Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ravel
U
شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hackle
U
شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
Afro pick
شانه مخصوص فر
warp patterning
U
طراحی با تار
[گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]
end brush
U
تارهای انتهایی
cross-banded
U
[روکشی با تارهای عمود]
offset wraps
U
تارهای مخالف
[لول باف]
reed
U
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
glottis
U
دهانه حنجره فاصله بین تارهای صوتی
stadia points
U
تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری
aphonia
U
فقدان صدا یا خفگی ان بعلت فلج تارهای صوتی
head to head
U
رقابت شانه به شانه
curved weft
U
[انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
weaving shed
U
[فضای خالی بین تارهای ضربی جهت عبور دادن پود.]
overcasting
U
شیرازه بافی
[جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
lazy lines
U
سفیدک
[رشته تارهای نخ پود که در پشت فرش آزاد بوده و جزء گره قرار نگرفته اند.]
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
disassociated
U
جداکردن
disassociates
U
جداکردن
disassociating
U
جداکردن
dismembered
U
جداکردن
analyze
U
جداکردن
to pull to pieces
U
از هم جداکردن
lixiviate
U
جداکردن
chop
U
جداکردن
dismember
U
جداکردن
disassociate
U
جداکردن
dismembering
U
جداکردن
unzipped
U
جداکردن
unzipping
U
جداکردن
unzips
U
جداکردن
touse
U
جداکردن
unzip
U
جداکردن
to break apart
U
جداکردن
dismembers
U
جداکردن
to break off
U
جداکردن
chopped
U
جداکردن
dissociating
U
جداکردن
exsind
U
جداکردن
dissever
U
جداکردن
disject
U
جداکردن
dispart
U
جداکردن
part
U
جداکردن
exscind
U
جداکردن
isolate
U
جداکردن
disunite
U
جداکردن
isolates
U
جداکردن
disunited
U
جداکردن
isolating
U
جداکردن
sunder
U
جداکردن
disunites
U
جداکردن
disuniting
U
جداکردن
dissociate
U
جداکردن
dissociates
U
جداکردن
dissevere
U
جداکردن
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
edge finish
U
شیرازه بافی
[جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
ravel
U
از هم جداکردن الیاف
excerpt
U
برگزیدن و جداکردن
excerpts
U
برگزیدن و جداکردن
to unravel woven
[knitted]
fabric
U
از هم جداکردن
[الیاف]
to hew asunder
U
ازهم جداکردن
unpick
U
کندن - جداکردن
excide
U
مجزاکردن جداکردن
leading
U
جداکردن سطرها
declass
U
جداکردن از طبقه
abstracting
U
جداکردن تجزیه کردن
abstract
U
جداکردن تجزیه کردن
divides
U
پخش کردن جداکردن
divide
U
پخش کردن جداکردن
to draw out
U
بیرون کشیدن جداکردن
abstracts
U
جداکردن تجزیه کردن
analyzing
U
موشکافی کردن جداکردن
analyzed
U
موشکافی کردن جداکردن
analyzes
U
موشکافی کردن جداکردن
analysing
U
موشکافی کردن جداکردن
analyse
U
موشکافی کردن جداکردن
analyses
U
موشکافی کردن جداکردن
analysed
U
موشکافی کردن جداکردن
divides
U
بریدن یا جداکردن به چند قیمت
divide
U
بریدن یا جداکردن به چند قیمت
separate the good ones from the bad ones.
U
خوبها رااز بدها جداکردن
enisle
U
بصورت جزیره دراوردن جداکردن
vocal cords
U
تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
detaching
U
جداکردن جدا کردن از یکان اصلی
detaches
U
جداکردن جدا کردن از یکان اصلی
detach
U
جداکردن جدا کردن از یکان اصلی
disassemble
U
پیاده کردن موتور اتومبیل جداکردن
closed back
U
بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
benday
U
جداکردن دومنطقه بوسیله ایجادشیار بین انها
break
U
جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
marlinespike
U
وسیله نوک تیزی برای جداکردن رشتههای طناب قایق
burster
U
ماشینی که برای جداکردن انبوهی زا صفحات کاغذ به کار می رود
breaks
U
جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
lool
U
لول
[تارهای نامتقارن]
[این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
shouldering
U
شانه
scapulas
U
شانه
shoulders
U
شانه
combing
U
شانه
shoulder
U
شانه
combed
U
شانه
beater
U
شانه
shouldered
U
شانه
comb
U
شانه
pitchfork
U
شانه
combings
U
دم شانه
iekke
U
شانه ها
boek bou
U
شانه
pitchforks
U
شانه
omoplate
U
شانه
master slave manipulator
U
یک شانه
epaule
U
شانه
harrower
U
شانه زن
scapula
U
شانه
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
shoulder blades
U
استخوان شانه
Comb ( brush ) your hair .
U
موهایت را شانه کن
shoulder blade
U
استخوان شانه
clip
U
شانه فشنگ
rake comb
شانه شیاری
cop-out
U
شانه خالی
lapwings
U
شانه بسر
lapwing
U
شانه بسر
cop-outs
U
شانه خالی
pectinated
U
شانه دار
heckling
U
شانه کردن
curries
U
شانه یا قشوکردن
curry
U
شانه یا قشوکردن
clipped
U
شانه فشنگ
clippings
U
شانه فشنگ
honeycombs
U
شانه عسل
honeycomb
U
شانه عسل
clips
U
شانه فشنگ
teazle
U
شانه چوپان
scaular
U
استخوان شانه
shoulder balance
U
بالانس شانه
raised shoulder
U
شانه برجسته
shoulder brace
U
شانه بند
heckles
U
شانه کردن
heckled
U
شانه کردن
teazle
U
شانه زدن
heckle
U
شانه کردن
teazel
U
شانه زدن
soft shoulder
U
شانه هموار
boughs
U
شانه حیوان
rack type cutter
U
شانه رنده
raised shoulder
U
شانه سکویی
shoulder of road
U
شانه راه
bough
U
شانه حیوان
epauliere
U
شانه پوش
teasels
U
شانه چوپان
harnessed
U
بند شانه
shoulder
U
شانه راه
hard shoulder
U
شانه استوار
teasel
U
شانه چوپان
honey comb
U
شانه عسل
broad shouldered
U
شانه پهن
verges
U
شانه نااستوار
harness
U
بند شانه
teazels
U
شانه چوپان
unkempt
U
شانه نکرده
shoulders
U
شانه راه
shouldering
U
شانه راه
brushed
U
شانه خورده
shouldered
U
شانه راه
arch spring line
U
شانه طاق
hoopoe
U
شانه بسر
teazles
U
شانه چوپان
hatchel
U
شانه کتان
flax comb
U
شانه کتان
ctenoid
U
شانه مانند
verge
U
شانه نااستوار
ctenophora
U
شانه داران
flush shoulder
U
شانه همسطح
hard shouder
U
شانه راست
epauliere
U
زره شانه
flush shoulder
U
شانه همکف
verge
U
شانه راه
neck and neck
U
شانه بشانه
comb case
U
شانه دان
fly comb
U
شانه ارهای
clip laten
U
شانه گیر
clip ejector
U
شانه پران
ctenophore
U
شانه داران
verges
U
شانه راه
harnessing
U
بند شانه
hackle
U
شانه کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com