Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shrug
U
شانه را بالا انداختن
shrugged
U
شانه را بالا انداختن
shrugging
U
شانه را بالا انداختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shrug
U
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
shrugged
U
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
shrugging
U
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
to reject something with a shrug
[of the shoulders]
U
با شانه بالا انداختن چیزی را رد کردن
Other Matches
He shrugged his shoulders.
U
او
[مرد]
شانه اش را بالا انداخت.
overarm
U
بالا اوردن بازو تا بالای شانه
toss
U
بالا انداختن
tosses
U
بالا انداختن
tossing
U
بالا انداختن
tossed
U
بالا انداختن
tie
U
بالا انداختن توپ
ties
U
بالا انداختن توپ
dandle
U
بالا و پایین انداختن
hackle
U
شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed
U
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
head to head
U
رقابت شانه به شانه
bring down
U
به زمین انداختن حریف انداختن شکار
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
jeopard
U
بخطر انداختن بمخاطره انداختن
horrify
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrified
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifying
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifies
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
steer roping
U
کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
pitchfork
U
شانه
combings
U
دم شانه
boek bou
U
شانه
epaule
U
شانه
shouldering
U
شانه
shoulders
U
شانه
shouldered
U
شانه
harrower
U
شانه زن
beater
U
شانه
pitchforks
U
شانه
master slave manipulator
U
یک شانه
combing
U
شانه
scapulas
U
شانه
combed
U
شانه
comb
U
شانه
omoplate
U
شانه
scapula
U
شانه
shoulder
U
شانه
iekke
U
شانه ها
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
teazels
U
شانه چوپان
lapwing
U
شانه بسر
shoulder of road
U
شانه راه
honey comb
U
شانه عسل
soft shoulder
U
شانه هموار
flax comb
U
شانه کتان
hatchel
U
شانه کتان
lapwings
U
شانه بسر
teasel
U
شانه چوپان
ctenoid
U
شانه مانند
teazles
U
شانه چوپان
neck and neck
U
شانه بشانه
teasels
U
شانه چوپان
ctenophora
U
شانه داران
hackle
U
شانه کردن
ctenophore
U
شانه داران
hoopoe
U
شانه بسر
rack type cutter
U
شانه رنده
fly comb
U
شانه ارهای
hard shoulder
U
شانه استوار
shouldered
U
شانه راه
teazel
U
شانه زدن
teazle
U
شانه چوپان
teazle
U
شانه زدن
scaular
U
استخوان شانه
flush shoulder
U
شانه همکف
flush shoulder
U
شانه همسطح
shoulder balance
U
بالانس شانه
pectinated
U
شانه دار
epauliere
U
شانه پوش
epauliere
U
زره شانه
raised shoulder
U
شانه برجسته
shoulder brace
U
شانه بند
raised shoulder
U
شانه سکویی
comb case
U
شانه دان
clip laten
U
شانه گیر
verge
U
شانه راه
shoulder blades
U
استخوان شانه
shoulder
U
شانه راه
shoulder blade
U
استخوان شانه
shouldering
U
شانه راه
heckling
U
شانه کردن
Comb ( brush ) your hair .
