Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
simulacrum
U
شباهت وهمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
simulacrum
U
شباهت ریایی شباهت تصنعی
illusory
U
وهمی
delusional
U
وهمی
ideational
U
وهمی
ideative
U
وهمی
Gothic
U
وهمی
illusive
U
وهمی
unrealistically
U
وهمی
unrealistic
U
وهمی
bizarre
U
خیالی وهمی
uncanny
U
وهمی جدی
apparition
U
صورت وهمی
delusory
U
وهمی یا خیالی
gremlin
U
موجود وهمی
gremlins
U
موجود وهمی
apparitions
U
صورت وهمی
imaginary
U
وهمی خیال
unreal
U
واهی وهمی
vagarious
U
خیالی وهمی
nonentity
U
جیز وهمی وخیالی
nonentities
U
جیز وهمی وخیالی
illusionism
U
نگارش یا توصیف منافر وهمی
banshee
U
موجود وهمی بشکل روح
banshees
U
موجود وهمی بشکل روح
vagariously
U
وهمی از روی هوی و هوس واهی
hallucinosis
U
حالت هذیانی و وهمی ابتلاء به توهم دائمی
resemblance
U
شباهت
nighness
U
شباهت
nearness
U
شباهت
analog
U
شباهت
anomalous
U
بی شباهت
hairiness
U
شباهت به مو
comparableness
U
شباهت
similarity
U
شباهت
equality
U
شباهت
analogues
U
شباهت
likeness
U
شباهت
likenesses
U
شباهت
analogue
U
شباهت
similarities
U
شباهت
analogy
U
شباهت
unlike
U
بی شباهت
semblance
U
شباهت
analogies
U
شباهت
self identity
U
شباهت تام
approximations
U
شباهت زیاد
not nearctic
U
هیچ شباهت
propinquity
U
شباهت قرابت
proportion
U
شباهت مقدار
mossiness
U
شباهت خزه
leafiness
U
شباهت برگ
resembling
U
شباهت داشتن
semblable
U
شباهت شبیه
similitude
U
شباهت صورت
to look like
U
شباهت داشتن
verisimilitude
U
شباهت به واقعیت
approximation
U
شباهت زیاد
homophyly
U
شباهت خانوادگی
resembles
U
شباهت داشتن
resembled
U
شباهت داشتن
d. likeness
U
شباهت دور
d. likeness
U
شباهت اندک
proportions
U
شباهت مقدار
analogies
U
شباهت همانندی
atavism
U
شباهت به نیاکان
frutescence
U
شباهت به گلبن
assonance
U
شباهت صدا
assimilatory
U
شباهت دهنده
analogy
U
شباهت همانندی
homophyly
U
شباهت فامیلی
resemble
U
شباهت داشتن
apparence
U
شباهت طبیعی
atavistic
U
شباهت به نیاکان
dissimilar
U
بی شباهت غیرمشابه
to resemble somebody
U
شباهت به کسی داشتن
Be a dead ringer for someone
<idiom>
U
شباهت زیاد دو نفر
parity of reasoning
U
قیاس یا شباهت استدلال
simulative
U
دارای شباهت فاهری
gauziness
U
شباهت به گارس یاتنزیب
assimilative
U
هم جنس شونده شباهت دار
You are sure a dead ringer for muy brother.
U
تو قطعا شباهت زیادی با برادر من داری.
simulates
U
شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulate
U
شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
homomorphy
U
شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
simulating
U
شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
gristliness
U
شباهت به نرمه استخوان حالت غضروفی
dissimilate
U
ناجور و بی شباهت کردن سبب اختلاف شدن
me too
U
دارای شباهت تبلیغاتی نسبت برقیب سیاسی خود
preventive detention
U
تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
lappets
U
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
Senneh
U
سنه
[نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com