Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
simulacrum
U
شباهت ریایی شباهت تصنعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
analogies
U
شباهت
analogy
U
شباهت
unlike
U
بی شباهت
semblance
U
شباهت
nighness
U
شباهت
nearness
U
شباهت
hairiness
U
شباهت به مو
anomalous
U
بی شباهت
comparableness
U
شباهت
equality
U
شباهت
resemblance
U
شباهت
analog
U
شباهت
analogue
U
شباهت
likeness
U
شباهت
analogues
U
شباهت
likenesses
U
شباهت
similarities
U
شباهت
similarity
U
شباهت
to look like
U
شباهت داشتن
atavism
U
شباهت به نیاکان
assonance
U
شباهت صدا
assimilatory
U
شباهت دهنده
apparence
U
شباهت طبیعی
verisimilitude
U
شباهت به واقعیت
d. likeness
U
شباهت اندک
frutescence
U
شباهت به گلبن
simulacrum
U
شباهت وهمی
similitude
U
شباهت صورت
semblable
U
شباهت شبیه
self identity
U
شباهت تام
not nearctic
U
هیچ شباهت
mossiness
U
شباهت خزه
leafiness
U
شباهت برگ
homophyly
U
شباهت فامیلی
d. likeness
U
شباهت دور
homophyly
U
شباهت خانوادگی
proportion
U
شباهت مقدار
analogy
U
شباهت همانندی
resembling
U
شباهت داشتن
proportions
U
شباهت مقدار
analogies
U
شباهت همانندی
dissimilar
U
بی شباهت غیرمشابه
propinquity
U
شباهت قرابت
approximation
U
شباهت زیاد
resembles
U
شباهت داشتن
atavistic
U
شباهت به نیاکان
resemble
U
شباهت داشتن
approximations
U
شباهت زیاد
resembled
U
شباهت داشتن
gauziness
U
شباهت به گارس یاتنزیب
Be a dead ringer for someone
<idiom>
U
شباهت زیاد دو نفر
parity of reasoning
U
قیاس یا شباهت استدلال
to resemble somebody
U
شباهت به کسی داشتن
simulative
U
دارای شباهت فاهری
assimilative
U
هم جنس شونده شباهت دار
homomorphy
U
شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
simulates
U
شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulating
U
شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
gristliness
U
شباهت به نرمه استخوان حالت غضروفی
You are sure a dead ringer for muy brother.
U
تو قطعا شباهت زیادی با برادر من داری.
simulate
U
شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
dissimilate
U
ناجور و بی شباهت کردن سبب اختلاف شدن
me too
U
دارای شباهت تبلیغاتی نسبت برقیب سیاسی خود
preventive detention
U
تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
lappets
U
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
Senneh
U
سنه
[نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
dissimulative
U
ریایی
tartuffe
U
مقدس ریایی
trueness
U
بی ریایی حقیقی
tartufe
U
مقدس ریایی
candidly
U
از روی بی ریایی
sincerity
U
بی ریایی خلوص
naivety
U
بی ریایی خام دستی
naivete
U
بی ریایی خام دستی
grimace
U
دهن کجی نگاه ریایی
grimacing
U
دهن کجی نگاه ریایی
grimaced
U
دهن کجی نگاه ریایی
grimaces
U
دهن کجی نگاه ریایی
dummy
U
تصنعی
self imposed
U
تصنعی
self-imposed
U
تصنعی
dummies
U
تصنعی
sophisticated
U
تصنعی
put on
U
تصنعی
dummy variable
U
متغیر تصنعی
bull
U
بورس تصنعی
bulls
U
بورس تصنعی
artefact
U
اثر تصنعی
artefacts
U
اثر تصنعی
artifact
U
اثر تصنعی
artifacts
U
اثر تصنعی
precious
U
تصنعی گرامی
statistical artifact
U
پدیده تصنعی اماری
mannered
U
دارای سبک یا رفتار بخصوص تصنعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com