U
موهایت را شانه کن
shoulders
U
شانه راه
curry
U
شانه یا قشوکردن
verge
U
شانه نااستوار
curries
U
شانه یا قشوکردن
harness
U
بند شانه
harnessed
U
بند شانه
harnessing
U
بند شانه
verges
U
شانه نااستوار
honeycombs
U
شانه عسل
hard shouder
U
شانه راست
rake comb
شانه شیاری
Afro pick
شانه مخصوص فر
clips
U
شانه فشنگ
honeycomb
U
شانه عسل
arch spring line
U
شانه طاق
boughs
U
شانه حیوان
verges
U
شانه راه
bough
U
شانه حیوان
broad shouldered
U
شانه پهن
heckle
U
شانه کردن
brushed
U
شانه خورده
unkempt
U
شانه نکرده
clip
U
شانه فشنگ
heckles
U
شانه کردن
clipped
U
شانه فشنگ
heckled
U
شانه کردن
clippings
U
شانه فشنگ
clip ejector
U
شانه پران
cop-outs
U
شانه خالی
cop-out
U
شانه خالی
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
bleneh
U
شانه خالی کردن
pectinate
U
شانهای شانه دار
shrinking
U
شانه خالی کردن از
horned grebe
U
مرغابی شانه بسر
shrinks
U
شانه خالی کردن از
weasel
U
شانه خالی کردن
shrink
U
شانه خالی کردن از
weasels
U
شانه خالی کردن
verge
U
شانه تحکیم نشده
verges
U
شانه خاکی جاده
shoulder
U
هرچیزی شبیه شانه
shouldering
U
هرچیزی شبیه شانه
shoulders
U
هرچیزی شبیه شانه
quails
U
شانه خالی کردن
quail
U
شانه خالی کردن
acromial
U
متعلق بنوک شانه
camail
U
زره شانه وگردن
shirks
U
شانه خالی کردن از
shirking
U
شانه خالی کردن از
verge
U
شانه تثبیت نشده
verge
U
شانه خاکی جاده
teasers
U
شانه کننده پشم
teaser
U
شانه کننده پشم
verges
U
شانه تحکیم نشده
verges
U
شانه تثبیت نشده
shirk
U
شانه خالی کردن از
shirked
U
شانه خالی کردن از
comber
U
ماشین شانه زنی
teazel
U
خارخسک شانه چوپان
repudiate
U
شانه خالی کردن
evade
U
شانه خالی کردن
shoulder roll
U
چرخیدن روی شانه ها
teeth of the comb
U
دندانه های شانه
hard shoulder
U
شانه تحکیم شده
hard shoulder
U
شانه تثبیت شده
square shouldered
U
دارای شانه پهن
shouldered
U
هرچیزی شبیه شانه
winnowwing fan
U
جام پنجه شانه
flinching
U
شانه خالی کردن
flinches
U
شانه خالی کردن
flinched
U
شانه خالی کردن
flinch
U
شانه خالی کردن
shirk
U
شانه خالی کردن
beat
U
شانه خالی کردن
teasels
U
خارزدن شانه زدن
teasel
U
خارزدن شانه زدن
teazels
U
خارزدن شانه زدن
teazles
U
خارزدن شانه زدن
cop-out
U
شانه خالی کردن
scapulo humeral
U
وابسته به شانه وبازو
let down
U
پایین انداختن انداختن
hatchel
U
کتان پاک کن شانه زدن
subscapular
U
واقع در زیر استخوان شانه
heckles
U
بباد طعنه گرفتن شانه
clips
U
شانه فشنگ گیره کاغذ
back-comb
U
شانه کردن مو به سمت فرق سر
clipped
U
شانه فشنگ گیره کاغذ
clippings
U
شانه فشنگ گیره کاغذ
clip
U
شانه فشنگ گیره کاغذ
heckled
U
بباد طعنه گرفتن شانه
heckle
U
بباد طعنه گرفتن شانه
dabchick
U
اسفرود بی دم یامرغابی شانه بسر
to c. ata difficulty
U
ازسختی شانه خالی کردن
heckling
U
بباد طعنه گرفتن شانه
carding
U
شانه کردن پشم یاپنبه
ravel
U
شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ
shoulder block
U
سد کردن حریف با ضربه شانه
to overrun one's duty
U
از انجام وفیفه شانه خالی کردن
lie down
U
از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
d. muscle
U
ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
lie-down
U
از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
You cannot put old heads on young shoulders .
<proverb>
U
سر پیر نتوان بر شانه جوان بگذاشت .
shoulder knot
U
روبان یاحمایل زینتی روی شانه
shrink one's duty
U
از انجام وظیفه شانه خالی کردن
narani seogi
U
ایستادن موازی پاها همعرض شانه
To shirk ones responsibility .
U
اززیر با رمسئولیت شانه خالی کردن
She had let her hair down .
U
موهایش را ریخته بود روی شانه اش
candlesticks
U
بالانس بایک شانه روی چوب موازنه
lateral raise
U
تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
ctenophoran
U
وابسته بشانه داران جانور شانه دار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com