English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
assimilate U شبیه ساختن
assimilated U شبیه ساختن
assimilates U شبیه ساختن
assimilating U شبیه ساختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
assimilate U هم جنس کردن شبیه ساختن
assimilated U هم جنس کردن شبیه ساختن
assimilates U هم جنس کردن شبیه ساختن
assimilating U هم جنس کردن شبیه ساختن
Other Matches
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
scareup U فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
shed U خون جاری ساختن جاری ساختن
shedding U خون جاری ساختن جاری ساختن
sheds U خون جاری ساختن جاری ساختن
nearing U شبیه
nearest U شبیه
nearer U شبیه
neared U شبیه
near- U شبیه
wifelike U شبیه زن
womanlike U شبیه زن
anthoid U شبیه به گل
medal U شبیه
similiar U شبیه
simulant U شبیه
medals U شبیه
similar to that U شبیه به ان
imitation U شبیه
imitations U شبیه
analogous U شبیه
similes U شبیه
nears U شبیه
feathery U شبیه به پر
quasi U شبیه
pygidial U شبیه دم
simile U شبیه
similar U شبیه
personator U شبیه
makes U شبیه
alike <adj.> U شبیه
similar <adj.> U شبیه
near U شبیه
make U شبیه
papilionaceous U شبیه
akin <adj.> U شبیه
related <adj.> U شبیه
more like;most like U شبیه تر
like <adj.> U شبیه
luteous U شبیه گل
computer simulation U شبیه سازی
crystalloid U شبیه بلور
epithelioid U شبیه بشرهای
nomological U شبیه قانون
dermoid U شبیه پوست
dermoidal U شبیه پوست
encephaloid U شبیه مغز
more like;most like U شبیه ترین
epithelial U شبیه بشرهای
claustral U شبیه حجره
citied U شبیه شهر
ophitic U شبیه مار
berrylike U شبیه توت
butyraceous U شبیه کره
carinal U شبیه زورق
cervine U شبیه گوزن
chartaceous U شبیه کاغذ
chochleate U شبیه صدف
ophidian U شبیه مار
chylaceous U شبیه کیلوس
b U هرشکلی شبیه به B
eugenoid U شبیه اوگانا
farfetched U شبیه بعید
cattier U شبیه گربه
lacertilian U شبیه مارمولک
likeness U شکل شبیه
ichthyoid U شبیه ماهی
keel shaped U شبیه ته کشتی
spidery U شبیه تارعنکبوت
lupine U شبیه گرگ
lupin U شبیه گرگ
spidery U شبیه عنکبوت
libriform U شبیه لیف
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
lilied U شبیه سوسن
oleaginous U شبیه روغن
limaciform U شبیه نرم تن
cattiest U شبیه گربه
catty U شبیه گربه
fiddleback U شبیه ویولون
fiddleback U شبیه کمانچه
images U شبیه سازی
image U شبیه سازی
for all the world like U کاملا` شبیه
ghostliness U شبیه به روح
likenesses U شکل شبیه
molluscoid U شبیه نرم تن
goosey U شبیه غاز
goosy U شبیه غاز
grapy U شبیه انگور
haematoid U شبیه بخون
haemoid U شبیه خون
henny U شبیه بمرغ
limacine U شبیه نرم تن
assonant U شبیه در صدا
simulation U شبیه سازی
gypsies U شبیه کولی
gipsies U شبیه کولی
equalling U همرتبه شبیه
equals U همرتبه شبیه
bent U علف شبیه نی
liken U شبیه کردن
liken U شبیه شدن
likened U شبیه کردن
likened U شبیه شدن
likening U شبیه کردن
likening U شبیه شدن
likens U شبیه کردن
likens U شبیه شدن
rival U نظیر شبیه
gypsy U شبیه کولی
equalled U همرتبه شبیه
equaling U همرتبه شبیه
anthropomorphic U شبیه انسان
humanoid U شبیه انسان
humanoids U شبیه انسان
spongy U شبیه اسفنج
equal U همرتبه شبیه
equaled U همرتبه شبیه
liverish U شبیه جگر
rivaled U نظیر شبیه
rivaling U نظیر شبیه
simulators U شبیه ساز
simulator U شبیه ساز
simulated U شبیه ساخته
stellar U شبیه ستاره
asteroids U شبیه ستاره
asteroid U شبیه ستاره
nebulous U شبیه سحاب
adrenergic U شبیه ادرنالین
adenoidal U شبیه غده
aliform U شبیه بال
alkaloid U شبیه قلیا
palating U شبیه کاخ
popish U شبیه کاتولیک
rivalled U نظیر شبیه
rivalling U نظیر شبیه
rivals U نظیر شبیه
pithy U شبیه مغز
bovine U شبیه گاو
astral U شبیه ستاره
alike U شبیه یکسان
airily U شبیه هوا
like U شبیه همچون
liked U شبیه همچون
likes U شبیه همچون
steamy U شبیه بخار
steamiest U شبیه بخار
steamier U شبیه بخار
argillaceous U شبیه خاک رس
trichoid U شبیه موی
rooty U شبیه ریشه
take after U شبیه بودن
sagittate U شبیه تیر
tafia U مشروبی شبیه رم
taffia U مشروبی شبیه رم
waterish U هر چیزی شبیه اب
wavelike U شبیه موج
sylphlike U شبیه جن هوایی
typal U شبیه نمونه
psittaceous U شبیه طوطی
trapezium U شبیه ذوذنقه
tonsillar U شبیه لوزتین
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
the profession U اهل شبیه
the drama U فن شبیه سازی
the d. U فن شبیه سازی
reniform U شبیه کلیه
rhizome U شبیه ریشه
susurrus U شبیه نجوا
susurrous U شبیه نجوا
scotic U شبیه اسکاتلندیها
whippy U شبیه شلاق
sloughy U شبیه دله
woodsy U شبیه چنگل
snakelike U شبیه مار
snuffy U شبیه انفیه
soupy U شبیه ابگوشت
spathulate U شبیه مرهم کش
spatulate U شبیه مرهم کش
splenoid U شبیه به طحال
simulant of U مانند شبیه
stomatic U شبیه دهان
screwlike U شبیه اچار
sculpturesque U شبیه مجسمه
sulphurous U شبیه گوگرد
semblable U شباهت شبیه
sulfurous U شبیه گوگرد
shrubby U شبیه بوته
styloid U شبیه نیزه
stubbly U شبیه کاهبن
spheroid U شبیه کره
protean U شبیه Proteus
prismoidal U شبیه منشور
vestibular U شبیه رخت کن
plexiform U شبیه شبکه
vaulty U شبیه طاق
simulations U شبیه سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com