English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
princess regent U شاهزاده خانمیکه نیابت سلطنت راعهده دارباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
viceroyalty U نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
viceroyship U نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
regencies U نیابت سلطنت
regency U نیابت سلطنت
viceregal U مربوط به نیابت سلطنت
vice regent U وابسته به نیابت سلطنت
viceroyal U مربوط به نیابت سلطنت
electress U خانمیکه عضوهیئت انتخاب کنندگان است
subkingdom U سلطنت تابع سلطنت دیگری
vicarship U نیابت
vicegerency U نیابت
vicariousness U نیابت
representation U نیابت
representations U نیابت
lieutenancy U نیابت
substitution U نیابت
deputyship U نیابت
procuance U نیابت
procuration U نیابت
rogatory commission U نیابت قضائی
lieutenancy U ناوبانی نیابت
on behalf of U نیابت از طرف
vice president U نیابت ریاست
succession U نیابت توالی
successions U نیابت توالی
rogatory U نیابت قضایی
seigneur U شاهزاده
prince U شاهزاده
princes U شاهزاده
subrogation U نیابت جانشین سازی
lords U لرد شاهزاده
princelike U شاهزاده وار
prince bishop U شاهزاده اسقف
princeling U شاهزاده کوچک
prince of the blood U شاهزاده اصیل
principality U قلمرو شاهزاده
principalities U قلمرو شاهزاده
princesses U شاهزاده خانم
prince U شاهزاده بودن
princess U شاهزاده خانم
princely U شاهزاده وار
princes U شاهزاده بودن
lord U لرد شاهزاده
prince consort U همسر شاهزاده
vicarious U به نیابت قبول کردن جانشین
psyche U شاهزاده زیبایی که " کوپید"
prince regent U شاهزاده نایب السلطنه
princess U شاهدخت شاهزاده خانم
princesse U شاهدخت شاهزاده خانم
princesses U شاهدخت شاهزاده خانم
princess regent U زن شاهزاده بایب السلطنه
princeling U شاهزاده پایین رتبه
princelet U شاهزاده کم اهمیت وگمنام
princekin U شاهزاده کم اهمیت وگمنام
princedom U حوزه حکومت شاهزاده
economic and social council U به نیابت از طرف مجمع عمومی است
rogatory letters U نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
letters rogatory U نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی
princeliness U رفتار شاهزاده وار یاشاهوار
andromeda U شاهزاده خانم حبشهای که بوسیله پرسوس
princesses U مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
princess U مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
princesse U مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
whipping boy U بچه تازیانه خور بجای شاهزاده در مدرسه
the u states U سلطنت
the u kingdom U سلطنت
reigin U سلطنت
raj U سلطنت
king dom U سلطنت
queenhood U سلطنت
king ship U سلطنت
kinghood U سلطنت
kingdom U سلطنت
antimonaechical U ضد سلطنت
sultanates U سلطنت
Majesties U سلطنت
reigns U سلطنت
Majesty U سلطنت
reigned U سلطنت
realm U سلطنت
reign U سلطنت
dominion U سلطنت
realms U سلطنت
sultanate U سلطنت
regnant U سلطنت کننده
regality U سلطنت قلمرو
royalism U سلطنت طلبی
rights of throne U حقوق سلطنت
reigns U سلطنت کردن
royalists U طرفدار سلطنت
royalists U سلطنت طلب
monarchist U سلطنت طلب
monarchists U سلطنت طلب
monarchical U سلطنت طلبی
reign U سلطنت کردن
reigned U سلطنت کردن
the united kingdom U سلطنت متحده
royalist U سلطنت طلب
royalist U طرفدار سلطنت
antimonaechical U مخالف سلطنت
kingship U مقام سلطنت
constitutional monarchy U سلطنت مشروطه
monarchize U سلطنت کردن
monarchic U سلطنت خواه
monarchize U تبدیل به سلطنت
constitutional monarchies U سلطنت مشروطه
decrown U خلع از سلطنت
absolute monarchy U سلطنت مطلقه
reigin U جکومت سلطنت کردن
reigns U سلطنت یاحکمرانی کردن
monarchism U اصول سلطنت مستقل
regina U ملکه سلطنت کننده
reigned U سلطنت یاحکمرانی کردن
dethroning U از سلطنت خلع کردن
Achaemenid U دوره سلطنت هخامنشیان
absolutism U سیستم سلطنت استبدادی
dethrones U از سلطنت خلع کردن
dethroned U از سلطنت خلع کردن
dethrone U از سلطنت خلع کردن
reign U سلطنت یاحکمرانی کردن
legitimism U هواخواه سلطنت ارثی ومشروع
monarchies U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchy U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
enthrone U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthroning U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthrones U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthroned U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
monarchic U مربوط به سلطان یا سلطنت مستقل
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
Victorian U مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
legitimist U هواخواه اصول سلطنت با حق مشروع یا ارثی
Jacobean U مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
monarchs U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
sovereignty U پادشاهی و سلطنت وفرمانروایی حاکمیت و سیادت و سلطه
lese majeste U خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
monarch U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
lese majesty U خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
prince U مثل شاهزاده رفتار کردن سروری کردن
princes U مثل شاهزاده رفتار کردن سروری کردن
crown colony U بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
erastianism U سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
deputises U نیابت کردن نمایندگی کردن
deputize U نیابت کردن نمایندگی کردن
deputized U نیابت کردن نمایندگی کردن
deputizes U نیابت کردن نمایندگی کردن
deputising U نیابت کردن نمایندگی کردن
deputised U نیابت کردن نمایندگی کردن
deputizing U نیابت کردن نمایندگی کردن
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com