English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
modesty U شرم جنسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
deviation U انحراف جنسی
deviations U انحراف جنسی
frigid U دارای اندکی تمایل جنسی
libido U شور جنسی
libido U شهوت جنسی هوس
libidos U شور جنسی
libidos U شهوت جنسی هوس
mate U جفت گیری یاعمل جنسی کردن
mated U جفت گیری یاعمل جنسی کردن
mates U جفت گیری یاعمل جنسی کردن
heat U تحریک جنسی زنان
heats U تحریک جنسی زنان
backlog U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
clone U تولید مثل یاابستنی غیر جنسی
cloned U تولید مثل یاابستنی غیر جنسی
clones U تولید مثل یاابستنی غیر جنسی
cloning U تولید مثل یاابستنی غیر جنسی
climax U اوج جنسی
climaxes U اوج جنسی
excitement U برانگیختگی جنسی
excitements U برانگیختگی جنسی
coitus U مقاربت جنسی
tie in U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie-in U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie-ins U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
sodomy U انحراف جنسی
kind U جنسی
kindest U جنسی
kinds U جنسی
paedophilia U میل جنسی به کودکان
gash U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
gashed U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
gashes U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
gashing U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
puberty U بلوغ جنسی
homosexual U دارای احساسات جنسی نسبت به جنس موافق
homosexuals U دارای احساسات جنسی نسبت به جنس موافق
impotence U ضعف جنسی
impotence U ناتوانی جنسی
pornography U نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
pornography U نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
sadism U نوعی انحراف جنسی که شخص در اثر ان از ازار دادن لذت میبرد
heterosexual U مربوط به علاقه جنسی نسبت به جنس مخالف
heterosexuals U مربوط به علاقه جنسی نسبت به جنس مخالف
fission U تولید مثل غیر جنسی
rape U تجاوز جنسی
raped U تجاوز جنسی
rapes U تجاوز جنسی
raping U تجاوز جنسی
copulate U مقاربت جنسی کردن
copulated U مقاربت جنسی کردن
copulates U مقاربت جنسی کردن
copulating U مقاربت جنسی کردن
oversexed U دارای تمایلات جنسی زیاد شهوتران
sex U احساسات جنسی روابط جنسی
sex U جنسی
sexes U احساسات جنسی روابط جنسی
sexes U جنسی
orgasm U شور شهوانی اوج لذت جنسی
orgasm U اوج لذت جنسی
orgasms U شور شهوانی اوج لذت جنسی
orgasms U اوج لذت جنسی
libidinous U وابسته به شهوت جنسی
rapist U متجاوز جنسی
rapists U متجاوز جنسی
sex education U اموزش جنسی
petting U نوازش جنسی
sexuality U تمایلات جنسی
sexuality U عطش جنسی
promiscuous U بیقید در امور جنسی
asexual U فاقد خاصیت جنسی
asexual U بدون عمل جنسی
asexual U غیر جنسی
sex discrimination U تبعیض جنسی
sexism U تبعیض جنسی
intimacy U رابطه نامشروع جنسی
sexless U عاری از جذبه یا میل جنسی
potency U توان جنسی
sex appeal U جاذبه جنسی
promiscuity U بی بند و باری جنسی
voyeurism U تماشاگری جنسی
passivity U فعل پذیری جنسی
transvestism U مبدل پوشی جنسی
heterosexuality U دگرخواهی جنسی
aphrodisiac U برانگیزنده جنسی
aphrodisiacs U برانگیزنده جنسی
sexual U جنسی
cohabit U رابطه جنسی داشتن
cohabited U رابطه جنسی داشتن
cohabiting U رابطه جنسی داشتن
cohabits U رابطه جنسی داشتن
sexual intercourse U مقاربت جنسی
sexual intercourse U امیزش جنسی
sexual intercourse U رابطه جنسی مجامعت
sexual intercourse U مواقعه نزدیکی جنسی
lesbianism U رابطه جنسی زن با زن
homogeneity U هم جنسی
hermaphrodite U دو جنسی
hermaphrodites U دو جنسی
Other Matches
androgen U هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen U هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous U ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
exhibitionism U نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
isogamete U سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
road sense U جنسی
diclinous U یک جنسی
bisexuals U دو جنسی
