English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
platy U شبیه بشقاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
vessel U رگ بشقاب
vessels U رگ بشقاب
dish U بشقاب
plate U :بشقاب
plates U :بشقاب
dishes U بشقاب
a plate U یک بشقاب
pl U بشقاب
platelike U بشقاب مانند
There is a plate missing. یک بشقاب کم است.
Frisbees U بشقاب پرنده
UFO U بشقاب پرنده.
saucers U بشقاب کوچک
plate U بقدر یک بشقاب
plates U بقدر یک بشقاب
saucer U بشقاب کوچک
dish out U در بشقاب خوردن
UFOs U بشقاب پرنده.
platters U بشقاب بزرگ
copperplate U بشقاب مسی
paper plate U بشقاب کاغذی
flying saucers U بشقاب پرنده
platter U بشقاب بزرگ
platefuls U بقدر یک بشقاب
discs U بشقاب سوپاپ
disc U بشقاب سوپاپ
plateful U بقدر یک بشقاب
Frisbee U بشقاب پرنده
flying saucer U بشقاب پرنده
dishes U در بشقاب ریختن
dish U در بشقاب ریختن
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
faceplate U چرخ لنگر بشقاب لب تخت
brattle U صدای پچ پچ وبهم خوردن بشقاب
paten U بشقاب نان عشای ربانی
The plate is chipped. U لبه بشقاب پریده است
plate rack U جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
Could we have a plate please? U ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
willowware U بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
muffins U نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
muffin U نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
godroon U اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
clatters U جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clattered U جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clatter U جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clattering U جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
more like;most like U شبیه تر
make U شبیه
anthoid U شبیه به گل
feathery U شبیه به پر
papilionaceous U شبیه
makes U شبیه
luteous U شبیه گل
personator U شبیه
simulant U شبیه
similiar U شبیه
similar to that U شبیه به ان
similar U شبیه
pygidial U شبیه دم
quasi U شبیه
imitations U شبیه
womanlike U شبیه زن
nearing U شبیه
nearest U شبیه
nearer U شبیه
neared U شبیه
near- U شبیه
near U شبیه
alike <adj.> U شبیه
analogous U شبیه
wifelike U شبیه زن
similar <adj.> U شبیه
similes U شبیه
simile U شبیه
nears U شبیه
medals U شبیه
like <adj.> U شبیه
related <adj.> U شبیه
medal U شبیه
imitation U شبیه
akin <adj.> U شبیه
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
rival U نظیر شبیه
rivaled U نظیر شبیه
rivalling U نظیر شبیه
dermoid U شبیه پوست
rivaling U نظیر شبیه
for all the world like U کاملا` شبیه
ghostliness U شبیه به روح
lilied U شبیه سوسن
rivalled U نظیر شبیه
libriform U شبیه لیف
lacertilian U شبیه مارمولک
berrylike U شبیه توت
haemoid U شبیه خون
haematoid U شبیه بخون
grapy U شبیه انگور
goosy U شبیه غاز
ichthyoid U شبیه ماهی
keel shaped U شبیه ته کشتی
goosey U شبیه غاز
aliform U شبیه بال
henny U شبیه بمرغ
fiddleback U شبیه کمانچه
rivals U نظیر شبیه
fiddleback U شبیه ویولون
citied U شبیه شهر
chylaceous U شبیه کیلوس
chochleate U شبیه صدف
chartaceous U شبیه کاغذ
ophidian U شبیه مار
cervine U شبیه گوزن
carinal U شبیه زورق
butyraceous U شبیه کره
b U هرشکلی شبیه به B
assonant U شبیه در صدا
argillaceous U شبیه خاک رس
alkaloid U شبیه قلیا
simulated U شبیه ساخته
adrenergic U شبیه ادرنالین
nebulous U شبیه سحاب
claustral U شبیه حجره
computer simulation U شبیه سازی
farfetched U شبیه بعید
bovine U شبیه گاو
astral U شبیه ستاره
eugenoid U شبیه اوگانا
epithelioid U شبیه بشرهای
epithelial U شبیه بشرهای
encephaloid U شبیه مغز
alike U شبیه یکسان
airily U شبیه هوا
like U شبیه همچون
liked U شبیه همچون
likes U شبیه همچون
dermoidal U شبیه پوست
crystalloid U شبیه بلور
popish U شبیه کاتولیک
stellar U شبیه ستاره
limaciform U شبیه نرم تن
sylphlike U شبیه جن هوایی
taffia U مشروبی شبیه رم
tafia U مشروبی شبیه رم
take after U شبیه بودن
the d. U فن شبیه سازی
the drama U فن شبیه سازی
the profession U اهل شبیه
tonsillar U شبیه لوزتین
susurrus U شبیه نجوا
susurrous U شبیه نجوا
spatulate U شبیه مرهم کش
spheroid U شبیه کره
splenoid U شبیه به طحال
stomatic U شبیه دهان
stubbly U شبیه کاهبن
styloid U شبیه نیزه
sulfurous U شبیه گوگرد
sulphurous U شبیه گوگرد
trapezium U شبیه ذوذنقه
trichoid U شبیه موی
vestibular U شبیه اتاقک
virgulate U شبیه میله
waterish U هر چیزی شبیه اب
wavelike U شبیه موج
whippy U شبیه شلاق
woodsy U شبیه چنگل
vestibular U شبیه رخت کن
vermiform U شبیه کرم
trochal U شبیه چرخ
typal U شبیه نمونه
uncial U شبیه یک دوازدهم
ungual U سم دار شبیه سم
ursine U شبیه خرس
vapory U شبیه بخار
vaulty U شبیه طاق
vee U شبیه حرف v
spathulate U شبیه مرهم کش
soupy U شبیه ابگوشت
panduriform U شبیه ویولون
palmate U شبیه پنجه
phylloid U شبیه برگ
piscine U شبیه ماهی
pisiform U شبیه نخود
platinoid U شبیه پلاتین
plexiform U شبیه شبکه
plexiform U شبکهای شبیه رگ
palating U شبیه کاخ
ovine U شبیه گوسفند
lupin U شبیه گرگ
lupine U شبیه گرگ
molluscoid U شبیه نرم تن
more like;most like U شبیه ترین
nomological U شبیه قانون
oleaginous U شبیه روغن
ophitic U شبیه مار
osteal U شبیه استخوان
plumy U شبیه پر کرکی
polypose U شبیه بواسیرلحمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com