English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
minion U شخص یا جانور سوگلی نوکریا وابسته چاپلوس معشوق
minions U شخص یا جانور سوگلی نوکریا وابسته چاپلوس معشوق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amphibiotic U وابسته به جانور دوزیستی
amoebic U وابسته به جانور تک سلولی
cyclostomatous U وابسته به جانور دهان گرد
cyclostomate U وابسته به جانور دهان گرد
zoological U وابسته به جانور شناسی حیوان
zoographical U وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
zoographic U وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
ctenophoran U وابسته بشانه داران جانور شانه دار
pet U سوگلی
gracioso U سوگلی
pets U سوگلی
petted U سوگلی
favorite U مخصوص سوگلی
the apple of one's eye <idiom> سوگلی بودن
epizoic U زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
laddie U معشوق
laddies U معشوق
leman U معشوق
soul mate U معشوق
deary U معشوق دردانه
luv U معشوق یا معشوقه
adonic U معشوق دلارام گل الاله
elopes U فرار کردن با معشوق
eloped U فرار کردن با معشوق
elope U فرار کردن با معشوق
eloping U فرار کردن با معشوق
flatterer U چاپلوس
sycophantic U چاپلوس
blandisher U چاپلوس
bootlick U چاپلوس
fawner U چاپلوس
subservient U چاپلوس
toady U چاپلوس
blandishment U چاپلوس
obsequious U چاپلوس
smarmy U چاپلوس
jilts U ناگهان معشوق را رها کردن فریفتن
jilting U ناگهان معشوق را رها کردن فریفتن
adonic U جوان زیبایی که معشوق ونوس بود
jilt U ناگهان معشوق را رها کردن فریفتن
jilted U ناگهان معشوق را رها کردن فریفتن
footlicker U ادم چاپلوس
sycophants U ادم چاپلوس
kiss-ass [American E] U آدم چاپلوس
ass-kisser [American E] U آدم چاپلوس
sycophant U ادم چاپلوس
lickspittle U آدم چاپلوس
puppet U آدم چاپلوس
cat's paw U آدم چاپلوس
doormat U آدم چاپلوس
arse-licker U آدم چاپلوس
stooge U آدم چاپلوس
fawner U آدم چاپلوس
toady U آدم چاپلوس
brown-noser U آدم چاپلوس
suck-up U آدم چاپلوس
bootlicker U آدم چاپلوس
yes-man U آدم چاپلوس
minion U آدم چاپلوس
insinuator U چاپلوس اشاره کننده
smooth tongued U خوش بیان چاپلوس
servile U شایسته نوکران چاپلوس
jilts U زنی یا مردی که معشوق خودرا یکباره رها کند
jilt U زنی یا مردی که معشوق خودرا یکباره رها کند
jilted U زنی یا مردی که معشوق خودرا یکباره رها کند
jilting U زنی یا مردی که معشوق خودرا یکباره رها کند
serenading U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
spaniels U سگ پشمالو واویخته گوش ادم چاپلوس
spaniel U سگ پشمالو واویخته گوش ادم چاپلوس
A yes – man . A sycophant . U آدم بله قربان گه ( چاپلوس یا مطیع )
rule the roost <idiom> U عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
masochism U لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
beasts U جانور
ruffianly U جانور خو
beast U جانور
johnny U جانور نر
nightwalker U جانور شب پر
animalize U جانور
malacostracan U جانور
it U ان جانور
apod U جانور بی پا
animal U جانور
structure of an animal U جانور
creatures U جانور
it pron U ان جانور
he U جانور نر
animals U جانور
creature U جانور
tardigrade U جانور کندرو
rodent U جانور جونده
perissodactyl U جانور فرد سم
game U جانور شکاری
zoology U جانور شناسی
rodents U جانور جونده
ungulate U جانور سم دار
scavenger U جانور لاشخور
monocule U جانور یک چشم
scavengers U جانور لاشخور
brute U جانور حیوان
zoophagous U جانور خوار
zoophilic U علاقمند به جانور
zoophilous U علاقمند به جانور
animalculum U جانور ریزه
amoebas U جانور تک سلولی
amoeba U جانور تک سلولی
amebas U جانور تک سلولی
amebae U جانور تک سلولی
shell fish U جانور صدف
brutal U جانور خوی
brutes U جانور حیوان
pudge U جانور چاق
brutalization U جانور خویی
milker U جانور شیرده
poikilothermism U خونسردی جانور
poikilotherm U جانور خونسرد
zootheism U جانور پرستی
in heat [American E] <adj.> U حشری [جانور زن]
mammiferous U جانور پستاندار
proud <adj.> U جانور حشری
hybrid U جانور دورگه
saxicolous U جانور سنگ زی
nekton U جانور شناور
saxicoline U جانور سنگ زی
zoomorphic <adj.> U جانور گونه
polystome U جانور بسیار
pollard U جانور بی شاخ
zootomy U جانور شکافی
strayed U جانور ولگرد
plantigrade U جانور دوپا
brutality U جانور خویی
stray U جانور بی صاحب
straying U جانور بی صاحب
strays U جانور بی صاحب
scrag U جانور نحیف
polystomatous U جانور بسیار
saprozoon U جانور پوده زی
amoebae U جانور تک سلولی
stinkard U جانور بدبو
on heat [British E] <adj.> U حشری [جانور زن]
brutalities U جانور خویی
pelagian U جانور دریایی
zoologist U جانور شناس
craw U معده جانور
mammifer U جانور پستاندار
fauna U جانور نامه
animalist U نقاش جانور
edentate U جانور بی دندان
polypod U جانور بسیارپا
beastliness U جانور خویی
migrants U سیار جانور مهاجر
nematocyst U نیش جانور مرجانی
slugs U چارپاره جانور کندرو
phyllopod U جانور برگ پای
slugged U چارپاره جانور کندرو
slug U چارپاره جانور کندرو
orc U جانور بزرگ دریایی
pleophagous U چند جانور خوار
phytozoon U جانور گیاه نما
endotherm U جانور خون گرم
sacs U عضوکیسه مانند جانور
nervure U رگه بندی جانور
holozoic U جانور خوراک گیر
molluscs U جانور نرم تن حلزون
mollusc U جانور نرم تن حلزون
hilding U جانور یا اسب بی ارزش
dentition U وضع تعداددندانهای جانور
tropicopolitan U گیاه یا جانور گرمسیری
zoophyte U جانور گیاه سان
migrant U سیار جانور مهاجر
sac U عضوکیسه مانند جانور
ratcatcher U موش گیر [جانور]
tentacles U موی حساس جانور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com