unisexual U یک جنسی
gamic U جنسی
ambisexual U دو جنسی
generic U جنسی
bisexual U دو جنسی
unisex U دو جنسی
commodity money U پول جنسی
Peeping Toms U تماشاگر جنسی
sexual relations U روابط جنسی
germ cell U یاخته جنسی
sexual symbolism U نمادگری جنسی
tax in kind U مالیات جنسی
bisexuality U دو گانگی جنسی
zygosis U امیختگی جنسی
active algolagnia U ازارگری جنسی
eroticism U تمایلات جنسی
eroticism U تحریکات جنسی
anaphrodisia U بی میلی جنسی
venery U مقاربت جنسی
unisexuality U حالت یک جنسی
Peeping Tom U تماشاگر جنسی
autoeroticism U خودانگیزی جنسی
autoerotism U خودانگیزی جنسی
autosomal U غیر جنسی
truckage U مبادله جنسی
benefit in kind U نفع جنسی
taxes in kind U مالیات جنسی
psychosexual U روانی- جنسی
sex differentiation U تمایز جنسی
impotency U ضعف جنسی
sex glands U غدههای جنسی
idols of the tribe U اوهام جنسی
sex offenses U جرایم جنسی
heterosome U کروموزوم جنسی
heterophilia U دیگرخواهی جنسی
heteroerotism U دگرخواهی جنسی
heteroeroticism U دگرخواهی جنسی
inkind U کمک جنسی
sex differences U تفاوتهای جنسی
sex chromosomes U کروموزومهای جنسی
psycholagny U خیالپردازی جنسی
peepling tom U تماشاگر جنسی
payment in kind U پرداخت جنسی
sexual anomaly U نابهنجاری جنسی
parasexuality U نابهنجاری جنسی
paraphilia U نابهنجاری جنسی
pansexualism U جنسی نگری
scopophilia U تماشاگری جنسی
multure U مزد جنسی
sex perversion U انحراف جنسی
haploid cell U یاخته جنسی
sexual delusion U هذیان جنسی
sexual development U رشد جنسی
gamete U یاخته جنسی
sexual disorder U اختلال جنسی
sexual maturity U بلوغ جنسی
gametangium U سلول جنسی
sexual offences U جرائم جنسی
sexual receptivity U پذیرندگی جنسی
sexual relations U مقاربت جنسی
sexual arousal U برانگیختگی جنسی
renifleur U بو پرست جنسی
gender identity U هویت جنسی
sexual aberration U انحراف جنسی
gynandrous U نر و ماده دو جنسی
gynandromorphy U ریخت دو جنسی
sexual deviation U انحراف جنسی
gonocyte U سلول جنسی
sexual perversion U انحراف جنسی
sexiness U جاذبه جنسی
gonad U غده جنسی
erotomania U جنون جنسی
Sexual assault U تجاوز جنسی
sexual orientation U گرایش جنسی
Y chromosomes U کروموزوم جنسی
Y chromosome U کروموزوم جنسی
inkind U کمک هزینه جنسی
hypersexuality U فزون خواهی جنسی
gamic U دارای خاصیت جنسی
heterogamet U یاخته جنسی ناهمخوان
love lives U زندگی عشقی و جنسی
sex therapy U درمان اختلالات جنسی
sexed U دارای خاصیت جنسی
gonadotropic U موثردر غده جنسی
passivism U فعل پذیری جنسی
sargassum U جنسی از خزههای دریایی
pedication U عمل جنسی با حیوانات
platyhelminth U جنسی از کرمهای پهن
polymophous perversity U چندگانگی میل جنسی
prestation U مالیات اجاره جنسی
levy duties U گمرک بستن به جنسی
libidinal U وابسته به شهوت جنسی
mixoscopia U ارضاء جنسی تماشاگرانه
odontoglssum U جنسی از ثعلبهای امریکایی
oral intercourse U رابطه جنسی دهانی
secondary sex characteristics U ویژگیهای جنسی ثانوی
retifism U پا- کفش پرستی جنسی
gonadotrophic U موثر درغده جنسی
erotogenic U محرک تحریکات جنسی
statokinetic reflexes U بازتابهای تعادلی- جنسی
sexual reproduction U تولید مثل جنسی
desexualization U غیر جنسی کردن
eonism U مبدل پوشی جنسی
agamous U فاقد الت جنسی
agamogenesis U تکثیر غیر جنسی
algolagnia U درد دوستی جنسی
anorgasmy U فقدان اوج جنسی
anorgasmia U فقدان اوج جنسی
undersexed U دارای ناتوانی جنسی
autosome U رنگینتن غیر جنسی
autosome U کروموزوم غیر جنسی
clitoral orgasm U اوج جنسی خروسهای
exospore U هاگ غیر جنسی
sexual promiscuity U بی بند و باری جنسی
sexual abuse U بهره کشی جنسی
love life U زندگی عشقی و جنسی
gametogenesis U تکوین یاخته جنسی
gamogenesis U زاد و ولد جنسی
zoogamy U توالد وتناسل جنسی
perversion U انحراف جنسی یا اخلاقی
perversions U انحراف جنسی یا اخلاقی
zoogamy U زاد و ولد جنسی
sexology U مبحث مطالعات جنسی
acanthus U جنسی از فامیل اکانتاسه
peeper U تماشاگر جنسی [اصطلاح روزمره]
to try to get off with somebody U کسی را از نظر جنسی برانگیختن
