English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
tonsillar U شبیه لوزتین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
almonds U لوزتین
the tonsils U لوزتین
tonsillitis U ورم لوزتین
quinsied U دچارورم لوزتین
tonsillectomy U در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
feathery U شبیه به پر
similar to that U شبیه به ان
similiar U شبیه
similar U شبیه
simile U شبیه
similes U شبیه
analogous U شبیه
nearing U شبیه
make U شبیه
simulant U شبیه
personator U شبیه
papilionaceous U شبیه
imitations U شبیه
imitation U شبیه
medals U شبیه
medal U شبیه
womanlike U شبیه زن
nears U شبیه
nearest U شبیه
nearer U شبیه
neared U شبیه
near- U شبیه
near U شبیه
makes U شبیه
anthoid U شبیه به گل
more like;most like U شبیه تر
wifelike U شبیه زن
similar <adj.> U شبیه
alike <adj.> U شبیه
akin <adj.> U شبیه
related <adj.> U شبیه
quasi U شبیه
like <adj.> U شبیه
pygidial U شبیه دم
luteous U شبیه گل
liken U شبیه شدن
likened U شبیه کردن
liken U شبیه کردن
crystalloid U شبیه بلور
plexiform U شبیه شبکه
likened U شبیه شدن
plexiform U شبکهای شبیه رگ
spatulate U شبیه مرهم کش
spathulate U شبیه مرهم کش
soupy U شبیه ابگوشت
dermoid U شبیه پوست
dermoidal U شبیه پوست
equals U همرتبه شبیه
pisiform U شبیه نخود
equalling U همرتبه شبیه
snakelike U شبیه مار
equalled U همرتبه شبیه
equaling U همرتبه شبیه
equaled U همرتبه شبیه
equal U همرتبه شبیه
snuffy U شبیه انفیه
spheroid U شبیه کره
splenoid U شبیه به طحال
assimilated U شبیه ساختن
piscine U شبیه ماهی
sulfurous U شبیه گوگرد
assimilating U شبیه ساختن
styloid U شبیه نیزه
encephaloid U شبیه مغز
stubbly U شبیه کاهبن
assimilates U شبیه ساختن
assimilate U شبیه ساختن
sulphurous U شبیه گوگرد
susurrous U شبیه نجوا
platy U شبیه بشقاب
taffia U مشروبی شبیه رم
epithelial U شبیه بشرهای
humanoid U شبیه انسان
humanoids U شبیه انسان
phylloid U شبیه برگ
epithelioid U شبیه بشرهای
sylphlike U شبیه جن هوایی
platinoid U شبیه پلاتین
susurrus U شبیه نجوا
stomatic U شبیه دهان
likening U شبیه کردن
stellar U شبیه ستاره
scotic U شبیه اسکاتلندیها
popish U شبیه کاتولیک
screwlike U شبیه اچار
rhizome U شبیه ریشه
sculpturesque U شبیه مجسمه
semblable U شباهت شبیه
shrubby U شبیه بوته
lilied U شبیه سوسن
likes U شبیه همچون
liked U شبیه همچون
like U شبیه همچون
airily U شبیه هوا
sagittate U شبیه تیر
ophidian U شبیه مار
nebulous U شبیه سحاب
adrenergic U شبیه ادرنالین
aliform U شبیه بال
simulated U شبیه ساخته
reniform U شبیه کلیه
alkaloid U شبیه قلیا
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
rooty U شبیه ریشه
argillaceous U شبیه خاک رس
assonant U شبیه در صدا
b U هرشکلی شبیه به B
berrylike U شبیه توت
alike U شبیه یکسان
simulant of U مانند شبیه
chartaceous U شبیه کاغذ
polypous U شبیه بواسیرلحمی
polypose U شبیه بواسیرلحمی
chochleate U شبیه صدف
chylaceous U شبیه کیلوس
citied U شبیه شهر
claustral U شبیه حجره
computer simulation U شبیه سازی
sloughy U شبیه دله
plumy U شبیه پر کرکی
likens U شبیه شدن
likens U شبیه کردن
rival U نظیر شبیه
rivaled U نظیر شبیه
astral U شبیه ستاره
bovine U شبیه گاو
psittaceous U شبیه طوطی
butyraceous U شبیه کره
carinal U شبیه زورق
protean U شبیه Proteus
cervine U شبیه گوزن
prismoidal U شبیه منشور
rivals U نظیر شبیه
rivalling U نظیر شبیه
rivalled U نظیر شبیه
rivaling U نظیر شبیه
likening U شبیه شدن
virgulate U شبیه میله
wavelike U شبیه موج
ghostliness U شبیه به روح
nomological U شبیه قانون
whippy U شبیه شلاق
simulators U شبیه ساز
asteroids U شبیه ستاره
asteroid U شبیه ستاره
adenoidal U شبیه غده
woodsy U شبیه چنگل
goosey U شبیه غاز
vee U شبیه حرف v
waterish U هر چیزی شبیه اب
oleaginous U شبیه روغن
ophitic U شبیه مار
for all the world like U کاملا` شبیه
panduriform U شبیه ویولون
simulator U شبیه ساز
palating U شبیه کاخ
ovine U شبیه گوسفند
osteal U شبیه استخوان
goosy U شبیه غاز
grapy U شبیه انگور
lupine U شبیه گرگ
ichthyoid U شبیه ماهی
lupin U شبیه گرگ
keel shaped U شبیه ته کشتی
lacertilian U شبیه مارمولک
limacine U شبیه نرم تن
limaciform U شبیه نرم تن
libriform U شبیه لیف
molluscoid U شبیه نرم تن
henny U شبیه بمرغ
spidery U شبیه عنکبوت
more like;most like U شبیه ترین
haematoid U شبیه بخون
images U شبیه سازی
image U شبیه سازی
haemoid U شبیه خون
catty U شبیه گربه
cattiest U شبیه گربه
cattier U شبیه گربه
likenesses U شکل شبیه
likeness U شکل شبیه
spidery U شبیه تارعنکبوت
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
anthropomorphic U شبیه انسان
farfetched U شبیه بعید
the d. U فن شبیه سازی
gypsy U شبیه کولی
gypsies U شبیه کولی
gipsies U شبیه کولی
the drama U فن شبیه سازی
the profession U اهل شبیه
bent U علف شبیه نی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com