English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ctenoid U شانه مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
swing bar U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing bell U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
Other Matches
hackle U شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed U شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
head to head U رقابت شانه به شانه
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
epaule U شانه
shoulders U شانه
pitchfork U شانه
pitchforks U شانه
beater U شانه
master slave manipulator U یک شانه
shouldered U شانه
scapulas U شانه
scapula U شانه
iekke U شانه ها
combing U شانه
combed U شانه
comb U شانه
shouldering U شانه
shoulder U شانه
omoplate U شانه
harrower U شانه زن
combings U دم شانه
boek bou U شانه
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
hackle U شانه کردن
cop-out U شانه خالی
Afro pick شانه مخصوص فر
honeycombs U شانه عسل
rake comb شانه شیاری
brushed U شانه خورده
Comb ( brush ) your hair . U موهایت را شانه کن
flax comb U شانه کتان
hatchel U شانه کتان
shoulder blades U استخوان شانه
verge U شانه نااستوار
verge U شانه راه
shoulder brace U شانه بند
shoulder balance U بالانس شانه
curries U شانه یا قشوکردن
clip U شانه فشنگ
shoulder U شانه راه
clipped U شانه فشنگ
clippings U شانه فشنگ
clips U شانه فشنگ
cop-outs U شانه خالی
lapwings U شانه بسر
shoulder blade U استخوان شانه
heckling U شانه کردن
boughs U شانه حیوان
raised shoulder U شانه سکویی
fly comb U شانه ارهای
raised shoulder U شانه برجسته
honey comb U شانه عسل
harnessing U بند شانه
shouldering U شانه راه
harness U بند شانه
flush shoulder U شانه همکف
flush shoulder U شانه همسطح
bough U شانه حیوان
lapwing U شانه بسر
heckles U شانه کردن
hard shoulder U شانه استوار
heckled U شانه کردن
heckle U شانه کردن
curry U شانه یا قشوکردن
honeycomb U شانه عسل
hoopoe U شانه بسر
scaular U استخوان شانه
rack type cutter U شانه رنده
harnessed U بند شانه
neck and neck U شانه بشانه
teazel U شانه زدن
shouldered U شانه راه
epauliere U شانه پوش
shoulders U شانه راه
arch spring line U شانه طاق
teazle U شانه چوپان
teazle U شانه زدن
shoulder of road U شانه راه
pectinated U شانه دار
epauliere U زره شانه
teasel U شانه چوپان
unkempt U شانه نکرده
teasels U شانه چوپان
teazles U شانه چوپان
teazels U شانه چوپان
soft shoulder U شانه هموار
hard shouder U شانه راست
ctenophora U شانه داران
broad shouldered U شانه پهن
verges U شانه نااستوار
ctenophore U شانه داران
clip ejector U شانه پران
verges U شانه راه
clip laten U شانه گیر
comb case U شانه دان
shirking U شانه خالی کردن از
camail U زره شانه وگردن
acromial U متعلق بنوک شانه
scapulo humeral U وابسته به شانه وبازو
horned grebe U مرغابی شانه بسر
teasels U خارزدن شانه زدن
teasel U خارزدن شانه زدن
comber U ماشین شانه زنی
bleneh U شانه خالی کردن
flinch U شانه خالی کردن
hard shoulder U شانه تثبیت شده
shrug U شانه را بالا انداختن
hard shoulder U شانه تحکیم شده
shirk U شانه خالی کردن از
shirked U شانه خالی کردن از
flinches U شانه خالی کردن
shirks U شانه خالی کردن از
winnowwing fan U جام پنجه شانه
flinching U شانه خالی کردن
square shouldered U دارای شانه پهن
teazel U خارخسک شانه چوپان
shrugging U شانه را بالا انداختن
pectinate U شانهای شانه دار
shrugged U شانه را بالا انداختن
teazels U خارزدن شانه زدن
weasels U شانه خالی کردن
repudiate U شانه خالی کردن
weasel U شانه خالی کردن
shrink U شانه خالی کردن از
verges U شانه تثبیت نشده
teaser U شانه کننده پشم
teasers U شانه کننده پشم
shrinking U شانه خالی کردن از
shrinks U شانه خالی کردن از
verges U شانه خاکی جاده
cop-out U شانه خالی کردن
beat U شانه خالی کردن
evade U شانه خالی کردن
shouldered U هرچیزی شبیه شانه
verges U شانه تحکیم نشده
shouldering U هرچیزی شبیه شانه
teazles U خارزدن شانه زدن
teeth of the comb U دندانه های شانه
verge U شانه خاکی جاده
shoulder roll U چرخیدن روی شانه ها
flinched U شانه خالی کردن
shoulders U هرچیزی شبیه شانه
quail U شانه خالی کردن
verge U شانه تثبیت نشده
quails U شانه خالی کردن
shoulder U هرچیزی شبیه شانه
verge U شانه تحکیم نشده
shirk U شانه خالی کردن
clippings U شانه فشنگ گیره کاغذ
hatchel U کتان پاک کن شانه زدن
shoulder block U سد کردن حریف با ضربه شانه
to c. ata difficulty U ازسختی شانه خالی کردن
carding U شانه کردن پشم یاپنبه
back-comb U شانه کردن مو به سمت فرق سر
heckled U بباد طعنه گرفتن شانه
clips U شانه فشنگ گیره کاغذ
clipped U شانه فشنگ گیره کاغذ
clip U شانه فشنگ گیره کاغذ
subscapular U واقع در زیر استخوان شانه
ravel U شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ
dabchick U اسفرود بی دم یامرغابی شانه بسر
heckling U بباد طعنه گرفتن شانه
heckles U بباد طعنه گرفتن شانه
He shrugged his shoulders. U او [مرد] شانه اش را بالا انداخت.
heckle U بباد طعنه گرفتن شانه
shrugging U بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
She had let her hair down . U موهایش را ریخته بود روی شانه اش
narani seogi U ایستادن موازی پاها همعرض شانه
To shirk ones responsibility . U اززیر با رمسئولیت شانه خالی کردن
shoulder knot U روبان یاحمایل زینتی روی شانه
overarm U بالا اوردن بازو تا بالای شانه
to reject something with a shrug [of the shoulders] U با شانه بالا انداختن چیزی را رد کردن
shrugged U بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
to overrun one's duty U از انجام وفیفه شانه خالی کردن
You cannot put old heads on young shoulders . <proverb> U سر پیر نتوان بر شانه جوان بگذاشت .
shrink one's duty U از انجام وظیفه شانه خالی کردن
lie-down U از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
lie down U از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
shrug U بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
d. muscle U ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
slacker U کسی که از انجام وفیفه شانه تهی کند
he felt a t. on his shoulder U احساس دست بخوردگی روی شانه خودکرد
slackers U کسی که از انجام وفیفه شانه تهی کند
noil U خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد
candlesticks U بالانس بایک شانه روی چوب موازنه
lateral raise U تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
ctenophoran U وابسته بشانه داران جانور شانه دار
round shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round-shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
leg block and under over U فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
rue raddy U تسمه یا طنابی که از روی شانه گذرانیده چیزی را با ان می کشند
humeral veil U پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
wryneck U یکجور دارکوب که میتواند سرخود را دور شانه بگرداند
daisy ham U قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
atlases U قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
atlas U قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com