peeping Tom U تماشاگر جنسی [اصطلاح روزمره]
to get off with somebody U کسی را از نظر جنسی برانگیختن
venery U شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
unsex U از خواص جنسی محروم کردن
extra-curricular U فعالیت جنسی خارج از ازدواج
one-night stands U رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
Wallowing in sensual pleasures. U غرق درلذایذ جنسی بودن
one-night stand U رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
sex linked U واقع در کروموزم جنسی ارثی
gonium U جنسی از تاژکداران شبیه به گیاه
gonadotropic hormone U هورمون محرک غده جنسی
gonadotrophin U ماده محرک غده جنسی
frigidity U کمی تمایل درقوای جنسی
infantile sexuality U میل جنسی دوره کودکی
desexualize U فاقد قوه جنسی کردن
desex U فاقد قوه جنسی کردن
acrosome U برجستگی قدامی سلول جنسی نر
agamete U تکثیر سلولی غیر جنسی
attempting to commit rape U شروع کردن به تجاوز جنسی
homogeny U ایجاد جنسی شبیه خود
impuissance U ضعف قوای جنسی سستی
kleptolagnia U تحریک جنسی توام با دزدی
macrogamete U سلول جنسی ماده بزرگتر
sexy U دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
without distinction of sex U بدون تبعیض جنسی اززن ومرد
sexiest U دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexier U دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
to be together with somebody U با کسی بودن و رابطه جنسی داشتن
undersexed U دارای تمایل جنسی کمتر ازطبیعی
guan U جنسی از پرندگان بزرگ ازراسته ماکیان
homosporous U دارای یکنوع هاگ غیر جنسی
foraminifer U جنسی از جانوران ریز ریشه پای
gametogenesis U ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
autosexing U دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
To smuggle in to ( out of ) a country . U جنسی را بداخل ( بخارج ) کشور قاچاق کردن
paulownia U جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
clonal U وابسته به تولید مثل یا ابستنی غیر جنسی
dicker U مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
cohabitant U شریک زندگی یا عمل جنسی بغل خواب
auklet U جنسی از پنگوئنهای کوچک سواحل اقیانوس ارام
zygosity U کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
fornication U رابطه جنسی [قبل از] بیرون از ازدواج [دین] [حقوق]
salpa U جنسی ازجانوران گرمسیری زجاجی وخمرهای شکل اقیانوسی
haploid U دارای نیمی ازکروموزومهای اصلی مانندکروموسوم سلولهای جنسی
gametophore U سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
roll back U قیمت جنسی یاکالایی را بسطح اولیه پایین اوردن
sadomasochism U لذت جنسی بوسیله شکنجه نفس خود یا دیگری
gametocyte U سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
gamete U سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
salp U جنسی ازجانوران گرمسیری زجاجی وخمرهای شکل اقیانوسی
p sexual relations U امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
haplont U موجوداتی که دارای تعداد کروموزوم هایی مانندسلولهای جنسی هستند
to pick up somebody [to find sexual partners] U بلند کردن کسی [زنی] [برای رابطه جنسی] [اصطلاح روزمره]
apogamy U رشد و نمو گیاه هاگدار بدون عمل لقاح ازسلول جنسی
barker U پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
general store U فروشگاهی که همه نوع جنسی در ان یافت میشود ولی قسمت بندی نشده
esturm U مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
estrus U مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
gonidium U یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
to mount somebody U با کسی مقاربت جنسی کردن [اصطلاح رکیک] [اصطلاح روزمره]
bisexual U دارای علاقه جنسی به جنس مقابل وبه جنس خود
bisexuals U دارای علاقه جنسی به جنس مقابل وبه جنس خود
gametophyte U گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
cross fertilization U لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
propositioning U پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com