English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
person of unknown indentity U شخص مجهول الهویه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
incognito U نا شناس مجهول الهویه
fameless U مجهول الهویه
identity of unknown U مجهول الهویه
of unknown identity U مجهول الهویه
Other Matches
wheatstone bridge U مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
radiolucency U درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
unknown U مجهول
fameless U مجهول
unbeknown U مجهول
unbeknownst U مجهول
secrets U سر مجهول
unknowns U مجهول
secret U سر مجهول
xrays U اشعه مجهول
x ray U اشعه مجهول
roentgen ray U اشعه مجهول
rontgen rays U پرتو مجهول
the passive voice U بنای مجهول
the passive voice U فعل مجهول
the passive voive U فعل مجهول
the passive voive U بنا مجهول
unknown sample U نمونه مجهول
unclear condition U شرط مجهول
of unknown ownership U مجهول المالک
of obscure birth U مجهول النسب
ownership of unknown U مجهول المالک
x radiation U تشعشع اشعه مجهول
passiveness U فعل درحالت مجهول
fabulous U افسانه وار مجهول
property with unknown owner U مال مجهول المالک
property of unknown ownership U مال مجهول المالک
property of unknown ownership U اموال مجهول المالک
x ray therapy U درمان با اشعه مجهول
ignotum per igno tius U توضیح مجهول با چیزمجهول تر
radiogram U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiograms U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
deponont U در فاهر مجهول و در باطن معلوم
rontgenogram U عکسی که با پرتو مجهول بردارند
roentgenoscopy U معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgenoscope U دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
participle U وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
roentgenize U بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
participles U وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
encephalogram U عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
radio activity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
roentgenography U عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
radioactivity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
roentgen U واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
penetrameter U الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
tomography U فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
roentgenogram U عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
roentgenology U شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
rontgen U نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
anticathode U قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com