
U
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
veteran
U
سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
veterans
U
سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
forty niner
U
شرکت کننده در مهاجرت سال 9481 بکالیفرنیا درجستجوی طلا
air force component
U
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
navy component
U
نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
off roader
U
شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
entrymate
U
اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
PPP
U
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
remand
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remanded
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remanding
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remands
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
garnishment
U
تامین خواسته حکم تامین مدعابه
underwriter
U
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriters
U
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
off roader
U
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
COMPAQ
U
شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
pcm
U
شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
point of presence
U
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
third party lease
U
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
commitment board
U
هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
SEPP
U
سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
close in security
U
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
shot putters
U
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putter
U
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
letterheads
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
communication security monitoring
U
کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
limited company
U
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company
U
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
communication security account
U
میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
army commander
U
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company
U
شرکت مادر شرکت مرکزی
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
freightliner
U
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
c & f
U
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
combat resolution
U
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
housed
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
body corporate
U
شرکت شرکت سهامی
business group
U
شرکت سهامی
[شرکت]
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
securement
U
تامین
water supply
U
تامین اب
safety
U
تامین
securing
U
تامین
safety limit
U
حد تامین
security
U
تامین
water supplies
U
تامین اب
cover
U
تامین
hedging
U
تامین
coverings
U
تامین
covers
U
تامین
quia timet
U
حکم تامین
local security
U
تامین محلی
secure
U
تامین شده
secure
U
درامان تامین
insuring
U
تامین کردن
cryptosecurity
U
تامین رمز
covers
U
تامین کردن
protection
U
تامین نامه
preservation of evidence
U
تامین دلیل
financiers
U
تامین اعتبارکننده
security
U
تامین مصونیت
secures
U
درامان تامین
coverings
U
تامین کردن
social security
U
تامین اجتماعی
insures
U
تامین کردن
ensuring
U
تامین کردن
appropriation reimbur sement
U
تامین اعتبار
cover
U
تامین کردن
buffer zones
U
منطقه تامین
buffer zone
U
منطقه تامین
troop safety
U
تامین عده ها
ensures
U
تامین کردن
ensured
U
تامین کردن
take care of
U
تامین کردن
transmission security
U
تامین مخابره
area security
U
تامین منطقه
ensure
U
تامین کردن
fulfill
U
تامین کردن
secure
U
تامین کردن
procurement
U
تامین اماد
the rule of law
U
تامین قانونی
the rule of law
U
تامین قضایی
financier
U
تامین اعتبارکننده
buffer stock
U
تامین ذخیره
chemical security
U
تامین شیمیایی
guarantees
U
تامین کردن
safety diagram
U
دیاگرام تامین
committment
U
تامین اعتبار
communication security
U
تامین مخابراتی
physical security
U
تامین تاسیسات
collective security
U
تامین اجتماعی
internal security
U
تامین داخلی
signal security
U
تامین مخابراتی
electronic security
U
تامین الکترونیکی
supply port
U
درگاه تامین
funding
U
تامین وجه
guarantee
U
تامین کردن
factor of safety
U
عامل تامین
guaranteed
U
تامین کردن
secures
U
تامین کردن
supplying
U
تامین کردن
safety stakes
U
دستکهای تامین
give security for
U
تامین کردن
insecurity
U
عدم تامین
supply
U
تامین کردن
safety factor
U
عامل تامین
provisioning
U
تامین ذخیره
supplied
U
تامین کردن
transmission security
U
تامین ارسال
safety factor
U
ضریب تامین
secures
U
تامین شده
continuing appropriation
U
تامین اعتبار پیوسته
ups
U
تامین برق بی وقفه
secures
U
مطمئن تامین کردن
secure
U
تامین کردن هدف
system maintenance
U
تامین و نگهداری سیستم
secures
U
تامین کردن هدف
guaranteed
U
تامین تضمین کردن
to ensure something
U
تامین کردن
[چیزی]
deficit financing
U
تامین کسر بودجه
guarantee
U
تامین تضمین کردن
guarantees
U
تامین تضمین کردن
secure
U
مطمئن تامین کردن
make up a deficit
U
تامین کردن کسری
levy a sum on a person's property
U
تامین خواسته کردن
finance
U
تامین هزینه پولی
safety officer
U
افسر تامین یکان
emanitions security
U
تامین ضد استراق سمع تامین استراق سمع
safety
U
برقرار کردن تامین
continuing appropriation
U
مداومت تامین اعتبار
social security organization
U
سازمان تامین اجتماعی
victual
U
خواربار تامین کردن
self protection
U
برقراری تامین از خود
financed
U
تامین هزینه پولی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com